عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

نگاهی نامتعارف به آینده فین‌تک

۲۰۳۰ و بعد از آن

عصر تراکنش ۸۸ / فین‌تک در سال ۲۰۳۰ چه شکلی خواهد بود؟ پرسشی محوری که بر تصمیم‌های Team8 هم در سطح استراتژیک (مثلاً اینکه کدام بخش‌های خدمات مالی برای توزیع مناسب‌ترند؟) و هم در سطح تاکتیکی (مثلاً اینکه کدام بخش‌های بانکی ایالات متحده بیشتر احتمال دارد که در طول پنج سال آینده سرمایه‌گذاری سنگینی در تأمین مالی تعبیه‌شده انجام دهند؟) تأثیر زیادی می‌گذارد. نگاه ما به این پرسش تحت‌تأثیر پاسخ به این سه پرسش خاص است:

۱. چه چیزهایی تغییر نمی‌کنند؟ از نظر ما «قوانین فیزیکی تغییرناپذیر دنیای خدمات مالی» چه هستند؟ و فکر می‌کنیم این قوانین در سال‌های پیش رو چه تأثیری روی فین‌تک می‌گذارند؟

۲. چه چیزهایی (احتمالاً) تغییر می‌کنند؟ چه روندهایی در فین‌تک احتمالاً همچنان ادامه خواهند داشت یا حتی شتاب بیشتری می‌گیرند؟ چه فرصت‌هایی از این روندها بیرون خواهد آمد؟

۳. چه چیزهایی می‌توانند شرایط را کاملاً تغییر دهند؟ در چه زمینه‌هایی ممکن است اشتباه کرده باشیم؟ چه پیش‌بینی‌های نامحتملی برای آینده فین‌تک وجود دارند که اگر محقق شوند، شاید همه‌چیز را تغییر دهند؟

این گزارش می‌خواهد به این پرسش‌ها پاسخ دهد و در ذهن ما پنجره‌ای بگشاید به سوی سیر تکامل گذشته، حال و آینده صنعت فین‌تک.

چه چیزهایی تغییر نمی‌کنند؟

سرمایه‌گذاری خطرپذیر و ساخت استارتاپ تلاش‌هایی بلندمدت هستند. موفقیت در آنها نیازمند اعتقاد راسخ است و وقتی تمام زمانتان را صرف گمانه‌زنی درباره تغییرات در آینده می‌کنید، ایجاد باور و اعتقاد راسخ دشوار می‌شود. وقتی از درک چیزهایی که در آینده تغییر نمی‌کنند شروع می‌کنید ایجاد باور، باور به انجام سرمایه‌گذاری‌های بزرگ، بسیار آسان‌تر می‌شود. در این زمینه جف بزوس می‌گوید:

زیاد از من می‌پرسند که «در ۱۰ سال آینده چه چیزهایی تغییر می‌کنند؟» پرسش جذاب و متداولی است، ولی هیچ‌وقت کسی از من نمی‌پرسد «در ۱۰ سال آینده چه چیزهایی تغییر نمی‌کنند؟» به شما می‌گویم که پرسش دوم اتفاقاً از اولی مهم‌تر است، زیرا استراتژی کسب‌وکار را می‌توانید حول چیزهایی بسازید که در گذر زمان پایدار و ثابت‌اند. ما در کسب‌وکار خرده‌فروشی‌مان می‌دانیم که مشتریان به دنبال قیمت‌های کم هستند و می‌دانم که ۱۰ سال بعد هم همین‌طور خواهد بود. آنها به دنبال تحویل سریع‌اند؛ به دنبال گزینه‌های فراوان و گسترده‌اند. نمی‌توان ۱۰ سال بعدی را تصور کرد که مشتری بیاید و بگوید «جف، من عاشق آمازونم؛ فقط ای کاش قیمت‌ها کمی بالاتر بودند» یا «من عاشق آمازونم؛ فقط ای کاش کالا را کمی دیرتر تحویل می‌دادید». غیرممکن است. بنابراین می‌دانیم تلاشی که برای بهبود این مقوله‌ها می‌کنیم و انرژی‌ای که امروز صرف می‌کنیم، همچنان تا ۱۰ سال آینده به مشتریانمان سود خواهد رساند. وقتی چیزی دارید که می‌دانید در بلندمدت همچنان درست و ثابت خواهد بود، می‌توانید انرژی زیادی برای آن صرف کنید.

جف بزوس، بنیان‌گذار و مدیرعامل سابق آمازون

معتقدیم برای هر کسی که می‌خواهد در فین‌تک سرمایه‌گذاری کند یا فین‌تک بسازد، اولین گام حیاتی این است که چنین کاری انجام دهد. معتقدیم در سال ۲۰۳۰ گزاره‌های زیر همچنان درست و پابرجا خواهند بود:

۱. راحتی همیشه برنده است

بیشتر سیر تکامل خدمات مالی در طول پنجاه سال گذشته را می‌توان با این اصل ساده توضیح داد: مشتریان همیشه راحت‌ترین تجربه را انتخاب می‌کنند. از زمان ظهور بانکداری همگانی در ایالات متحده، پس از تصویب قانون بانکداری بین‌ایالتی (Interstate Banking Act) در سال ۱۹۹۴، تا تغییر در سهم بازار به نفع ارائه‌دهندگان خدمات مالی صرفاً دیجیتال در دهه‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰، برندگان در تاریخچه خدمات مالی مدرن آنهایی بوده‌اند که راحت‌ترین تجربه‌ها را برای مشتریان فراهم کرده‌اند. فکر نمی‌کنیم این وضعیت تغییر کند.

چرا مهم است؟

محصولات مالی توانمندسازند. مشتریان صرفاً برای خوشی و لذت وام خودرو نمی‌گیرند و حساب پس‌انداز باز نمی‌کنند. آنها از این محصولات برای تسهیل دسترسی به چیزهایی که واقعاً می‌خواهند (مثل خودرویی جدید، مقداری پول برای خرج کردن در تعطیلات و غیره) استفاده می‌کنند.

درنتیجه بیشتر مشتریان، صرف‌نظر از ریسک‌ها یا ترجیح‌های نقش‌آفرینان قدیمی بازار، همیشه کوتاه‌ترین راه به محصولات مالی را انتخاب می‌کنند. استارتاپ‌ها و سایر تحول‌آفرینان در بازار که برای مشتریان تجربه‌های راحت‌تر ایجاد می‌کنند همیشه از مزیتی برخوردار خواهند بود.

۲. نمی‌توانید با قانون بجنگید

‌بی‌دلیل نیست که آربیتراژ رگولاتوری با این نام خوانده می‌شود. فرصت‌های استفاده از نقاط ضعف قوانین و رگولیشن‌ها همیشه موقت‌اند. رگولیشن کند پیش می‌رود و اغلب بر جنگیدن در جنگ قبلی متمرکز است، نه آماده شدن برای جنگ بعدی. با این حال همیشه (سرانجام) خودش را می‌رساند و وقتی این اتفاق بیفتد، می‌تواند امواج بزرگی در یک بخش ایجاد کند؛ اتفاقی که اکوسیستم کریپتو از سال ۲۰۲۱ تجربه کرده است.

