عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

در فضای رمزارز، هر روز شگفتی‌های تازه‌ای رخ می‌دهد

مروری بر زندگی شخصی و حرفه‌ای احسان قاضی‌زاده که همیشه به این فکر می‌کند که ای‌کاش زودتر با فناوری بلاکچین آشنا می‌شد

عصر تراکنش ۸۹ / از زمانی‌که رمزارزها وارد ایران شده‌اند، طرفداران و علاقه‌مندان زیادی پیدا کرده‌اند و برخی از افراد با وجود اینکه هنوز قانون مشخص و شفافی برای این حوزه در کشور وجود نداشت، کسب‌وکار خود را در این حوزه ایجاد کردند. یکی از این افراد، احسان قاضی‌زاده است که هم‌اکنون مسئولیت مدیرعاملی بیتمکس را بر عهده گرفته است؛‌ یک دهه‌پنجاهی که در دو رشته برق و کامپیوتر تحصیل کرده و خیلی زود متوجه شده که علاقه زیادی به کریپتوگرافی دارد و از سال ۱۳۹۵ به رمزارزها به‌عنوان حوزه‌ای نگاه کرده که در آن می‌توان کارهای جدی و گسترده‌ای انجام داد.

پس با کمک دوستانش «اکسیر» را ایجاد کرده و بعد از مدتی به «بیتمکس» آمده تا مدیرعامل این پلتفرم باشد. قاضی‌زاده از آن دسته افرادی است که ماندن در ایران را بر مهاجرت کردن ترجیح داده است و می‌گوید که مهاجرت مثل این می‌ماند که چشمت را ببندی و از ارتفاع بپری؛ اقدامی که معلوم نیست آخر و عاقبتش چه می‌شود. به نظر او، حوزه رمزارز در این سال‌ها توسعه خوبی را در ایران تجربه کرده است و تنها آرزوی قلبی او برای این حوزه، داشتن رگولاتوری باهوش و خدمت‌گزار است که همه‌چیز را امنیتی نکند و به فعالان این حوزه اجازه فعالیت و خلق محصولات و خدمات نوآور را بدهد. در ادامه مروری بر زندگی شخصی و حرفه‌ای احسان قاضی‌زاده خواهیم داشت.


اولین تجربه‌های شغلی


احسان قاضی‌زاده متولد اردیبهشت‌ماه ۱۳۵۸ است. او پس از فارغ‌التحصیلی از مقطع کارشناسی رشته مهندسی برق گرایش کنترل و ابزار دقیق در دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۸۱ وارد بازار کار می‌شود و کارشناسی ارشد را با قدری فاصله در سال ۱۳۹۷ از دانشگاه ملی جاکارتا در اندونزی در رشته علوم کامپیوتر می‌گیرد.

اولین تجربه کار رسمی او مربوط به سال ۱۳۸۳ می‌شود؛ زمانی‌که به‌عنوان کارشناس فناوری اطلاعات در منطقه آزاد اروند مشغول به کار شده است: «سال ۱۳۸۳ به‌عنوان کارشناس فناوری اطلاعات در منطقه آزاد اروند شروع به کار کردم. بعد از یک سال و نیم متوجه شدم که اهل کارمندی و کار دولتی نیستم. درنتیجه اواخر سال ۱۳۸۴ با یکی از دوستان دوره کارشناسی‌ام، کسب‌وکار IP Over Voice یا VOIP را کلید زدیم. همان روزها بود که فهمیدم هم به کسب‌وکار، هم به امور فنی علاقه‌مند هستم. بعد از مدتی، با توسعه کارمان توانستیم یک شرکت در امارات تأسیس کنیم.

فعالیت حرفه‌ای من در حوزه تلفن اینترنتی تا سال ۱۳۹۱ به‌صورت جدی ادامه پیدا کرد، بعد از مدتی که در کسب و کار خانوادگی خود که در حوزه بازرگانی خارجی است مشغول به فعالیت شدم، به‌تدریج به رمزارزها و کریپتوگرافی علاقه‌مند شدم و با توجه به تحصیلاتم در مقطع کارشناسی، وارد حوزه رمزارز شدم. پروژه کارشناسی من درباره رمزنگاری صدا و ارسال آن در بستر اینترنت بود. یعنی دو علاقه را با هم پوشش می‌داد؛ یکی Voice Over IP یا ارسال بسته‌های صوتی از طریق اینترنت و همچنین رمزنگاری آنها. کدگذاری و کدگشایی این موارد را کریپتوگرافی می‌گفتند و من به لطف خدا توانستم در فضای کسب‌وکاری کار کنم که هر دو علاقه‌ام را پوشش می‌داد.»


ورود به حوزه رمزارزها با تأسیس اکسیر


ورود جدی قاضی‌زاده به حوزه رمزارز از سال ۱۳۹۵ آغاز شد. او تا قبل از این، رمزارزها را به چشم سرگرمی می‌دید یا از آنها برای هدیه دادن به افراد استفاده می‌کرد، اما سال ۱۳۹۵ این حوزه برایش جدی می‌شود: «تا قبل از این زمان برای سرگرمی، بیت‌کوین می‌خریدم، هدیه می‌دادم، هدیه می‌گرفتم و نگاه جدی به این حوزه نداشتم. یادم می‌آید که برای اولین ‌بار در سال ۱۳۹۴ ماینرهای بیت‌کوین را از نزدیک دیدم و یکی هم در دفترمان گذاشتیم، اما هنوز این بازار را جدی نمی‌گرفتیم چون حساب کاربری mining pool نداشتیم. آن دستگاه را به فراموشی سپردیم و بعداً فهمیدیم چه فرصت طلایی را از دست دادیم. از سال ۱۳۹۵ به‌طور جدی به سمت راه‌اندازی پلتفرم آمدم.

موتور محرکه این حرکت، من و دو نفر از دوستانم بودیم که آنها ساکن کره جنوبی هستند. آنها یک شرکت داشتند که می‌خواست به‌عنوان یک استارتاپ به بازار رمزارز بیاید. در سال ۱۳۹۶، اولین پلتفرم تبادل فردبه‌فرد یا P2P رمزارز را به‌طور رسمی در ایران راه انداختیم. تا پایان سال ۱۴۰۰ و اوایل سال ۱۴۰۱ در همان تیم فعالیت می‌کردم؛ تیمی که نام پلتفرم خود را اکسیر گذاشته بود. از ابتدای سال ۱۴۰۱ به دلایلی تصمیم گرفتم که از این تیم جدا شوم. دلایل این جدایی صرفاً مربوط به ملاحظات کسب‌وکاری بود و هیچ دلیل شخصی نداشت. در خیلی از کسب‌وکارها، سرمایه‌گذاران اولیه به دلایل مختلف از کسب‌وکار جدا می‌شوند.»


شرایط سخت فعالیت در حوزه رمزارزها


قاضی‌زاده که از سال ۱۳۹۵ تاکنون در حوزه رمزارز فعالیت می‌کند، بر این باور است که کار کردن در چنین حوزه‌های نوظهور و رگوله‌نشده‌ای در ایران استرس‌ها و تبعات زیادی دارد: «مدیریت و نگهداری یک پلتفرم مالی ۲۴ساعته در کشوری که رگولاتورهای داخلی از یک سمت و رگولاتورهای خارجی از سمت دیگر به صرافی‌ها فشار می‌آورند، کار دشواری است. در ابتدای کار، این بازار ناشناخته‌تر بود و مخاطبان آن‌چنان گسترده‌ای نداشتیم که با اتکا به آنها بتوانیم با کسب‌وکارهای دیگر وارد مشارکت شویم.

