چالش‌های رگولاتوری؛ مانع از نوآوری

بررسی ابلاغیه ممنوعیت همکاری بانک‌ها با کارگزاری‌های بورس در گفت‌وگو با فعالان این دو صنعت

عصر تراکنش ۹۱ و ۹۲ / مصوبه‌های ناگهانی رگولاتورها، کماکان گریبان فعالان صنایع مالی کشور را می‌گیرد. سوم شهریورماه ۱۴۰۳، بانک مرکزی ایران در تصمیمی ناگهانی طی ابلاغیه‌ای، خطاب به مدیران‌ عامل بانک‌های کشور اعلام کرد که تا اطلاع ثانوی حق ارائه خدمات به کارگزاری‌های بورسی را ندارند. بسیاری از فعالان، با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کشور می‌گویند که همکاری بین صنایع گوناگون مانند بانک،‌ بورس، بیمه و… می‌تواند به افزایش فراگیری مالی و حفظ ارزش سرمایه افراد کمک کند و اتفاقی است که در همه جای دنیا در حال رخ دادن است و نمی‌توان مانع آن شد.

این ابلاغیه واکنش بسیاری از فعالان بانکی و بورسی کشور را برانگیخت و بار دیگر این سؤال را مطرح کرد که آیا بانک مرکزی نهادی ضد نوآوری است و از همکاری صنایع مختلف کشور با یکدیگر واهمه دارد؟ سؤالی که بخش «تنظیم‌گری» هشتادوششمین شماره ماهنامه عصر تراکنش را به خود اختصاص داد. در این پرونده، یک گزارش مفصل در گفت‌وگو با پنج فعال صنعت بانکی و بازار سرمایه کشور و یادداشت از مجید شکوهی داشتیم که در ادامه مروری بر مهم‌ترین مطالب آن خواهیم داشت.


تصمیمات شتاب‌زده رگولاتور، مانع ارائه ابزارهای نوین مالی


بنا بر صحبت‌های رحمان بابازاده، رئیس هیئت‌مدیره کارگزاری فارابی، اگر به این ممنوعیت یا ممنوعیت‌های دیگر رگولاتورها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم آنها هم دغدغه‌هایی دارند و به دنبال این نیستند که ضد نوآوری و توسعه باشند. او با بیان این موضوع می‌گوید: «من این را متوجه می‌شوم که بانک مرکزی دغدغه‌ها و ملاحظاتی دارد. بااین‌حال، چنین تصمیمات شتاب‌زده‌ای نه‌فقط به بازار سرمایه و بخش خصوصی آسیب می‌زند، بلکه مانع پیشرفت و ارائه ابزارهای نوین مالی به جامعه نیز می‌شود. باید در نظر داشته باشیم اعمال چنین ممنوعیت‌ها و محدودیت‌هایی تبعات اقتصادی قابل‌توجهی دارد. برای مثال حدود دو میلیون نفر از این کارت‌ها استفاده می‌کنند که نادیده‌ گرفتن آنها غیرممکن است.

ما در بازار سرمایه فعالیت می‌کنیم و قوانین آن را هم رعایت کرده‌ایم و به همین دلیل فکر می‌کنم این تصمیم شتاب‌زده بوده است. برای ما که زودتر از بقیه وارد این حوزه شده‌ایم، چنین تصمیم‌هایی آسیب‌های زیادتری دارد، چون هزینه تحقیق‌وتوسعه سرسام‌آور است. وقتی می‌گویند تا اطلاع ثانوی حق فعالیت ندارید، فقط می‌توانیم امیدوار باشیم که این اطلاع ثانوی طولانی یا ابدی نشود، چون یکی از مزایای تحقیق‌وتوسعه و ارائه محصول جدید، ورود زودهنگام به بازار و استفاده از منافع آن است.»


رگولاتور خود را حتی در موضع پاسخ‌گویی نمی‌بیند


فاطمه جعفری، مدیرعامل سابق شرکت مدیریت اعتبارات کاریزما، درباره قاعده‌گذاری بانک مرکزی این‌طور توضیح می‌دهد: «رگولاتور گاهی فعالیت چنین سرویس‌های تازه‌ای را به آینده دور موکول می‌کند و می‌گوید که نمی‌توانید فعالیت کنید تا زمانی که ما قواعد را تعیین کنیم. این به عقب انداختن مواجهه با مسئله است. این موضوع که رگولاتوری خود را حتی در موضع پاسخ‌گویی نمی‌بیند که به‌طور دقیق توضیح بدهد مشکلش چیست، معضل مهمی است. ما حتی اگر برویم و از آنها سؤال کنیم که دلیل نگرانی‌شان چیست تا با کمک یکدیگر آن را برطرف کنیم، پاسخ مناسبی به ما نمی‌دهند و فضایی برای برقراری این همکاری ایجاد نمی‌شود. این نگاه دستوری که فقط گفته شود فلان کار را نکنید و تمام، نگرش جالبی نیست.»


