داستانی از آیندهای که ساخته نشد
معرفی کتاب «اقتصاد سیاسی بلاکچین در ایران» که گفتوگویی مفصل با سید ولیاله فاطمی اردکانی درباره تجربه شکست کنسرسیوم ققنوس است
عصر تراکنش ۸۷؛ علیاصغر قائمینیا، نویسنده کتاب / در چند سال گذشته شاهد ظهور فناوریهای نوین گوناگونی در کشور بودیم؛ فناوریهایی که توسعه هریک از آنها در جامعه با موانع و چالشهای مختلفی روبهرو بوده و نگاه بازدارنده سیاستگذار یکی از مهمترین این موانع به حساب میآید. بلاکچین نیز بهعنوان یکی از فناوریهای نوظهور از این قاعده مستثنا نبوده است. سید ولیاله فاطمی اردکانی در کتاب «اقتصاد سیاسی بلاکچین در ایران» از مسیر پرفرازونشیب خود در چند دهه اخیر میگوید؛ از اینکه کنسرسیوم ققنوس چه مسیری را در مواجهه با بانک مرکزی و سیاستگذاران حوزه مالی طی کرد و به چه سرانجامی رسید. این کتاب که انتشارات راه پرداخت آن را منتشر کرده و در قالب گفتوگو است، شرححالی از فعالیتهای سید ولیاله فاطمی اردکانی در حوزه بلاکچین ارائه میدهد. کتاب در سه فصل تدوین شده و با مروری بر فناوریهای حوزه پرداخت در ایران به بایدها و نبایدهای این حوزه میپردازد. همچنین در این کتاب به نکاتی اشاره میشود که میتواند برای افرادی که قصد ورود به حوزه فناوریهای مالی، بهویژه بلاکچین را دارند مفید باشد. در ادامه مروری کوتاه بر این کتاب ۱۳۰صفحهای داریم.
بررسی تجربه بلاکچین در دوره پنجساله (۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲) در ایران
کتاب «اقتصاد سیاسی بلاکچین در ایران» قصه فردی را روایت میکند که با اتکا به توان خود در مسیر جدیدی قدم گذاشت و سعی در باز کردن راهی در کشور داشت؛ راهی که بخشی از آن شاید تاریک بوده و کورسوی امیدی نداشته است، اما این فرد به تلاش خود ادامه داد و مسیری را گشود و اکنون برای ما توصیف میکند که چه اتفاقاتی در این مسیر افتاد. در قصه این کتاب مثل همه فناوریهایی که برای اولینبار وارد یک فرهنگ و جامعه میشوند تکرار وجود دارد؛ یعنی هرکسی که اقدام به خطشکنی میکند و میخواهد فناوری جدیدی را از فضای علمی و نظری به فضای بازار یا حوزه تجاریسازی بیاورد، این اتفاق برای او تکرار میشود. مانند موضوع فناوری این کتاب؛ یعنی بلاکچین.
سید ولیاله فاطمی اردکانی با کولهباری از تجربه و دستاوردهایی که در طول دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ کسب کرده، تصمیم میگیرد حوزه بلاکچین را در ایران تجاریسازی کند، ولی مسیری که انتخاب میکند فرازونشیبهای زیادی دارد.
ایجاد کنسرسیوم ققنوس بهعنوان یک مسیر بلاکچینی بانکی، شبکهای از بانکهای کشور را به یکدیگر مرتبط ساخت. در ابتدا تصور بر این بود که وجود بانکها باعث میشود این شبکه گسترش پیدا کند؛ درواقع شبکه مشتریان بانکها باعث میشود که فناوری بلاکچین در کشور توسعه یابد، ولی در ادامه این مسیر، مشخص میشود که نهتنها حمایتی از سمت بانکها صورت نگرفت، بلکه به دلیل فضای ترس یا تهدیدی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم از سمت سیاستگذار پولی، بانک مرکزی و نهادهای ناظر اتفاق افتاد بانکها و مالکان این شبکه خود به مانعی برای توسعه این فناوری و البته کنسرسیوم ققنوس تبدیل شدند.