ما دو یا سه مسئولیت هم‌زمان داشتیم و مجبور بودیم شخصاً به جلساتی با دادگستری، بانک مرکزی و… برویم. شرایط آن زمان خیلی سخت‌تر بود. اکنون بیش از دویست پلتفرم با کارکنان جوان و تازه‌نفس مشغول به کار هستند و هرکس یک گوشه کار را می‌گیرد. امروز نهادهای صنفی نیز تا حدی به بلوغ رسیده‌اند، اما آن موقع هیچ‌کدام از اینها نبود. در نهایت، من به جایی رسیدم که احساس کردم چیزی برای افزودن به اکسیر ندارم و ترجیح دادم از اکسیر بیرون بیایم.»


ورود به بیتمکس در سال ۱۴۰۱


او بعد از بیرون آمدن از اکسیر، طی چند ماه به دعوت جمعی از دوستانش به هلدینگ مکس که یکی از زیرمجموعه‌های هلدینگ ماموت است، می‌رود: «قرار بود تجربه و توانم را برای کسب‌وکار رمزارز در بیتمکس به کار بگیرم که این تلاش منتهی به خلق محصول جدیدی به نام «ارزآن» شد که همچنان فعال است. بیتمکس در مهرماه ۱۴۰۰ شکل گرفته بود ولی من مهرماه ۱۴۰۱ به بیتمکسی‌ها پیوستم. دوستانی که به من لطف داشتند، تصور می‌کردند که تجارب من می‌تواند بیتمکس را هم به لحاظ محصول، هم به لحاظ کسب‌وکاری ارتقای قابل‌‌توجهی بدهد. با زحمت تمام همکاران و حمایت هلدینگ مکس و هلدینگ ماموت توانستیم موفقیت‌هایی به دست آوردیم.

پس از مدتی، با یک چرخش استراتژیک به این نتیجه رسیدیم که به دلیل رقابت شدید فضای پلتفرمی B2C میان برندهای قدیمی، بهتر است به سمت B2B برویم. برای همین است که بیشتر خدمات کنونی بیتمکس برای کاربران سازمانی طراحی شده است. ارزآن هم یک پلتفرم مقایسه و خرید است؛ محصولی که به‌شکل فعلی‌اش تا به ‌حال سابقه نداشته است. در کنار ارزآن، تعدادی برنامه‌ سرمایه‌گذاری و خرید با ابزارهای مختلف رمزارز را هم داریم. به نظرم حرکت به سمت ارزآن یک چرخش بموقع و درست بود. هم‌اکنون هم مدیرعامل بیتمکس هستم.»


عطش سرمایه‌گذاری در حوزه رمزارز همچنان وجود دارد


هم‌بنیان‌گذاران بیتمکس از یک جایی به بعد تصمیم گرفتند بخشی از توان و تمرکز خود را به سمت پلتفرمی ببرند که احتمالاً شانس درخشش بیشتری در فضای B2C رمزارز کشور دارد و به همین دلیل هم هست که ارزآن را ایجاد کردند: «در اقیانوس قرمز با برندهای بزرگ رقابت می‌کنیم. با توجه‌ به سابقه و توان آنها، این رقابت قدری دشوار است. آنها کاربران گسترده و قابلیت‌های زیادی دارند، پس ما هم باید حرف تازه و صدای تازه‌ای می‌آوردیم. ما تصمیم گرفتیم فضای مقایسه‌ای و ارزان‌ترین خرید را ایجاد کنیم؛ به‌نحوی‌که کاربر در هر لحظه بتواند تمام قیمت‌های داخلی و خارجی را مقایسه و خرید کند. این یک نیاز همیشگی و ماندگار است، نه فقط در حوزه کریپتو، بلکه در هر حوزه دیگری.