همکاری بین صنایع، قطعاً اتفاقی مثبت است


به عقیده وحیدرضا رامین آزاد، مدیر ارشد محصولات بانکی کارگزاری مفید، همکاری و هم‌افزایی صنایع مختلف یکی از روندهای روز ایران و جهان است و چیزی نیست که رگولاتورها بتوانند در بلندمدت مانعش شوند. او در این باره اظهار می‌کند: «همکاری بین صنایع و بانک‌ها قطعاً مثبت است، اما به شرطی که مسئله نوآوری و ارائه خدمات در اولویت قرار بگیرد و بانک‌های سرویس‌دهنده و کسب‌وکارهای سرویس‌گیرنده با لحاظ‌کردن شرایط به اهمیت نوآوری اشراف داشته باشند. اگر قرار باشد در حوزه مالی و پرداخت کشور اتفاقی نو بیفتد، حتماً از همین مسیر خواهد بود و نه بانک‌ها با همه امکاناتشان به‌تنهایی قادر به ایجاد تجربه جدید، خوب و شخصی‌سازی‌شده هستند، نه کسب‌وکارها بدون همراهی و در اختیار داشتن خدمات بانکی توان رقم ‌زدن و به ثمر نشاندن محصول یا خدمت جدیدی خواهند داشت. فرایندها باید در تعامل صنایع و بانک‌ها و الگو قراردادن مدل‌های مرجع و بومی موفق شکل بگیرند.»


اقدامات رگولاتور به ضرر مردم تمام می‌شود


محسن زادمهر، مدیرعامل فوربیکس، معتقد است این اقدام بانک مرکزی درنهایت به ضرر مردم تمام می‌شود. او در این باره می‌گوید: «وجود چنین کارت‌هایی مفید و کاربردی است و مردم نیز در همه جای دنیا از آنها استقبال کرده‌اند، ولی بانک مرکزی ایران دست بانک‌ها را برای ارائه برخی خدمات می‌بندد و مسائل دیگر را کنترل نمی‌کند. در چنین وضعی بدیهی است که کسب‌وکارهای غیربانکی در همکاری با بانک‌ها، خدماتی را که صنعت بانکی از ارائه آنها منع شده، ارائه می‌دهند و سود بالاتری نیز می‌گیرند. پول مردم به‌جای اینکه مستقیم به بانک برود، ابتدا به کارگزاری می‌رود. من با این رویکرد محدودکننده مخالفم. بانک‌های ما می‌توانستند این خدمات را ارائه دهند، اما چون زور بانک مرکزی به آنها می‌رسد، منع شده بودند. رویکرد محدودکننده بانک مرکزی باعث شده در چند سال اخیر نوآوری از صنعت بانکی رخت ببندد و بیشتر نوآوری‌هایی هم که می‌بینیم مربوط به محصولات جانبی صنعت است.»


بانک مرکزی نگران افزایش سرعت گردش پول است


ناصر حکیمی، مشاور مدیرعامل بانک تجارت نیز معتقد است که این اقدام بانک مرکزی بر مبنای سرکوب نرخ سود سپرده عندالمطالبه است. او در این باره توضیح می‌دهد: «استدلال بانک مرکزی این است که سهام و طلا، دارایی‌های ریسکی هستند و نمی‌توانند مانند سپرده نقدپذیر باشند، اما در اصل دلیل حساسیت بانک مرکزی این است که در صورت ادامه‌پیداکردن همکاری بانک‌ها و کارگزاری‌های بورس، دارایی‌های مردم از سپرده‌های مدت‌دار به سپرده‌های کوتاه‌مدت حرکت می‌کند و سیالیت و سرعت گردش پول بیشتر می‌شود. به لحاظ فنی، چون سهام و طلا ضرایب ریسک دارند، نمی‌توانند عندالمطالبه و نقدپذیر باشند، اما اقدام بانک مرکزی در راستای هدف دیگری بوده که به آن اشاره کردم.»


با رگولاتوری سنتی و محافظه‌کار روبه‌رو هستیم


مجید شکوهی، مدیرعامل سایبان‌پی در یادداشت خود در این پرونده، می‌نویسد: «ما با یک رویکرد سنتی در زمینه رگولاتوری روبه‌روییم؛ رویکردی که محافظه‌کار، چهارچوب‌مند و دارای مقررات و سازوکارهای بروکراتیک پیچیده است و می‌کوشد بازارهای مختلف را از هم تفکیک و حدود بازیگران آنها را کنترل کند. یکی از نتایج اتخاذ چنین رویکردی این است که رگولاتورها در مواجهه با نوآوری و فناوری عکس‌العمل خوبی نشان نمی‌دهند و انعطاف لازم را ندارند. از سوی دیگر، توسعه فناوری اطلاعات در دهه‌های اخیر باعث فروریختن دیوارهای تفکیک‌ساز سنتی شده و امکاناتی برای تبادل داده و اطلاعات که اخیراً در حوزه بانکی به‌عنوان بانکداری باز از آن یاد می‌شود نیز ایجاد شده است که فواصل سنتی و مرسوم را به هم ریخته و معادلات روابط حاکم بر بازارهای پول و سرمایه و امثال آن را مجبور به تغییر کرده است.

و سوم اینکه، شرایط بازار هم تغییر کرده و بازارها دیگر تفکیکی عمل نمی‌کنند، بلکه اتصال و تلاقی و همکاری بین بازارهای مختلف (ارتباطات بین بازارها) به یکی از روندهای مهم بازارها و صنایع در ایران و جهان تبدیل شده است. به عبارت دیگر، توسعه ارتباطات بین بازارها به امری مسلم و اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده و موجبات فضاهای کسب‌وکاری جدید را فراهم کرده است.»

نمایش لینک کوتاه
کپی لینک کوتاه: https://asretarakonesh.ir/y1lx کپی شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *