عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

ریال دیجیتال؛ کلید تحول یا گامی در هاله‌ای از ابهام؟

عصر تراکنش ۸۷؛ احسان قاضی‌زاده، مدیرعامل ارزآن / اساساً رمزپول یا ارز دیجیتال بانک مرکزی مفهومی جدید در فضای اقتصاد دیجیتال کشورها است. شاید بتوان گفت از سال ۲۰۲۱ به بعد کشورهای مختلف جهان به‌صورت جدی دست‌به‌کار تحقیق و مطالعه در این زمینه شده‌اند. طبق آمارهای موجود، بیش از ۱۳۰ کشور دنیا به‌صورت رسمی به موضوع CBDC یا همان ارز دیجیتال بانک مرکزی ورود کرده‌اند و بعد از گذشت حدود سه سال اکنون کشورهای اندکی به‌صورت رسمی از ارز دیجیتال بانک مرکزی خود رونمایی و آن را وارد چرخه اقتصادی خود کرده‌اند. بخش عمده‌ای از کشورها یا همچنان در مرحله آزمایشی به سر می‌برند یا در مرحله تحقیق و توسعه هستند. درباره ریال دیجیتال مسئله دو بعد دارد: یکی ماهیت آن و دیگری استراتژی توسعه و پذیرش آن توسط بانک مرکزی.

درباره بخش اول، اطلاعاتی که ما از ریال دیجیتال بانک مرکزی داریم یک سپیدنامه است که آخرین ویرایش آن مربوط به تابستان سال ۱۴۰۱ است و تعدادی مصاحبه از مدیران بانک مرکزی در طول سه سال اخیر. این موضوع ابهامی در ذهن بسیاری از متخصصان و فعالان حوزه اقتصاد دیجیتال ایجاد کرده است مبنی بر اینکه آیا اساساً ریال دیجیتال بانک مرکزی ایران همان CBDC به مفهوم کلاسیک آن است یا موجودیتی جدید و متفاوت است. متأسفانه به نظر نمی‌رسد بانک مرکزی علاقه زیادی به تبیین ماهیت، مأموریت‌ها و نقشه راه ریال دیجیتال داشته باشد. این عدم شفافیت البته می‌تواند نشئت‌گرفته از نو بودن مفهوم CBDC نیز باشد، اما امتناع بانک مرکزی از برگزاری برنامه‌های مدون و نشست‌های تخصصی با فعالان، این فرضیه را تقویت می‌کند که احتمالاً برنامه مشخصی برای توسعه و پذیرش ریال دیجیتال وجود ندارد.

در بخش استراتژی توسعه رمزریال بانک مرکزی و پذیرش آن در جامعه باید به این نکته اشاره کرد که تقریباً تمامی کشورهایی که به سمت توسعه و پیاده‌سازی CBDC رفته‌اند تلاش داشته‌اند تا مسئله‌های روی میز حوزه اقتصاد دیجیتال و حتی فراتر از آن، توسعه اقتصاد دیجیتال خود را حل کنند یا بهبود بخشند. برای مثال بانک مرکزی خلق چین (PBOC) به‌عنوان بزرگ‌ترین و موفق‌ترین نمونه پیاده‌سازی‌شده ارز دیجیتال بانک مرکزی، برنامه‌ای شفاف برای توسعه یوهان دیجیتال ارائه داده است که متناسب با واقعیت‌ها و مسائل جاری این کشور در حوزه اقتصاد دیجیتال است؛ برای نمونه، کاهش وابستگی به سیستم مالی بین‌المللی، افزایش شفافیت و کنترل جریان پول، ارتقای بانکداری دیجیتال و نوآوری در پرداخت‌ها، افزایش کارایی سیستم مالی و غیره. همچنین کشور باهاما به دلیل ساختار جغرافیایی خود و داشتن جزایر دور از دسترس، یکی از مأموریت‌های ارز دیجیتال بانک مرکزی‌اش را افزایش فراگیری مالی عنوان کرده است.

به نظر می‌رسد بانک مرکزی ایران به‌عنوان متولی نظام پولی و بانکی کشور باید به‌طور شفاف در ابتدا مسائل و مشکلات فعلی در نظام مالی و اقتصادی کشور را بررسی و فهرست کند و سپس با استفاده از ظرفیت‌های موجود در فناوری دفترکل توزیع‌شده و رمزارزها تا حد امکان آنها را حل کند.

این موضوع از این لحاظ دارای اهمیت است که باید به خاطر آوریم مخاطب اصلی و کاربران ریال دیجیتال بانک مرکزی مردم عادی خواهند بود و مردم باید تفاوت راه‌حل و خدماتی را که ریال دیجیتال به آنها می‌دهد نسبت به روش‌های موجود فعلی درک و لمس کنند. از همین رو است که بانک مرکزی باید استراتژی و برنامه مشخصی درباره پذیرش ارز دیجیتال بانک مرکزی در بین مردم و فعالان اقتصادی ارائه دهد.

به‌طور مشخص، ارائه مجموعه‌ای از مشوق‌ها و همچنین سهولت استفاده به نسبت راه‌حل‌های موجود، تعامل با پلتفرم‌های پرمخاطب، مانند پیام‌رسان‌ها و اپلیکیشن‌های پرداخت و انجام پرداخت‌های مرتبط با بخش دولتی می‌تواند به پذیرش ریال دیجیتال سرعت بخشد.

همچنین باید به این موضوع اشاره کنیم که اجرای آزمایشی ریال دیجیتال در جزیره کیش در مدتی کوتاه و بدون انعکاس بازخوردهای آن در میان فعالان اقتصاد دیجیتال و همچنین تبلیغات محیطی شتاب‌زده برخی از بانک‌ها درباره آن، همگی حکایت از نبود استراتژی و برنامه مشخص بانک مرکزی در این بخش دارد.

در صورت رفع ابهام‌های گفته‌شده و همچنین شفافیت بیشتر بانک مرکزی درباره پروژه رمزریال، می‌توان به آینده آن خوش‌بین بود و آن را ابزاری مفید در توسعه اقتصاد دیجیتال دانست، اما در غیر این صورت باید گفت نه‌تنها به موفقیت این پروژه امیدی نیست، بلکه در وضعیت فعلی نیازی به پیاده‌سازی همه‌جانبه آن نیز نیست.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.