اکنون همین کار را چند برند بزرگ در صنعت بیمه انجام می‌دهند. مقایسه قیمت هر کالا و خدمتی جذاب است. قبل از ما هم پلتفرم‌هایی بودند که مقایسه انجام می‌دادند، اما ما امکان مقایسه و خرید هم‌زمان را فراهم کردیم. به این ترتیب، کاربر می‌تواند مقایسه، خرید و کیف پول را یک‌جا داشته باشد. به‌مرور سرویس‌های دیگری نیز به کیف پول‌های رمزارزی اضافه خواهد شد. ارزآن در مردادماه ۱۴۰۳ راه افتاد و تاکنون چهار ماه است که فعالیت می‌‌کند. ارزآن، طی این چهار ماه در لایه محصول پیشرفت زیادی داشته است.

من به‌عنوان کسی که ادعای پیشکسوتی در این بازار را دارد، می‌گویم که در فضای رمزارز هر روز شگفتی‌های تازه‌ای رخ می‌دهد. خود من هم هنوز نکاتی را در محصول می‌بینم که نیاز به اصلاح دارد. من از محصولمان بسیار راضی هستم. از حیث کسب‌وکار نیز نوعی همکاری را با یکی از پلتفرم‌های ولث‌تک شروع کرده‌ایم که طی یک ماه اخیر خیلی جذاب شده است.»

به عقیده قاضی‌زاده در ایران همچنان عطش سرمایه‌گذاری در حوزه رمزارز دیده می‌شود؛‌ به‌خصوص سرمایه‌گذاری هوشمندانه و به‌ دور از هیجان. او می‌گوید: «اگر فضای شفافیت و آموزش مناسب شکل بگیرد، مردم می‌توانند به‌صورت گسترده وارد این حوزه شوند. هم‌اکنون، ارزآن فقط پانزده رمزدارایی اصلی بازار را پوشش می‌دهد. نیازی نیست که انواع میم‌کوین و ارزهای بی‌نام‌ونشان را فهرست کنیم. اگر همین ارزهای اصلی و ریشه‌دار را پوشش دهیم، بسیاری از مخاطبان کشور به سمت آنها می‌آیند. خیلی‌ها هنوز به این دانش و اشراف نرسیده‌اند که می‌توانند بخشی از سرمایه راکد خود را اینجا سرمایه‌گذاری کنند. ما به دنبال برساخت فرهنگ همین قضیه هستیم.»


کاش زودتر با فناوری بلاکچین آشنا می‌شدم


همه ما ممکن است بعد از گذشت زمان به مسیری که طی کرده‌ایم نگاه کنیم و ای‌کاش‌هایی داشته باشیم و این اتفاق عجیبی نیست. با وجود این، قاضی‌زاده از مسیری که طی کرده است به‌طور کلی رضایت دارد: «همیشه به این فکر می‌کنم که ای‌کاش زودتر با بلاکچین آشنا می‌شدم. نه به این خاطر که درآمد بیشتری کسب کنم، بلکه به این دلیل که می‌توانستم چیزهای بیشتری یاد بگیرم و تجارب بزرگ‌تری به دست آورم.

من معتقدم آینده بشر سوار بر فناوری خواهد بود و بلاکچین، دفترکل توزیع شده، رمزارزها و بازار رمزدارایی‌ها از جنبه‌های زندگی آینده بشر خواهند بود. فهمیدن این موضوع نیاز به بصیرت خارق‌العاده‌ای ندارد. سرعت توسعه هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین کاملاً مشهود است. به نظر من، مثلث هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین آینده بشر را متحول خواهد کرد. من خوشحالم که در این حوزه فعالیت و اتفاقات را از نزدیک لمس می‌کنم و نظاره‌گری که این موارد را از دور به تماشا نشسته است، نیستم.»


چالش‌های کسب‌وکارهای رمزارزی در ایران


به نظر او، هر وقت صحبت از صرافی رمزارز می‌شود، طیف وسیعی از تخصص‌ها به میان می‌آیند و یک اشتباه کوچک می‌تواند خسارت‌های مالی بزرگی را به همراه داشته باشد؛ مسئله‌ای که یکی از چالش‌های فعالان کسب‌وکاری حوزه رمزارزها در کشور است.