چرا مهم است؟

هدف رگولیشن در خدمات مالی ایجاد اعتماد است. نوآوری‌هایی که اعتماد را تضعیف می‌کنند همیشه درنهایت تحت‌تأثیر منفی رگولیشن قرار خواهند گرفت. درنتیجه انتخاب آربیتراژ رگولاتوری به‌عنوان مدل کسب‌وکار بلندمدت یا استراتژی محصول همیشه قمار اشتباهی است.

۳. چرخه‌ها همیشه می‌چرخند

صنعت خدمات مالی همواره تحت‌تأثیر چرخه‌های اقتصاد کلان است. چرخیدن این چرخه‌ها ممکن است سال‌ها طول بکشد، اما این اتفاق همیشه می‌افتد. تغییر وضعیت گاهی شدید است که افزایش شدید نرخ بهره در طول چند سال اخیر از آن جمله بود. پیش‌بینی رویدادهایی که به تغییرات در این چرخه‌های اقتصاد کلان سرعت می‌بخشند بسیار دشوار است.

چرا مهم است؟

استارتاپ‌ها اغلب به‌نحوی ساخته می‌شوند که از وضعیت ویژه بازارهایی که در آنها قرار دارند سود ببرند. این کار معمولاً منطقی است، اما در حوزه خدمات مالی اگر شرکتی می‌خواهد از شرایطی در بازار سود ببرد که می‌دانیم چرخه‌ای است، آن‌وقت فرقی نمی‌کند مدت چرخه چقدر است، این کار می‌تواند به‌طرز فاجعه‌باری خطرناک باشد.

برخی سرمایه‌گذاران و بنیان‌گذاران با ایجاد شرکت‌هایی که برای بهره بردن از شرایط ویژه و موقت بازار بهینه شده‌اند و خروج از سرمایه‌گذاری پیش از تغییر آن شرایط، ثروتمند شده‌اند، اما اتکا به شانس در زمان‌بندی، استراتژی هوشمندانه یا قابل اطمینانی نیست.

۴. خدمات مالی محلی هستند

اگر به‌صورت نظری سیستم مالی جهانی واحدی داشتیم که به همه در همهجا این امکان را می‌داد که آسان و ارزان با یکدیگر تراکنش داشته باشند، سیستم فوق‌العاده بهره‌وری بود. ما فناوری لازم برای ساخت چنین سیستمی را داریم، آنچه نداریم همسویی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برای جلب موافقت دولت‌های همه کشورهای جهان با این ایده است. معتقدیم این ناهمسویی در سال‌های پیشرو نهتنها کمتر نمی‌شود که بیشتر می‌شود.

چرا مهم است؟

بسیاری از چالش‌ها و فرصت‌های حوزه خدمات مالی از زیرساخت مالی چندپاره و بسیار ناهمگرای کنونی جهان ناشی می‌شوند. انتظار نداریم این وضعیت به این زودی‌ها تغییر کند.

۵. نقش‌آفرینان تثبیت‌شده جایی نمی‌روند

فین‌تک تهدید رقابتی قابل توجهی برای نقش‌آفرینان تثبیت‌شده بوده و همچنان خواهد بود. با این حال تثبیت‌شده و ریشه‌دار بودن در خدمات مالی با صنایع کمتر رگوله‌شده متفاوت است. فین‌تک چسبنده‌تر، تعویض‌ناپذیرتر و بسیار سودآورتر است؛ دلیل اصلی این مسئله هم برخورداری نهادهای مالی از صرفه‌جویی حاصل از مقیاس و اعتماد مصرف‌کنندگان است.

چرا مهم است؟

گرفتن سهم بازار از نقش‌آفرینان تثبیت‌شده و قدیمی در خدمات مالی نیازمند مجموعه شرایط بسیار ویژه‌ای (مثل نرخ بهره پایین، رگولیشن‌های محدودکننده برای نقش‌آفرینان تثبیت‌شده و غیره) است که در طول یک دهه پیش تجربه کردیم. این شرایط غیرعادی و در تاریخ کم‌سابقه بود. با این حال اکنون نقش‌آفرینان قدیمی قدرتمندتر از همیشه هستند. معمولاً فرصت‌های شراکت با نقش‌آفرینان تثبیت‌شده و فروش به آنها بسیار بیشتر از فرصت‌های جایگزینی کامل آنهاست. پیش‌بینی می‌کنیم فین‌تک در سال‌های پیش رو بیش از پیش این فرصت‌های همکاری را دنبال کند.

۶. تقلب در خدمات مالی شایع است

هرجا پولی مبادله می‌شود، متقلبانی هستند که تلاش می‌کنند آن را بدزدند. این حرف همان‌قدر که در خدمات مالی درست است، در جاهای دیگر هم درست است. تقلب را بهتر است در قالب نوعی کسب‌وکار ببینیم؛ منظور این است که متقلبان همیشه تلاش می‌کنند بازده سرمایه‌گذاری‌شان را بهبود بخشند. بیشتر محتمل است که متقلبان به سراغ اهداف آسان‌تر به‌ویژه شرکت‌های فین‌تکی بروند که بر کاهش اصطکاک برای افزایش رشد متمرکزند یا بودجه‌های کمتری برای مقابله با تقلب تخصیص می‌دهند. علاوه‌بر این متقلبان همیشه پذیرندگان اولیه هر فناوری‌ای هستند که می‌تواند به آنها نسبت به کسب‌وکارها و مصرف‌کنندگان مزیت بدهد.

چرا مهم است؟

تقلب همیشه برای هر شرکتی که انتخاب می‌کند به کسب‌وکارها یا مصرف‌کنندگان خدمات مالی ارائه دهد، تهدید خواهد بود. این گزاره به‌ویژه درباره استارتاپ‌ها صادق است که متقلبان به‌درستی آنها را شکارهای آسیب‌پذیرتری می‌بینند. در عین حال این وضعیت باعث می‌شود بازار راه‌حل‌های پیشگیری از تقلب یا کاهش اثر تقلب همیشه بسیار بزرگ باشد. به‌علاوه از آنجا که شیوه‌های حمله متقلبانه همواره در حال تکامل و تطبیق است، همیشه نیازی فوری به راه‌حل‌های جدید وجود خواهد داشت.

چه چیزهایی (احتمالاً) تغییر می‌کنند؟

اکنون که زیربنای کار شکل گرفت، می‌توانیم توجهمان را به بخش‌هایی در خدمات مالی معطوف کنیم که به نظر می‌رسد احتمالاً از الان تا سال ۲۰۳۰ تغییر خواهند کرد. اینجا به دنبال روندهایی می‌گردیم که در سال ۲۰۳۰ به‌قدری شواهد در باره آنها وجود دارد که به ما اطمینان بدهند، اما این شواهد آن‌قدری بدهی نیستند که فرصت را بدون مزیت کرده باشند.

