عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

اقتصاد دیجیتال؛ این ماده سیاه و بدبو

عصر تراکنش ۸۸؛ سروش حسین‌زاده، مدیرعامل صرافی نیپوتو / گاوآهن‌ها به قدرت خود باقی هستند، خدا را شکر بارانی هم می‌بارد، امیدوارم ملخ به سراغ مراتع نیاید، گاهی اوقات ماده‌ای سیاه و بدبو نمی‌دانم از کجا سر درمی‌آورد. البته همه تلاشمان در این است که این ماده بی‌خاصیت را از مزارع زرخیزمان دور کنیم. همین که قوت لایموت این ملت تأمین می‌شود خدا را شاکریم. باشد که سایه قحطی و جنگ از سر این سرزمین به دور باشد.

جملات فوق استدلال کسانی بود که در ابتدای سده شمسی نسبت به انقلاب صنعتی بیگانه بودند. نگاه نفی‌گرایانه نسبت به تحولات زمانه خود داشتند و صرفاً به آن چیزی که از پیشینیان آموخته بودند اکتفا می‌کردند و از تغییر و پیشرفت در هراس بودند.

دیری نپایید که اقتصاد صنعتی به فراخور زمان جایش را به اقتصاد سنتی داد. اقتصاد سنتی وابسته معیارهایی به غایت کنترل‌ناپذیر بود و خراجی که از آن در می‌آمد کفاف چرخاندن کشور را نمی‌داد. اقتصاد صنعتی با حدود ۲۰۰ سال تأخیر در کشور پدید آمد و می‌توان گفت فاز اول آن بیشتر در صنایع فولاد، نفت و خودرو در قبل انقلاب و فاز دوم آن بعد از انقلاب در صنایع پتروشیمی نمود پیدا کرد.

درحال حاضر قریب به بیش از سی سال از انقلاب دیجیتال در دنیا می‌گذرد. ما نیز به‌سان پیشینیان‌مان دید نفی‌گرانه به پدیده‌های نوظهور داریم. همان‌گونه که نفت ماده سیاه بی‌خاصیت و بدبو بود، اقتصاد دیجیتال هم همین است. همان‌گونه که نان و گندم شکم‌سیرکن را به تحولات صنعتی ترجیح می‌دادیم، اکنون نیز «چیزی که قابل‌لمس است و به چشم می‌بینیم» را ارجح می‌دانیم بر اقتصاد دیجیتالی که به چشم نمی‌بینیم.

هنوز هم ترجیح‌مان بر این است چشم بر تنگه هرمز و خلیج عدن و تنگه جبل الطارق بدوزیم که آیا کشتی‌هایمان با پرچم دیگر کشورها به‌سلامت از دست تحریم‌گران و دزدان سومالی به مقصد می‌رسد و حالا که رسیدند آیا بانک‌های جهانی پولی به ما می‌دهند که آنگاه عباس‌آقا از دبی با اسکونت ۱۰ تا ۲۰درصدی پول ما را بدهد؟

آخر چه ارزشی دارد یک شرکت فناوری مانند hashicorp که یکی از بنیان‌گذاران و مدیرعاملش ایرانی ا‌ست سالانه بیش از ۶۰۰ میلیون دلار سود خالص دارد و همین یک قلم شرکت می‌توانست برای دولت سالانه ۱۵۰میلیون دلار مالیات پرداختی داشته باشد. آخر چه فایده که یک شرکت در حوزه فناوری‌های نوین مالی شبیه بایننس با درآمد سالانه ۱۲میلیارد دلار به دولت ۳میلیارد دلار مالیات سالانه بدهد. می‌توانیم فرض کنیم که برادران خسروشاهی با شرکت‌های میلیارد‌دلاری‌شان در ایران بودند و به ما مالیات می‌دادند. چه اهمیتی دارد کشور چین (که هرجایی سر می‌چرخانیم کالاهای تولیدی‌اش اطرافمان را اشغال کرده)، اقتصاد دیجیتالش بیش از ۴۱ درصد از تولید ناخالص داخلی‌اش را تشکیل داده است!

هنوز ترجیح می‌دهیم چشمان خود را به چیزی که نمی‌بینیم ببندیم، در جلسات موز و پرتقال پوست بکنیم و به چیزی که قابل‌لمس است، اکتفا کنیم. بهترین نوع اقتصاد هم از نظرمان فقط تیروتخته و زمین است. چماق را هم به دست نهادهایی می‌دهیم که از نظارت فقط سرکوب و سنگ‌اندازی را بلدند.

ترجیح فعلاً بر این است که بر طبل اشتباه گذشتگان‌مان محکم‌تر بکوبیم، فیلتر اینترنت را بیشتر کنیم، فضا را برای رشد اقتصادی که نمی‌بینیم، تنگ‌تر کنیم و باز هم برای یک نسل از دنیا عقب بمانیم. در پیشرفت جدیدمان هم با دوربین دوچشمی و مشاهده لوکیشن روی گوگل‌مپ چشم‌انتظار کشتی‌هایمان می‌مانیم و این را حاصل ماه‌ها کار کارشناسی دانسته و از جیب خلق‌الله فاکتور می‌کنیم.

از طريق سروش حسین‌زاده
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.