او در این باره می‌گوید: «در لایه فنی، علاوه‌بر کارشناسان و کارشناسان ارشد نرم‌افزار که در هر پلتفرم مجازی حضور دارند، به تعدادی متخصص و توسعه‌دهنده بلاکچین هم نیاز داریم. تمام این اشخاص باید سابقه فعالیت در پلتفرم‌های مالی یا آگاهی‌ اولیه‌ای درباره آنها داشته باشند، چون در پلتفرم‌های مالی، یک اشتباه کوچک می‌تواند منجر به خسارت‌های مالی بزرگ شود. صرافی‌های رمزارز دائماً تحت ‌فشار هستند؛ نه به‌ خاطر خراب بودن کسب‌وکارشان، بلکه به خاطر ماهیت این بازار.

به همین دلیل، آدم‌های مناسب این مشاغل در کشور کمیاب هستند و ضمناً طول عمر همکاری‌شان هم زیاد نمی‌شود، چون بعضی‌ها از کار پرفشار خسته می‌شوند یا پس از مدتی فعالیت‌ها برایشان جنبه روزمره پیدا می‌کند و جذابیت خود را از دست می‌دهد. به‌خصوص در بازارهای خرسی طولانی‌مدت، رکود دائم افراد و تیم‌ها را دلسرد می‌‌کند. در بازارهای گاوی مثل الان نیز فشار کار عملیاتی و توسعه ناگهان زیاد می‌شود.

ما دنبال افرادی می‌گردیم که قابل‌اعتماد باشند. علی‌رغم رعایت تمام ملاحظات امنیتی، صرافی‌های رمزارز دائماً دغدغه مدیریت دسترسی کارکنان به منابع گسترده را دارند. هر پلتفرمی که در فضای اینترنت قرار می‌گیرد، به کسی نیاز دارد که آداب کار در پلتفرم‌های آنلاین را بداند. ماهیت خدمات ۲۴*۷ باعث شده که بدون هیچ توقف و تحت ‌فشار زیاد فعالیت کنیم. مکس تبادل نوین راد، بیتمکس و ارزان در مجموع ۲۵ نفر نیرو دارند. بیش‌ترین کار ما توسعه فنی است. بیشتر بچه‌های ما از نیروی فنی هستند و البته تیم پشتیبانی و محصول نیز در کنارشان قرار دارد.»


مهاجرت نیروهای متخصص؛ درد مشترک


مهاجرت نیروهای متخصص از کشور، موضوعی تأسف‌بار و تأمل‌برانگیز است و این روزها آمار مهاجرت به‌قدری بالا رفته است که نه‌فقط کارشناس‌‌ها، بلکه کارآفرین‌ها نیز به رفتن فکر می‌کنند: «خبر بد این است که کار از مهاجرت کارشناس‌ها گذشته و به سمت مهاجرت کارآفرین‌ها رفته‌ایم. اکنون، فرار مغزها و سرمایه‌ها به‌طور هم‌زمان اتفاق می‌افتد. یک زمان یک مثل قدیمی را می‌شنیدیم که «ایران بهترین جای دنیا برای پول درآوردن است»، اما به‌تجربه دریافتیم که چنین نیست. سخت‌گیری‌های مالیاتی در هر کشوری منطقی به نظر می‌رسد؛ مشروط بر اینکه در توازن با حمایت از بازار کسب‌وکار باشد. کسی که خلق ثروت می‌کند باید پاداش بگیرد.