۱. فناوری بانکی ارتقا می‌یابد

شرکت‌های بزرگ فین‌تک تنها ذی‌نفعان این موج بازترکیب و تجمیع قدرت نخواهند بود. بانک‌ها از این تزریق فناوری فین‌تکی به محصولات و کانال‌های موجودشان سود بسیار زیادی خواهند برد. این تزریق از طریق چند سازکار متفاوت رخ می‌دهد:

مشارکت بانک‌ها و فین‌تک‌ها: هرچند این نوع مشارکت مفهوم جدیدی نیست، به دلیل سرمایه‌گذاری بانک‌ها در صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر تخصصی و شتاب‌دهنده‌های استارتاپی، توانایی بانک‌ها و شرکت‌های فین‌تک در ایجاد مشارکت‌های سازنده و مفید برای هر دو طرف و توانایی بانک‌ها در تأمین مستقیم راه‌حل‌های فناوری از شرکت‌های زیرساخت فین‌تک بسیار بهبود یافته است. بانک‌ها با این سازکارها توانسته‌اند به روابط فین‌تکی جدیدی دست یابند و شرکت‌های فین‌تک توانسته‌اند یاد بگیرند با بانک‌ها مشارکت کنند و به آنها محصول بفروشند.

اکتساب فین‌تک‌ها توسط بانک‌ها: با عادت کردن هیئت‌مدیره‌ها و تیم‌های مدیریت ارشد بانک‌ها به ارزش‌گذاری‌های آینده‌نگر شرکت‌های فناوری و افزایش میل شرکت‌های فین‌تک به خروج از سرمایه‌گذاری، اکتساب شرکت‌های فین‌تک توسط بانک‌ها که اغلب پیامد مشارکت با فین‌تک‌هاست بیش از پیش رایج می‌شود.

اکتساب فین‌تک‌ها توسط وندورهای فناوری بانک‌ها: فروشنده‌های سیستم‌های موروثی که برای بانک‌ها محصولات و خدماتی فراهم می‌کنند، به اکتساب فین‌تک‌ها با قیمت مناسب به‌عنوان راه مقرون‌به‌صرفه‌ای برای ارتقای فناوری، حفظ مزیت‌های رقابتی یا دست‌کم تزریق استعدادهای جدید به سازمان‌هایشان نگاه خواهند کرد. همین حالا هم شاهد چنین اکتساب‌هایی توسط وندورهای ارائه‌دهنده سیستم بانکداری یکپارچه و شبکه‌های کارت هستیم.

فرصت: با تلاش بانک‌ها برای حل چالش‌های یکپارچه‌سازی ناشی از مشارکت با فین‌تک‌ها و اکتساب فین‌تک‌ها، فرصت هماهنگ‌سازی مشابهی در حوزه بانکداری نمایان خواهد شد. علاوه‌بر این برای مقوله «فین‌تک تعبیه‌شده» فرصت بسیار بزرگی را پیش‌بینی می‌کنیم؛ منظور از فین‌تک تعبیه‌شده محصولات و تجربه‌های فین‌تکی ویژه مشتریانی است که برای تعبیه درون محصولات و کانال‌های توزیع موجود بانک‌ها طراحی شده‌اند.

۲. امور مالی تعبیه‌شده گسترش می‌یابد

در بحث فرصت‌های توزیع، معتقدیم امور مالی تعبیه‌شده (جای‌گذاری خدمات مالی در اپ‌ها، محصولات و تجربه‌های غیرمالی) همچنان فرصت رشد مهمی خواهد بود. البته مفهوم امور مالی تعبیه‌شده تازه نیست. درواقع در حلقه‌های فین‌تکی کمی کلیشه‌ای شده است. همه می‌دانند که شرکت‌های هواپیمایی، بنگاه‌های املاک و استارباکس درواقع بانک‌هایی در لباس مبدل هستند. با این حال معتقدیم ظرفیت امور مالی تعبیه‌شده هنوز درست درک نشده است. همان‌طور که پیش‌تر گفتیم راحتی همیشه برنده است و امور مالی تعبیه‌شده تجسم ایدئالی از نحوه توزیع محصولات یا خدمات مالی محسوب می‌شود (اینکه باید بسیار شخصی‌سازی‌شده باشد و در بهترین مکان و بهترین زمان ارائه شود).

۳. بازترکیب و هماهنگ‌سازی

صنعت فین‌تک بعد از رکوردشکنی‌های پی‌درپی در تأمین مالی در سال‌های ۲۰۱۹، ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ حالا آرام گرفته است. افزایش بی‌سابقه نرخ بهره و سقوط ارزش‌گذاری شرکت‌های فناوری (عمومی و خصوصی) به کاهش شدید سرعت تأمین سرمایه‌های خطرپذیر منجر شده است. این کاهش سرعت باعث تمرکز مجدد بر دو حوزه شده است:

  • سودآوری: در عصر فین‌تک قبلی رشد بر هر چیزی اولویت داشت. این روند موجی از جداسازی را رقم زد و استارتاپ‌ها محصولات جدا ساختند تا به همه خطوط کسب‌وکار بانک‌ها حمله کنند. عصر کنونی فین‌تک که بسیار پیش‌تر از ۲۰۲۲ شروع شد، اما از آن زمان شدت بیشتری گرفته است، اقتصاد واحد قدرتمند و راه‌های سریع دستیابی به سودآوری را در اولویت قرار داده که باعث بازگشت به بازترکیب و فروش مکمل شده است.
  • مدیریت پول نقد: در دو سال اخیر نرخ بهره به‌شدت افزایش یافت و ناپایدار شد و حتی بانک‌های بزرگ نیز در معرض سقوط قرار گرفتند. در شرایط امروز، یک تصمیم اشتباه یا پیشامدی پیش‌بینی‌نشده می‌تواند دوام یک شرکت را به‌واسطه مسائلی کاملاً بی‌ارتباط با کسب‌وکار اصلی‌اش به خطر بیندازد. با این حال خزانه‌های شرکتی با مدیریت مناسب می‌توانند فرصت بقای شرکت را افزایش دهند و سودآوری‌اش را تقویت کنند. در این شرایط جدید اقتصاد کلان، دیگر بنیان‌گذاران استارتاپ‌ها نمی‌توانند به مدیریت خزانه به دید مسئله‌ای ثانویه و کم‌اهمیت بنگرند.

۴. تعامل‌پذیری بین کشورها

هرچند معتقدیم اظهارنظر پیش‌ترمان (اینکه خدمات مالی محلی هستند) درست است و تا آینده نزدیک درست می‌ماند، باور نداریم که چنین وضعیتی نیاز به زیرساخت خدمات مالی جهانی را کاهش می‌دهد. اتفاقاً برعکس؛ در دنیای به‌هم‌پیوسته، ماهیت چندپاره و بسیار غیرخودکار پرداخت‌های جهانی فرصت بزرگی را فراهم می‌کند. امروزه هیچ ریل پرداخت جهانی پوشش صددرصدی ندارد و زیرساخت موجود برای تسهیل پرداخت‌های مرزی (جامعه جهانی ارتباطات مالی بین‌بانکی یا سوئیفت) پردردسر و پرهزینه است.

