مقیاسپذیری انسانی؛ توسعه سازمان در وسعت انسان
چرا آینده سازمانها به مقیاسپذیری انسانی وابسته است؟
عصر تراکنش ۹۴؛ محمدحسین راشد، مدیر توسعه سرمایههای انسانی داتین / در ادبیات متعارف مدیریت و کسبوکار، «مقیاسپذیری» اغلب با مفاهیمی چون توسعه بازار، افزایش تولید و رشد فناوری هممعنا تلقی میشود. اما در جهان امروز که سرمایه انسانی، فرهنگ و تنوع جغرافیایی نقش محوری در بقای سازمانها ایفا میکنند، سازمانها برای حفظ رشد و ارتقای خود به افراد کلیدی نیاز دارند تا این رشد تضمین شود. بنابراین، لازم است تعریف تازهای از مقیاسپذیری در سازمان حول محور انسان ارائه شود؛ تعریفی که انسان را در مرکز تحولات سازمان قرار دهد. در این چهارچوب، «مقیاسپذیری انسانی» مفهومی نوین و ضروری برای سازمانهایی است که در پی رشد پایدار و معنادار هستند.
مقیاسپذیری انسانی؛ سازمانی برای انسان و با انسان
در نگاه کلاسیک، سازمانی مقیاسپذیر است که بتواند خدمات یا محصولات خود را به شکلی اثربخش و سودآور گسترش دهد. اما در نگاه انسانی، مقیاسپذیری به این معناست که رشد سازمان، همزمان با رشد توانمندی، تعلق و معنا در سرمایه انسانی شکل بگیرد. سازمان مقیاسپذیر انسانی صرفاً به توسعه فنی یا افزایش سرمایه انسانی نمیاندیشد؛ بلکه متعهد به پرورش افراد، ایجاد فرصت در زیستبومهای محلی و شکوفاسازی تنوع فرهنگی و جغرافیایی است. در چنین سازمانی، خلق ارزش فقط حاصل همافزایی همکاران برای پاسخ به نیاز مشتری نیست؛ بلکه محصولی از مشارکت فعال با جامعه، ساخت فرصتهای شغلی برابر و تعمیق رابطه میان سازمان و محیط پیرامون است.
سه پایه مقیاسپذیری انسانی: زیرساخت، خدمات و فرهنگ
مقیاسپذیری انسانی بر سه بنیان اصلی استوار است که به سازمان امکان میدهد بهگونهای فراگیر، عادلانه و انسانی رشد کند:
۱. زیرساختهای فناورانه و ارتباطی: دسترسی همگانی به سامانهها، ابزارهای دیجیتال، اینترنت پرسرعت و سامانههای همکاری از راه دور، لازمه مشارکت مؤثر افراد در نقاط مختلف جغرافیایی است. سازمانی که میخواهد مرزهای خود را انسانی گسترش دهد، باید امکان حضور، یادگیری و کار مؤثر را بدون وابستگی به مکان فراهم سازد.
۲. خدمات سرمایه انسانی بدون تبعیض مکانی: فرایندهای استخدام، آموزش، ارزیابی و ارتقای شغلی باید بهگونهای طراحی شوند که وابسته به موقعیت مکانی نباشند. سازمان مقیاسپذیر انسانی باید بتواند استعدادها را از دل شهرها، مناطق کمتردیدهشده و حتی روستاها کشف کند، آنها را توسعه دهد و در ساختار خود جای دهد.
۳. فرهنگ سازمانی مبتنی بر تنوع و پذیرش: فرهنگ، زیرساخت نرم مقیاسپذیری انسانی است. سازمانی که تفاوتهای زبانی، فرهنگی، جنسیتی و منطقهای را به رسمیت نشناسد، نمیتواند همبستگی و حس تعلق ایجاد کند. در مقابل، فرهنگی که بر پایه احترام، مشارکت و رواداری بنا شده باشد، سرمایه انسانی را به هم پیوند میزند و زمینه همافزایی واقعی را فراهم میسازد.
رشد از درون؛ توسعه سازمان از دل جوامع محلی
مقیاسپذیری انسانی تنها زمانی به واقعیت تبدیل میشود که همکاران سازمان احساس کنند بخشی از یک پروژه معنادار هستند؛ پروژهای که علاوه بر ارزشآفرینی اجتماعی، به رشد شخصی آنها کمک میکند و به توسعه محل زندگیشان نیز میانجامد. این حس مشارکت فعال و تعلق، عامل کلیدی در شکلگیری انگیزه، وفاداری و همسرنوشتی میان افراد و سازمان است. در این چهارچوب، توسعه انسانی مترادف است با توسعه محلی. سازمانی که در نقاط مختلف کشور فرصتهای حرفهای، مسیرهای رشد و بستر اثرگذاری فراهم میآورد، در حقیقت مرزهای انسانی خود را گسترده کرده و نقش فعالتری در جامعه ایفا میکند. مقیاسپذیری انسانی، برخلاف تصور رایج، بهمعنای صرفاً بزرگتر شدن و ایجاد شعبه نیست؛ بلکه بهمعنای ژرفتر شدن در دل تجربهها و فضاهای متنوع انسانی است.
داتین؛ تجربهای عینی از مقیاسپذیری انسانی در ایران
داتین یکی از نمونههای ملموس تلاش برای تحقق مقیاسپذیری انسانی در ایران است. ما در داتین توانستیم شبکهای انسانی شامل ۳۵۰ نفر از افراد متخصص در سراسر کشور را شکل دهیم؛ نه بهعنوان دفاتر نمایندگی یا پشتیبانی، بلکه با حضور جدی و مؤثر در پروژههای کلیدی و تیمهای تخصصی.
با راهاندازی دفاتر استانی، داتین بستری فراهم کرده تا متخصصان در مشهد، شیراز، اصفهان، قزوین و دیگر شهرها، بدون نیاز به مهاجرت به تهران، بتوانند در صنعت دیجیتال کشور نقشآفرینی کنند. این راهبرد تنها به حضور فیزیکی محدود نبوده، بلکه با اقدامات مکملی چون تأسیس «مدرسه داتین»، حمایت از برنامههای توانمندسازی، رویداد شبکهسازی Code and Coffee و تعامل با دانشگاههای محلی، زیستبوم استعدادسازی در سطح ملی شکل گرفته است.
آینده سازمانها در گرو مقیاسپذیری انسانی
سازمانهایی که میخواهند در آینده پایدار و مؤثر باقی بمانند، ناگزیرند مسیر مقیاسپذیری انسانی را در پیش بگیرند. این مسیر، فراتر از سیاستهای منابع انسانی، نیازمند بازطراحی مدل کسبوکار، رهبری مبتنی بر ارزشهای انسانی و درک عمیق از جامعه است. در این رویکرد، افراد دیگر صرفاً منبع نیستند؛ بلکه خود معنا، محرک و شریک توسعهاند. مقیاسپذیری انسانی پلی است میان رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی، میان بهرهوری و کرامت انسانی، میان سازمان و جامعه. این آیندهای است که سازمانهای ایرانی باید با شجاعت و خلاقیت بهسوی آن حرکت کنند؛ آیندهای در وسعت انسان.