قصه این کتاب روایتی از اتفاقاتی است که در طول این مسیر برای فاطمی اردکانی افتاده است. در این کتاب تلاش بر این بوده که بدون هیچگونه سانسور، حجاب یا مانعی اتفاقات را تا حد ممکن با جزئیات بیان کنیم. فارغ از اینکه مسیر تجاریسازی بلاکچین در ایران چگونه پیشرفت کرده، ما شاهد یک روند اقتصادی و سیاسی هستیم که حول موضوع بلاکچین شکل گرفته است: یعنی برخورد حاکمیت، سیاستگذار و تصمیمگیران حوزه پولی و بانکی با مقوله بلاکچین؛ اینکه چگونه فناوری که میتوانست مثل یک چاقو میوه را پوست بکند، تبدیل شد به تهدیدی که میتواند سر را هم ببرد؟
بلاکچین نیز مانند سایر فناوریهایی که در طول دهههای گذشته توسعه پیدا کردند میتواند شمشیر دو لبه باشد، اما اینکه سیاستگذار چه نگرشی نسبت به این فناوری داشته باشد تأثیر گستردهای در روند توسعه و پیشرفت آن در جامعه دارد. هدفی که بلاکچین دنبال میکند تمرکززدایی است و تمرکززدایی، بهویژه در عرصه پول، مورد پذیرش دولتها و حاکمیتها قرار نمیگیرد؛ زیرا پول در جوامع مختلف یک مقوله حاکمیتی و دولتی به حساب میآید، ولی بلاکچین با این ادعا که میتواند پولها را خصوصی کند و میتواند انواع توکن قابل مبادله را در نقش پول ایجاد کند ذاتاً تهدیدی برای حاکمیت پولی محسوب میشود. هدف سید ولیاله فاطمی اردکانی در طول یک دهه تلاش خود در زمینه بلاکچین در کشور این بوده که به دولت و سیاستگذار این مفهوم را منتقل کند که مزایایی که بلاکچین برای توسعه شبکه بانکی و ابزارهای پولی کشور دارد، بهمراتب بیشتر از تهدیدهایی است که حول این فناوری وجود دارد.
در بخشهای مختلف این کتاب میبینیم که سیاستگذار یا متوجه این موضوع نمیشود یا عملاً نمیخواهد این اتفاق رقم بخورد و توسعه ابزارهای پولی شکل بگیرد. همین رویکرد، کنسرسیوم ققنوس را به یک تجربه شکست برای فاطمی اردکانی تبدیل کرد و درسی برای سایر کسبوکارهایی که میخواهند در حوزه بلاکچین در ایران کار کنند.
در کتاب «اقتصاد سیاسی بلاکچین در ایران» از نکات و مواردی یاد میشود که میتواند راهگشای کسانی باشد که میخواهند در حوزه بلاکچین در کشور کار کنند و این موضوع، یکی از امتیازها و مزیتهای این کتاب است. تجربه شکست کنسرسیوم ققنوس برای سید ولیاله فاطمی اردکانی شاید همراه با هزینه و توأم با ناراحتی بود، ولی قطعاً برای کسانی که این تجربه را میخوانند نکات مفیدی دارد و میتواند درسآموز باشد.
کتابی با سه فصل
کتاب «اقتصاد سیاسی بلاکچین در ایران» در سه فصل کلی در قالب یک گفتوگوی دوستانه و خودمانی نوشته شده است. فصل اول آن «فناوریهای حوزه پرداخت در ایران بعد از تأسیس جمهوری اسلامی» است و به مرور اتفاقات حوزه فناوری بعد از انقلاب و جنگ در دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ و اتفاقاتی که از دید فاطمی اردکانی منجر به توسعه روند فناوریهای حوزه ارتباطاتی شد، میپردازد. همچنین در این بخش روند و پیشرفتهای هلدینگ توسن بررسی میشود و به بسیاری از سؤالات مخاطب درباره توسن پاسخ میدهد؛ ازجمله اینکه چگونه توسن بهعنوان یک شرکت بانکی خصوصی دو دهه توسعه پیدا کرد.
فصل دوم این کتاب، «اقتصاد سیاسی بلاکچین در ایران و تجارت ققنوس» است. این فصل بهطور خاص اتفاقات دهه ۱۳۹۰ و فناوری بلاکچین را دنبال میکند و زمینههای شکلگیری کنسرسیوم ققنوس را توضیح میدهد. در این فصل ماجراهای فاطمی اردکانی، بانک مرکزی و سیستم قضایی کشور و تبعات آن برای فاطمی اردکانی شرح داده میشود و نکات مفیدی را برای خوانندگان دارد.
عنوان فصل سوم، «آیندهای که ساختیم» است و به اتفاقاتی که میتوانستند رقم نخورند تا ما مسیر توسعه سریعتری را در حوزه بلاکچین در کشور داشته باشیم، پرداخته است و توصیههای سیاستگذاری قابلتوجهی نیز در این فصل دیده میشود.
این کتاب ۱۳۰صفحهای شاید حجم سنگین و زیادی نداشته باشد، ولی به جهت صفای باطن و صداقتی که سید ولیاله فاطمی اردکانی در بیان نکات خود دارد، تجربه گرانبهایی است که بسیار ارزان و سریع میتواند به مخاطب منتقل شود. درنهایت این کتاب برای کسانی که قصد دارند چه از بعد سیاستگذار و چه از منظر کسبوکار در حوزه بلاکچین در کشور کار کنند بهشدت مفید است و خواندن آن توصیه میشود.