به‌واسطه ترکیبی از زیرساخت‌های جدید، ازجمله زیرساخت‌های تسهیل پرداخت، تطبیق رگولاتوری و جلوگیری از تقلب که به‌طور ویژه موارد استفاده فرامرزی را هدف گرفته‌اند و راه‌حل‌های نرم‌افزاری جهانی که می‌توانند فرایندها و گردش کارها را برای کاربران در کشورهای مختلف یکپارچه کنند و مکانی کاربرپسند برای تعبیه پرداخت‌ها و سایر خدمات مالی فراهم کنند، این وضعیت به‌مرور در حال تغییر است. یکپارچه‌سازی اخیر سیستم‌های پرداخت دیجیتال هند و سنگاپور، UPI و PayNow، به‌منظور امکان‌پذیر کردن انتقال وجه فرامرزی آنی و کم‌هزینه (که اکنون به بیش از یک میلیارد دلار در سال می‌رسد) مثالی عالی است از اینکه پیشرفت زیرساخت فرصت‌های جدیدی را برای خلق ارزش ایجاد می‌کند.

۵. زیرساخت جدید برای ساختن

بخش زیادی از ارزش در خدمات مالی با ایجاد محصولات و خدماتی برای بهبود عملکرد زیرساخت‌های موروثی خلق شده است. برای مثال حوزه پرداخت را در نظر بگیرید. بخش زیادی از زیرساخت پرداخت ایالات متحده و نقاط دیگر جهان چند دهه پیش ساخته شده است. این زیرساخت بسیار قدرتمند (روزانه تریلیون‌ها دلار تراکنش را مدیریت می‌کند)، ولی در عین حال کند است. شرکت‌ها برای افزایش سرعت آن ریسک زیادی را می‌پذیرند و پیش از تسویه پول را به حساب اضافه می‌کنند و با متقلبان سروکله می‌زنند. این شرکت‌ها به دلیل ریسکی که می‌پذیرند پول می‌گیرند. به نظر ما با توسعه و پذیرش ریل‌های پرداخت جدید، بیشتر ارزشی که درگیر زیرساخت پرداخت موروثی شده تا سال ۲۰۳۰ محو خواهد شد. در این زمینه دو حوزه خاص برجسته‌ترند:

  • پرداخت‌های سریع‌تر: ایالات متحده به لطف عرضه FedNow، اولین زیرساخت پرداخت جدیدی که فدرال رزرو در پنجاه سال اخیر ایجاد کرده، سرانجام برای حرکت به سمت پرداخت‌های آنی آماده است. FedNow برخلاف شبکه ACH از ابتدا طوری طراحی می‌شود که پلتفرمی برای توسعه‌دهندگان شخص ثالث باشد که یعنی وقتی FedNow فراگیر شود، شاهد رشد سریع محصولات، خدمات و تجربه‌هایی خواهیم بود که در بستر این زیرساخت ایجاد می‌شوند.
  • استیبل‌کوین‌ها: استیبل‌کوین‌های دارای پشتوانه دلار جایگزینی سریع، تعامل‌پذیر و قابل برنامه‌نویسی برای سیستم‌های پرداخت موروثی محسوب می‌شوند. آن سیستم‌های پرداخت موروثی اکنون در پرداخت‌های فرامرزی، پرداخت‌های B2B و تأمین مالی زنجیره تأمین غالب هستند. نقش‌آفرینان قدیمی بزرگ و متبحر بازار مثل جی‌پی‌مورگان چیس، ویزا و پی‌پل در حال آزمایش استیبل‌کوین‌های مختلف برای این کاربردها هستند که ما را از ماندگاری بلندمدت آنها مطمئن می‌کند.

فرصت: زیرساخت جدید «به‌تدریج و سپس ناگهانی» برای تحول‌آفرینانی فرصت ایجاد می‌کند که وقتی آن زیرساخت به فراگیری دست می‌یابد، برای غنیمت شمردن فرصت آماده‌اند. رشد سریع Pix، سیستم پرداخت آنی ساخت بانک مرکزی برزیل مثال خوبی است: پیش‌بینی می‌کنیم هم شبکه‌های پرداخت آنی مثل FedNow و هم استیبل‌کوین‌ها در طول هفت سال آینده (دست‌کم در بخش‌های خاصی از مشتریان) به‌قدری پذیرش پیدا کنند که فرصت‌های B2C و B2B جدیدی را در دسترس قرار دهند.

زمان دسترسی به پول باید از وضعیت عصر نوارهای مغناطیسی (دهه ۱۹۷۰ که شبکه ACH ایجاد شد) به شرایط عصر مدرن بیاید. FedNow فرصت بزرگی برای تحقق این جهش فراهم می‌کند؛ جهشی که باعث می‌شود مصرف‌کنندگان و کسب‌وکارها مجبور نباشند برای انتقال پول و دسترسی به آن ساعت‌ها یا روزها انتظار بکشند. پرداخت لحظه‌ای و دسترسی آنی باعث می‌شود سرعت دریافت دستمزد و حقوق توسط نیروی کار، فعالیت کسب‌وکارها، پرداخت صورت‌حساب‌ها، سرمایه‌گذاری پول و پرداخت ما برای خدمات بانکی افزایش یابد. یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد، اما امیدواریم هرچه زودتر و برای بیشترین افراد ممکن به پرداخت‌های سریع‌تر، بدون دردسر و بدون تقلب دست یابیم.

استفانی کرکپاتریک، بنیان‌گذار و مدیرعامل Orum

۶. فین‌تک سرانجام به حوزه B2B می‌آید

نوآوری با مصرف‌کنندگان شروع می‌شود و با گذشت زمان و وقتی کارمندان از کارفرمایانشان می‌خواهند فناوری را به کار بگیرند که در زندگی شخصی به آن عادت کرده‌اند، به اکوسیستم کسب‌وکار می‌آید. به همین دلیل است که در فضای پرداخت B2C (با کل بازار جهانی در دسترس ۵۲تریلیون دلاری) نوآوری‌های فین‌تکی بسیار بیشتری را دیده‌ایم تا فضای پرداخت B2B (با کل بازار جهانی در دسترس ۱۲۵تریلیون دلاری). نمونه بارزش این است که تقریباً ۵۰درصد پرداخت‌های غیرنقدی B2B همچنان با چک انجام می‌شود، در حالی که این رقم برای پرداخت‌های B2C کمتر از ۱۰ درصد است. حال سرانجام می‌بینیم که فین‌تک در حال ورود به حوزه B2B است و مسائل را در راستای چهار محرک ارزش متفاوت حل می‌کند:

  • سرعت: جریان نقدی در سلامت هر کسب‌وکاری نقشی محوری دارد و سرعت وصول پرداخت‌ها، پرداخت وام‌ها و پرداخت مطالبات بیمه‌ای تاثیر چشمگیری بر مقدار پولی می‌گذارد که کسب‌وکار در هر لحظه دارد.
  • اطمینان: اهمیت استراتژیک حسابداری و پیش‌بینی ایجاد درک شفاف از وضعیت مالی کسب‌وکار و اطمینان‌بخشی به آن برای اتخاذ تصمیم‌های مربوط به تخصیص منابع بر اساس این درک است.
  • هزینه: شرکت‌ها گزینه‌های زیرساختی متفاوتی برای انتخاب دارند و این انتخاب‌ها می‌توانند اقتصاد واحد شرکت را تقویت یا تضعیف کنند. پرداخت را در نظر بگیرید؛ پردازش چک چهار تا بیست دلار، پذیرش هر تراکنش ACH از کمتر از یک دلار تا ۱۰ دلار و پذیرش کارت اعتباری بین ۱ تا ۳ درصد مبلغ تراکنش هزینه دارد.
  • بازده دارایی‌ها: شرکت‌ها با بهره‌برداری بهینه از همه دارایی‌های مالی (فاکتورها، جریان‌های درآمدی تکرارشونده، دوره‌های پرداخت و غیره) می‌توانند درآمد اضافه ایجاد کنند.