ما دچار عدم توازن و ناترازی هستیم. این ناترازی در تمام شئونات کشور مشهود است. فشار اقتصادی در کنار ناترازی و عدم حمایت رگولاتور وضعیت نگران‌کننده‌ای را به همراه آورده است. طبیعتاً کسانی که مهاجرت می‌کنند، به سطحی از بلوغ فنی و تجربی می‌رسند که می‌روند، وگرنه کسی برای آنها فرش قرمز پهن نمی‌کند. بچه‌هایی که مانده‌اند، بعضاً در همان حد و اندازه هستند. من در اطرافم افراد خوش‌فکر و مدیران توانمندی را می‌بینم که به دلایل مختلف نتوانسته یا نخواسته‌اند مهاجرت کنند. عده‌ای هم بچه‌های تازه‌نفس هستند. به اعتقاد من، نسل باهوش یا کم‌هوش نداریم و تمام نسل‌ها میانگینی از هوش و ذکاوت را دارند که باید شکوفا شود.

اگر بخواهیم جلوی این مهاجرت‌ها را بگیریم، فقط یک راه وجود دارد؛ اینکه حاکمیت با آنها مهربان باشد و آنها را جزئی از خود بداند. حاکمیت ما به‌سختی به این نقطه می‌رسد که به هموطنان و کسانی که در هر شرایط به وطن خود وفادار می‌مانند، احترام بگذارد و قدر آنها را بداند. من به آینده این بچه‌ها چندان امیدوار نیستم، اما آرزو می‌کنم که آینده‌ای بهتر داشته باشند.»


ماندن در ایران را انتخاب کردم


با وجود همه این صحبت‌ها، قاضی‌زاده از آن دسته افرادی است که در ایران مانده است و قصد مهاجرت ندارد؛ دلایلش هم برای ماندن در کشور موضوعات کاملاً شخصی هستند: «شاید بد نباشد آنها را با شما در میان بگذارم. من به یک دلیل کاملاً شخصی تصمیم گرفته‌ام در کشور بمانم. اول اینکه به اطرافیانم وابستگی عاطفی دارم. از دید من، احسان قاضی‌زاده، فقط اینجا احسان قاضی‌زاده است! در اینجا خانواده و دوستان و همکارانی دارد که به او قوت‌قلب، جسارت و قدرت خطرپذیری می‌دهند. چنین شبکه‌ای را جای دیگر نمی‌توانم بسازم.

مهاجرت مثل انتقال یک نهال از گلدان به باغچه است. من همیشه گفته‌ام که مهاجرت نوعی خودکشی است. کسی که خودکشی می‌کند، هیچ ایده‌ای در مورد دنیای بعد ندارد، اما یک چیز را می‌داند؛ اینکه اینجا نمی‌تواند ادامه دهد! اغلب بچه‌هایی که مهاجرت می‌کنند، علی‌رغم آنچه در رسانه‌های گوناگون از آنها می‌شنویم و می‌خوانیم، مشکلات خاص خود را دارند. تجربه زندگی هر کسی با دیگری فرق دارد، اما همه آنها مثل کسی هستند که چشم خود را می‌بندد و از ارتفاع به پایین می‌پرد! می‌داند که اینجا نمی‌تواند بایستد و امیدوار است آن طرف دنیای بهتری باشد.»


آرزوی داشتن رگولاتوری باهوش و خدمت‌گزار برای حوزه رمزارزها


یکی از دغدغه‌های اصلی قاضی‌زاده رفع مسائلی است که با رگولاتور دارند و رفع چالش رگولاتوری را برای حوزه رمزارز کشور آرزو می‌کند:‌ «آرزوی من برای حوزه رمزارز این است که رگولاتوری باهوش و خدمت‌گزار داشته باشد. رگولاتور خوب یعنی رگولاتوری که شفاف باشد، دروغ نگوید و به فعالان بخش خصوصی اعتماد کند. او باید دغدغه‌هایش را رک‌وراست بیان کند و فعالان بازار را دشمن خود در نظر نگیرد و به آنها نگاه امنیتی نداشته باشد. یک رگولاتور خوب قدر تخصص افراد را می‌داند و همه‌‌چیز را با متر و محک امنیتی خود نمی‌سنجد.»

از طريق مهسا نجاتی
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.