۷. بازگشت قدرت به مشتری

امور مالی باز (توانایی مصرف‌کنندگان در اشتراک‌گذاری داده‌های مالی‌شان به منظور دسترسی به محصولات، قیمت‌گذاری و تجربه‌های بهتر) روندی است که در چند دهه گذشته به‌آهستگی در حال شکل‌گیری بوده است.

این شکل‌گیری آهسته و آرام که با تلاش تجمیع‌کنندگان خصوصی داده مثل Plaid و MX تحقق یافته موهبتی برای صنعت فین‌تک بوده و به تجمیع‌کنندگان داده و شرکت‌های فین‌تک امکان آزمایش طیف گسترده‌ای از موارد استفاده متفاوت در چندین نوع محصول و داده متفاوت را داده است. در مقابل کشورهای دیگری که به سمت اکوسیستم مالی باز حرکت کرده‌اند این کار را با رگولیشن انجام داده‌اند که از مزیت‌های استانداردسازی و فراگیری برخوردار است (همه ازجمله بانک‌ها باید از مجموعه قوانین یکسانی پیروی کنند)، اما در عین حال عیب بزرگی دارد؛ اینکه دامنه محدودی دارد و معمولاً فقط داده‌های سپرده و پرداخت‌ها را پوشش می‌دهد.

با پیشنهاد قواعد اشتراک‌گذاری داده از طریق بخش ۱۰۳۳ قانون داد فرانک از سوی اداره حفاظت مالی از مصرف‌کنندگان، سرانجام قرار است تعریف گسترده‌تر بازار ایالات متحده از امور مالی باز در قالب رگولیشن تصویب شود. این قواعد که با تمرکز محدود شروع می‌شوند و با گذشت زمان گسترش می‌یابند، قابلیت اطمینان و عملکرد کلی اشتراک‌گذاری داده‌های مالی بین نهادهای بانکی و غیربانکی را بسیار بهبود می‌بخشند.

فرصت: اکوسیستم مالی باز کاملاً تحقق‌یافته باعث افزایش چشمگیر رقابت بر سر بهترین مشتریان می‌شود و خدمات جدید (جابه‌جایی واریز مستقیم، تأمین مالی مجدد خودکار وام و غیره) برای کمک به این مشتریان در پیدا کردن و خریداری بهترین محصولات ایجاد می‌شوند. این عصر جدید رقابت به پشته داده و فناوری مالی باز جدیدی متکی خواهد بود که با پشته داده و فناوری موروثی بانک‌ها رقابت خواهد کرد و درنهایت جایگزین آن خواهد شد.

با توجه به اینکه داده‌ها و پشته فناوری موروثی بانک‌ها از نقش‌آفرینان تثبیت‌شده بزرگ و بسیار سودآوری مثل Equifax، Experian و FICO تشکیل شده است، معتقدیم این فرصت زیرساختی جدید بسیار مهم خواهد بود.

در حالی که در ایالات متحده به استقبال امور مالی باز می‌رویم، باید بدانیم که هدف ایجاد تجربه مالی ساده‌تر و به‌هم‌پیوسته‌تر است. ما در Atomic خوشحالیم که در این سیر تکامل رهبری هستیم که دسترسی به حقوق و دستمزد را بهبود می‌بخشیم و فرایند اشتراک را ساده و بهره‌ور می‌کنیم. اداره حفاظت مالی از مصرف‌کنندگان قوانین جدید اشتراک‌گذاری داده را تدوین می‌کند و ما به سمت اکوسیستم مالی حرکت می‌کنیم که بازتر، رقابتی‌تر و متمرکزتر بر مشتری است. این تحول فقط نحوه تعامل ما با داده‌های مالی را تغییر نمی‌دهد؛ شانس بزرگی برای Atomic و دیگران است که پشته داده و فناوری مالی باز جدیدی را توسعه دهند که نوآوری را پیش می‌برد و به مشتریان توانمندی و قدرتی فراتر از سیستم‌های مرسوم می‌دهد.

جردن رایت، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل Atomic

۸. فین‌تک B2C به‌سمت وام‌دهی حرکت می‌کند

در خدمات مالی پول درآوردن بدون وام‌دهی بسیار دشوار است. با این حال شرکت‌های فین‌تک B2C اغلب در طول ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته تلاش کرده‌اند دقیقاً همین کار را انجام دهند. چرا؟

وام‌دهی به‌ویژه وقتی بانک‌های شریک زیادی نیستند که با مدل وام‌گیری با اتکا به شخص ثالث آشنا باشند، از لحاظ عملیاتی پیچیده و میدان مینی مملو از تقلب و ریسک‌های تطبیق است. معمولاً هم رسیدن به بازده در آن خیلی طول می‌کشد. در سال ۲۰۱۹ حضور در این حوزه برای شرکت‌های فین‌تک بیش از آنکه ارزش داشته باشد، دردسرساز بود، اما حال در سال ۲۰۲۳ (و پس از آن) یکی از عناصر کاملاً ضروری برای مدل کسب‌وکار B2C پایدار است؛ به همین دلیل است که به‌تدریج می‌بینیم بزرگ‌ترین نئوبانک‌ها و غول‌های دیگر فین‌تک B2C مثل Cash App که بخش وام‌دهی نداشتند، در حال ورود به این حوزه‌اند.

۹. شرکت‌های بزرگ فناوری به حوزه پرداخت وارد می‌شوند

در طول چند دهه گذشته، ویژگی اصلی بیشتر نوآوری‌ها در حوزه خدمات مالی تأکید بر تولید، ساختن محصولات بهتر برای مصرف‌کنندگان و کسب‌وکارها بوده است، اما معتقدیم موج بعدی نوآوری در خدمات مالی بر توزیع متمرکز خواهد بود. نمود این اتفاق را همین حالا هم به چند شکل متفاوت می‌بینیم. یکی از مشهودترین شکل‌ها ورود شرکت‌های بزرگ فناوری (اپل، گوگل، آمازون و غیره) به صنعت خدمات مالی است. این شرکت‌ها بسیار بزرگ هستند و خدمات مالی را فرصتی برای تقویت کسب‌وکار اصلی‌شان (تبلیغات، فروش سخت‌افزار و غیره) و ایجاد منبعی قابل توجه از درآمد مکمل می‌بینند.

فرصت: شرکت‌های بزرگ فناوری تهدیدی بسیار خطرناک برای شرکت‌های تثبیت‌شده‌ای محسوب می‌شوند که با اتکا به مقیاسشان به مزیت توزیعی قابل ملاحظه‌ای دست یافته‌اند. بانک‌های بزرگ و شبکه‌های کارت را در نظر بگیرید. در روند مبارزه این غول‌ها (که با جلب توجه و سخت‌گیری شدید رگولاتوری همراه خواهد بود) فرصت‌هایی برای نقش‌آفرینان کوچک‌تر و استارتاپ‌ها ایجاد می‌شود تا خود را در جایگاهی متضاد با آنها مطرح کنند. برای مثال وقتی اپل بیشتر به دنیای هویت دیجیتال و احراز هویت وارد می‌شود، توجیهی متقاعدکننده برای راه‌حل مدیریت هویت دیجیتال غیرمتمرکزی وجود خواهد داشت که می‌توان آن را به‌عنوان محافظی ضروری در برابر امیال انحصارگرایانه اپل به بانک‌ها و رگولاتورها فروخت.

درست یا غلط، شرکت‌های بزرگ فناوری را می‌توان به‌راحتی «آدم بد» داستان جا زد، اما بنیان‌گذاران زیرک شرکت‌های فین‌تک این شرایط را فرصت می‌بینند.

۱۰. تطبیق به عامل تمایزی در رقابت تبدیل می‌شود

با اتکا به این باورمان که «نمی‌توانید با قانون بجنگید» پیش‌بینی می‌کنیم شاهد تغییری معنی‌دار در نحوه تعامل رگولاتورها با فین‌تک خواهیم بود. تغییر مستقیم این خواهد بود که اداره حفاظت مالی از مصرف‌کنندگان، نظارت بر آن دسته از ارائه‌دهندگان غیربانکی خدماتی را تشدید کند که دارای ریسک تشخیص می‌دهد. تغییر غیرمستقیم این خواهد بود که رگولاتورهای بانکی احتیاطی (فدرال رزرو، دفتر کنترل ارز و غیره) رویکردهایشان به رگوله کردن روابط شخص ثالث بانک‌ها، ازجمله و به‌ویژه روابط جدیدشان با شرکت‌های فین‌تک را مدرن کنند.

آثار این تغییر عمیق خواهد بود. تطبیق از الزامی تشریفاتی به ضرورتی استراتژیک تبدیل می‌شود. بانک‌هایی که خدمات بانکداری به‌عنوان سرویس ارائه می‌دهند، برای مشارکت با شریک‌های فین‌تکی باکیفیت باید تطبیق رگولاتوری قدرتمندی داشته باشند. در شرکت‌های فین‌تک نیز تشخیصی روزافزون (به‌ویژه در میان بنیان‌گذاران باتجربه) وجود دارد که سرمایه‌گذاری در تطبیق از ابتدا کم‌هزینه‌تر از این است که منتظر بمانید تبر رگولاتوری بر سرتان فرود آید و بعد این سرمایه‌گذاری (و کارهای اصلاحی مرتبط) را انجام دهید.

چه چیزهایی می‌توانند شرایط را کاملاً تغییر دهند؟

هرچند تلاش می‌کنیم همه انتخاب‌هایمان به درک واقع‌بینانه از چیزهایی که در پنج تا هفت سال آینده تغییر نمی‌کنند و چیزهایی که احتمالاً تغییر می‌کنند متکی باشند، اهمال کرده‌ایم اگر کمی زمان صرف بررسی چند پیش‌بینی برای آینده نکنیم که هرچند نامحتمل‌اند، این ظرفیت را دارند که اگر از الان تا سال ۲۰۳۰ اتفاق بیفتند، چشم‌انداز خدمات مالی را به‌طرز چشمگیری تغییر دهند. معتقدیم این تمرین تفکر درباره این پیش‌بینی‌های «کمتر محتمل» پوشش ریسک مفیدی برای سهل‌انگاری و راهی برای به چالش کشیدن تفکرمان درباره چیزهایی است که در دنیای بیش از پیش پیش‌بینی‌ناپذیر اتفاق می‌افتند و نمی‌افتند.

۱. نگرانی‌های اقلیمی انگیزه‌ها را در خدمات مالی بازتعریف می‌کنند

پیش‌بینی: نگرانی‌های مصرف‌کنندگان درباره تغییرات اقلیمی و محیط زیست به بازتعریف انگیزه‌های کسب‌وکارها و ارائه‌دهندگان خدمات مالی منجر می‌شود.

چطور ممکن است به این وضعیت برسیم: هرچند به‌واسطه پذیرش سریع فناوری انرژی پاک و کاهش انتشار کربن در ایالات متحده و اروپا، به نظر می‌رسد که بدترین نتایج ممکن ناشی از تغییر اقلیم (اینکه دمای جهان تا انتهای قرن به چهار تا پنج درجه سلسیوس بیشتر از مقادیر پیش از انقلاب صنعتی برسد) بعید است رقم بخورد، دمای جهان احتمالاً در این بازه زمانی دست‌کم به ۱.۵ تا دو درجه سلسیوس بیشتر از سطوح پیش از انقلاب صنعتی می‌رسد که همچنان پیامدهای شدیدی برای مردم سراسر جهان به دنبال خواهد داشت؛ پیامدهایی که همین حالا هم کمی مشهودند.

این بحران محرک اقدامات قابل توجهی هم در ایالات متحده و هم جهان شده است؛ در قانون کاهش تورم سال ۲۰۲۲ بیشترین سرمایه‌گذاری در انرژی پاک در تاریخ ایالات متحده در نظر گرفته شد و توافق پاریس نیز تقریباً برای همه کشورهای جهان اهداف کاهش کربن شدیدی را تعیین کرد. این بحران همچنین آگاهی مصرف‌کنندگان را از این مسئله بیشتر کرده و به آنها برای انجام اقدام‌های معنی‌دارتر برای مقابله با آن انگیزه داده است. این شرایط می‌تواند پیامدهای قابل ملاحظه‌ای برای ارائه‌دهندگان خدمات مالی داشته باشد.

برای مثال براساس نظرسنجی Cornerstone Advisors دست‌کم یک‌سوم مصرف‌کنندگان آمریکایی تمایل زیادی به حساب‌های جاری با ویژگی‌های زیر دارند:

  • پاداش برای خرید از برندهای دوستدار محیط زیست؛
  • کارت‌های نقدی ساخته‌شده از مواد تجدیدپذیر یا بازیافتی؛
  • سیاست‌هایی که از استفاده از سپرده‌ها برای تأمین مالی اکتشاف یا تولید سوخت‌های فسیلی جلوگیری می‌کنند؛
  • گزینه کاشت یک درخت با هر بار گرد کردن مبلغ.

۲. هوش مصنوعی مولد تحول چشمگیری در ساختارهای هزینه نهادهای مالی ایجاد می‌کند

پیش‌بینی: مدل‌های زبانی بزرگ و اپلیکیشن‌های ساخته‌شده در بستر آنها باعث افزایش خارق‌العاده بهره‌وری و کاهش چشمگیر هزینه‌های بانک‌ها و شرکت‌های بیمه می‌شوند.

چطور ممکن است به این وضعیت برسیم؟ انسان‌ها گران‌ترین ردیف هزینه بانک‌ها هستند. جی‌پی‌مورگان چیس حدود ۳۰۰.۰۰۰ کارمند دارد و این افراد را به‌خاطر همدلی یا از روی احساسات استخدام نکرده است، بلکه چون انسان‌ها بسیاری از فرایندهای کسب‌وکار را بهتر انجام می‌دهند.

آن‌طور که سایمون تیلور، نویسنده خبرنامه Fintech Brainfood می‌گوید، این وضعیت سه دلیل دارد:

  • تغییر فرایند غیرممکن است؛ به‌طور مثال فرایند حول وابستگی‌هایی همچون زیرساخت فناوری اطلاعات موروثی، رگولیشن یا اشخاص ثالثی وجود دارد که نمی‌توان تغییرشان داد.
  • فرایند بسیار متغیر و درنتیجه خودکار کردن آن تقریباً غیرممکن است؛ مثل ارائه ارزیابی ریسک جامع برای کسب‌وکار.
  • انسان‌ها در برخی کارها (مثل تشخیص محتوای عکس خانوادگی شامل یک فرزند کوچک در برابر سوءاستفاده از کودک برای غول‌های رسانه‌های اجتماعی) از لحاظ کیفیت و هزینه عملکردی بسیار بهتر از نرم‌افزار دارند. مدل‌های زبانی بزرگی که به ابزارها و اپلیکیشن‌های هوش مصنوعی مولد قدرت می‌دهند این ظرفیت را دارند که در همه فرایندهای پشتیبانی کسب‌وکاری که اکنون کارمندان نهاد مالی مسئولشان هستند بهره‌وری را به‌شدت افزایش دهند.

این بهبودها هم می‌توانند در آن دسته از کارهای پشتیبانی محقق شوند که انسان‌ها جایشان را به هوش مصنوعی می‌دهند (منظور کارهایی مثل پردازش اسناد، مدیریت دانش داخلی و غیره) و هم در آن دسته از کارهای پشتیبانی که در آنها هوش مصنوعی می‌تواند قدرت انسان‌ها را افزایش دهد و آنها را بسیار سریع‌تر و توانمندتر کند (منظور کارهایی مثل تدوین محتوای بازاریابی، نظارت بر دارک‌وب برای کشف حمله‌های تقلب جدید و غیره است).

دلیل دیگر کندی نهادهای مالی در نوآوری، علاوه‌بر فرایندها، دشواری ساخت فناوری جدید در بستر سیستم‌های یکپارچه موروثی است. بانک‌ها در برخی موارد همچنان تیم‌های بزرگی از مهندسان مسلط به زبان برنامه‌نویسی کوبول را به کار می‌گیرند، زیرا مدرن کردن این سیستم‌های یکپارچه بسیار دشوار است. هوش مصنوعی همچنین می‌تواند به تیم‌های مهندسی بانک‌ها کمک کند با کسری از زمان و هزینه کنونی مهاجرت سیستم‌های یکپارچه را انجام دهند، میان‌افزار بسازند و فناوری‌های جدید را اضافه کنند.

۳. خدمات مالی کاملاً غوطه‌ورکننده می‌شود

پیش‌بینی: خدمات مالی با محیط‌های بیش از پیش غوطه‌ورکننده‌ای تلفیق می‌شوند که مصرف‌کنندگان زمانشان را در آنها می‌گذرانند و این اتفاق به ایجاد تجربه‌های راحت‌تر و شخصی‌تر منجر می‌شود.

چطور ممکن است به این وضعیت برسیم: «متاورس» عبارتی است که با هیجان متکی به نرخ بهره صفر در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ درآمیخت و باعث شد فیسبوک در اکتبر ۲۰۲۱ برند خود را به متا تغییر دهد.

این حاشیه‌ها مایه تأسف است چون تحول زیربنایی فناوری که مارک زاکربرگ را هیجان‌زده کرد واقعی است و پیامدهای چشمگیری برای هر صنعتی ازجمله صنعت خدمات مالی دارد. همان‌طور که تحلیلگر فناوری، بن تامسون، می‌گوید تقدیر اینترنت این است که با گذشت زمان غوطه‌ورکننده‌تر شود:

«متاورس مجموعه‌ای از تجربه‌های کاملاً آنلاین است؛ درواقع می‌توان گفت متاورس همین حالا هم وجود دارد. درست است که در تجربه امروزی تا حد زیادی متن و تصویر دوبعدی غالب است، اما ویدئو همین حالا هم مدیوم مهمی است؛ پیش‌تر در قالب سرگرمی و حالا به‌عنوان ابزاری حیاتی این اهمیت را پیدا کرده است. مسیری است که طبق برآورد من بدون شک به واقعیت مجازی منتهی می‌شود؛ اگر هرچیزی که اهمیت دارد دیجیتال است، چرا نباید به‌دنبال غوطه‌ورکننده‌ترین تجربه ممکن باشیم؟» به لطف پیشرفت‌های شگرف در فناوری متا، اپل، گوگل، مایکروسافت، OpenAI و سایر شرکت‌ها، سخت‌افزار و آنالتیکس مورد نیاز برای ایجاد تجربه‌های واقعیت مجازی و واقعیت افزوده غوطه‌ورکننده امکان موفقیت تجاری پیدا کرده‌اند.

۴. مصرف‌کنندگان، کسب‌وکارها و دولت‌ها هویت دیجیتال را می‌پذیرند

پیش‌بینی: مدارک هویتی به‌صورت پیش‌فرض دیجیتال می‌شوند و به مصرف‌کنندگان این توانایی را می‌دهند که بی‌دردسرتر تراکنش انجام دهند و مؤثرتر از خودشان در برابر متقلبان محافظت کنند.

چطور ممکن است به این وضعیت برسیم: هویت دیجیتال (توانایی شناساندن الکترونیک خود براساس اطلاعات قطعی، تغییرناپذیر و منحصربه‌فردی که در اختیار شماست) همین حالا هم در برخی بازارها و برای پشتیبانی از برخی موارد استفاده رونق گرفته است:

  • Clear به مصرف‌کنندگان مدارک هویت دیجیتال تأییدشده با ابزارهای بیومتریک ارائه می‌دهد تا دسترسی به مکان‌های امن مثل فرودگاه‌ها و استادیوم‌ها را ساده‌سازی کند.
  • اپل و گوگل شروع به ارائه توانایی ذخیره‌سازی رونوشت‌های دیجیتال تأییدشده از گواهینامه‌های رانندگی و سایر اسناد هویتی در تلفن‌های هوشمند مصرف‌کنندگان کرده‌اند تا راستی‌آزمایی برخی ویژگی‌های هویتی مثل سن را برای مصرف‌کنندگان آسان‌تر کنند.
  • در بلژیک که برای همه شهروندان یک کارت شناسایی ملی واحد صادر می‌کند، اکنون میلیون‌ها مصرف‌کننده از Belgian Mobile ID (که با نام «itsme» هم شناخته می‌شود) استفاده می‌کنند. itsme طرح هویت دیجیتالی محصول مشترک بانک‌ها و ارائه‌دهندگان خدمات مخابراتی است که احراز هویت دیجیتال آسان و موارد استفاده مربوط به امضا را ممکن می‌کند. itsme به شهروندان اپلیکیشنی موبایلی ارائه می‌کند که کاربران پیش از اینکه بتوانند شروع به استفاده از این سرویس کنند باید مرحله ثبت‌نام را طی کنند. کاربران می‌توانند از طریق یک حساب بانکی یا با استفاده مستقیم از کارت شناسایی ملی بلژیک در اپلیکیشن itsme ثبت‌نام کنند.

چشم‌انداز بلندمدت این است که این «بذرهای» هویت دیجیتالی که شرکت‌های خصوصی و دولت‌های سراسر جهان می‌کارند، درنهایت رشد کنند و به سیستم هویت دیجیتال فراگیر و تعامل‌پذیری تبدیل شوند.

۵. مصرف‌کنندگان خودامانی را به متمرکز بودن ترجیح می‌دهند

پیش‌بینی: مصرف‌کنندگان حریم خصوصی و مقاومت در برابر سانسور را بر راحتی مقدم می‌شمارند و در مدیریت داده و پول خود نقش بسیار فعال‌تری ایفا می‌کنند.

چطور ممکن است به این وضعیت برسیم: آدام لودوین، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل استارتاپ بلاکچینی Chain، در سال ۲۰۱۷ پاسخی به انتقادهای جیمی دایمن، مدیرعامل جی‌پی‌مورگان چیس، به کریپتو نوشت. آقای لودوین در این متن اذعان می‌کند که تنها مزیت اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز متکی به کریپتوکارنسی‌ها نسبت به اپلیکیشن‌های متمرکز متعارف، مقاومت در برابر سانسور است (اینکه دسترسی به اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز باز و بی‌قیدوبند است) و درنتیجه جذابیت اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز در آینده بیشتر تابع تحولات جامعه خواهد بود تا پیشرفت فناوری:

«با توجه به تفاوت زیاد اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز با مدل‌های اپلیکیشن شناخته‌شده و محبوب ما، آیا کسی زمانی واقعاً از این اپلیکیشن‌ها استفاده خواهد کرد؟ آیا بخشی حیاتی از اقتصاد می‌شوند؟ پیش‌بینی دشوار است زیرا تا حدی به سیر تکامل فناوری و البته، به‌شدت به واکنش جامعه به آن بستگی دارد.

برای مثال تا همین اواخر فقط هکرها، جاسوس‌ها و افراد شکاک از پیام‌رسانی رمزنگاری‌شده استفاده می‌کردند. به نظر می‌رسید قرار نیست این وضعیت تغییر کند، اما تغییر کرد. در دوران پسا اسنودن و پسا ترامپ به نظر می‌رسد همه از غرب تا شرق کشور در سیگنال یا تلگرام هستند. واتساپ رمزنگاری سرتاسری دارد. اهالی رسانه اطلاعات محرمانه را از طریق SecureDrop دریافت می‌کنند. بله، فناوری کمی بهتر و استفاده از آن آسان‌تر شده است، اما تغییرات در جامعه محرک اصلی پذیرش است.»

این استدلالی است برای اینکه شاید درنهایت به دنیایی تبدیل شویم که در آن بیشتر مصرف‌کنندگان نقش بسیار فعال‌تری (نسبت به سازمان‌های متمرکزی مثل بانک‌ها و دولت‌ها) در مدیریت داده‌ها (هویت، سابقه و اعتبارشان) و پول خود (دارایی‌ها، تعهدات و تراکنش‌ها) ایفا می‌کنند.

بانک‌ها و دولت‌ها از داده‌های شخصی مصرف‌کنندگان سوءاستفاده می‌کنند؛ یا آنها را بیش از حد رگوله می‌کنند یا در توانایی مصرف‌کنندگان در مدیریت و انجام تراکنش با پولشان دخالت می‌ورزند. مصرف‌کنندگان نیز واکنش منفی نشان می‌دهند و جایگزین‌های غیرمتمرکز را برای مدیریت داده‌ها، احراز هویت، پس‌انداز پول و پرداخت‌ها انتخاب می‌کنند. غیرمتمرکز بودن به یکی از ویژگی‌های ضروری محصولات تبدیل می‌شود.جهانی را تصور کنید که در آن اپ‌های فین‌تک جدید به جای زیرساخت ثقیل و بسیار رگوله‌شده‌ای که بانک‌ها در قالب بانکداری به‌عنوان سرویس ارائه می‌دهند، صرفاً در بستر دفاتر کل جهانی غیرمتمرکز ساخته شوند.


جمع‌بندی


هرچند درمجموع سرمایه‌گذاری در فین‌تک بسیار کاهش یافته است، باور داریم که اکنون زمان بسیار خوبی برای راه‌اندازی شرکت فین‌تک است. فرقی نمی‌کند می‌خواهید از فناوری در چیزی که تغییر نمی‌کند، چیزی که احتمالاً تغییر می‌کند یا چیزی که ممکن است شرایط را کاملاً تغییر دهد، استفاده کنید، در هر صورت فرصت‌های زیادی وجود دارد.

در سال‌های پیش رو گروه کاملاً جدیدی از استارتاپ‌های فین‌تک جریان‌ساز ظهور خواهند کرد تا از برخی از سناریوهای یادشده در صفحات قبل و همچنین شاید برخی سناریوهای دیگر استفاده کنند. این شرکت‌ها به درکی از ویژگی‌های تغییرناپذیر خدمات مالی متکی خواهند بود و در عین حال با تغییرات فناورانه، رگولاتوری و رفتاری ناشی از فین‌تک به پیش خواهند رفت.

ما در Team8 معتقدیم برای ساختن شرکت خوب فقط سرمایه کافی نیست. به همین دلیل است که در شرکت‌هایی که به بنیان‌گذارانشان در ساخت آنها کمک می‌کنیم، فقط از لحاظ پولی سرمایه‌گذاری نمی‌کنیم، بلکه مقدار زیادی وقت، انرژی و تخصص موضوعی نیز سرمایه‌گذاری می‌کنیم. اتخاذ این رویکرد ما را وادار می‌کند که سرمایه‌گذاری‌های بزرگ‌تر و متمرکزتری در تعداد کمتری از فرصت‌ها داشته باشیم؛ فرصت‌هایی که باور عمیقی به آنها داریم.

نگارش این گزارش به ما کمک کرده است تلاش‌هایمان را بر حوزه‌هایی متمرکز کنیم که فرصت بزرگ بعدی در آنها بروز خواهد یافت. امیدواریم این گزارش به خوانندگانش ارزش ارائه دهد و الهام‌بخش استارتاپ، سرمایه‌گذاری یا گفت‌وگوی دوستانه بعدی شما باشد یا برای مسیر رفت‌وآمدتان خوراک فکری تهیه کرده باشد. در هر صورت از دریافت بازخوردهای شما خوشحال می‌شویم.

منبع team8
از طريق مترجم: محمد رهبان
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.