عصر تراکنش ۹۵؛ مازیار نوربخش، رئیس کمیسیون تحول، نوآوری و بهرهوری اتاق تهران / در ادبیات توسعه، بهرهوری نقشی محوری دارد؛ نقشی که نهتنها در افزایش ثروت ملی، بلکه در پایداری اقتصادی و تابآوری کشورها در برابر بحرانها تعیینکننده است. بااینحال، واقعیت تلخ آن است که در ایران، بهرهوری همچنان در حاشیه تصمیمات کلان قرار دارد.
طبق اعلام رئیس سازمان ملی بهرهوری، متوسط رشد بهرهوری کل عوامل تولید در کشور طی پنج دهه گذشته تنها ۰.۲ درصد بوده است؛ عددی که اگر بهدرستی واکاوی نشود، میتواند مسیر آینده توسعه را به بیراهه بکشاند. این وضعیت، بازتاب ساختاری است از اقتصاد دولتی، سیاستگذاریهای کوتاهمدت و نگاه سطحی به مفاهیم بنیادینی چون تحول و نوآوری.
بهرهوری نهتنها شاخصی فنی، بلکه معیاری از کیفیت حکمرانی و عقلانیت اقتصادی است. بدون بهرهوری، هر میزان از سرمایهگذاری و افزایش منابع، درنهایت به توسعه پایدار منجر نخواهد شد.
نقد نگاه ابزارمحور به بهرهوری
در سالهای اخیر، همزمان با گسترش فناوریهای دیجیتال، بسیاری از سازمانها، چه در بخش دولتی و چه در صنایع بزرگ، گمان کردهاند که بهرهوری را میتوان از طریق خرید نرمافزارهایی همچون ERP، داشبوردهای مدیریتی یا پلتفرمهای هوش مصنوعی بهبود داد. اما شواهد جهانی چیز دیگری میگویند. تحقیقات گارتنر در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد سازمانهایی که صرفاً ابزار را محور تحول خود قرار دادهاند، تنها تا ۲۰ درصد بهبود عملکرد را تجربه کردهاند. این در حالی است که سازمانهای دارای معماری دادهمحور و حکمرانی اطلاعات، تا ۶۰ درصد افزایش بهرهوری داشتهاند.
در واقع، بهرهوری صرفاً محصول فناوری نیست، بلکه برآیند تعامل سه مؤلفه کلیدی است: فرهنگ سازمانی، فرایندهای کارآمد و توانمندی انسانی. سازمانهایی که فاقد آمادگی فرهنگی، نظام تصمیمگیری دادهمحور و سرمایه انسانی آموزشدیده هستند، حتی با بهترین ابزارها نیز پیشرفتی نخواهند داشت.
معماری سازمانی، پیشنیاز حکمرانی داده و تصمیمسازی هوشمند
جهان امروز، در حال عبور از «سازمانهای فناوریمحور» به «سازمانهای دادهمحور» است. در این گذار، مفاهیمی مانند معماری سازمانی (Enterprise Architecture) و حکمرانی داده، دیگر در حاشیه واحد فناوری اطلاعات قرار ندارند، بلکه در قلب تصمیمسازیهای کلان جای گرفتهاند.
سازمانهایی نظیر UPS، Siemens، Netflix و Amazon توانستهاند با اتکا به معماری دادهای و داشبوردهای تحلیلی، چابکی تصمیمگیری، کاهش هزینهها و افزایش رضایت مشتری را بهصورت چشمگیر تجربه کنند. در کشور ما نیز، نمونههایی مانند بانک ملی ایران و طرح دادهکاوی سلامت وزارت بهداشت، نشان میدهند که بهرهبرداری هوشمندانه از داده میتواند منجر به صرفهجویی و کارایی قابلتوجه شود.
شرکتهایی که معماری دادهمحور را در هسته خود قرار دادهاند، توانستهاند چرخه تصمیمسازی خود را تسریع کنند و خطای انسانی را به حداقل برسانند. این تجربهها قابل الگوبرداری هستند، بهشرط آنکه محیط نهادی و فرهنگی پذیرای آن باشد.
چالش اقتصاد دولتی و ضرورت نوسازی حکمرانی
واقعیت آن است که بهرهوری در سایه یک اقتصاد دولتی و غیررقابتی، مجال رشد نمییابد. در چنین ساختاری، انگیزهای برای بهینهسازی فرایندها یا نوآوری وجود ندارد. بدون اصلاح ساختارهای کلان اقتصادی، حتی بهترین فناوریها نیز به بهرهوری منتهی نمیشوند.
در اقتصاد دولتی، ساختارهای ناکارآمد معمولاً حفظ میشوند، زیرا بقای آنها وابسته به بهرهوری نیست. درحالیکه در اقتصاد رقابتی، بهرهوری عامل بقا و رشد است. این تضاد بنیادین، ریشهی بسیاری از ناکارآمدیها در کشور ماست.
در این میان، لازم است حکمرانی بهرهوری با نگاهی بینبخشی و راهبردی بازتعریف شود؛ بهگونهایکه پیوندی منطقی میان سیاستگذاری دولت، توانمندی بخش خصوصی و سرمایه انسانی برقرار شود. تمرکز صرف بر ابزارهای فنی، بدون اصلاح نظام ارزیابی عملکرد، ساختار بودجهریزی و سیاستهای تشویقی، ره به جایی نخواهد برد.
نقش نهادهای صنفی در توانمندسازی دیجیتال
در کنار دولت، نهادهایی نظیر اتاقهای بازرگانی میتوانند تسهیلگر گذار به اقتصاد بهرهور و دیجیتال باشند. اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران در تلاش است تا با برگزاری آموزشهای تخصصی، حمایت از پروژههای پایلوت و توسعه مدلهای اشتراک داده بین بنگاهها، زیرساختهای لازم برای تحول دیجیتال در بخش خصوصی را فراهم کند و همچنین در آینده میتواند تدوین چهارچوبهای بلوغ دیجیتال را در برنامه خود قرار دهد.
علاوه بر این، با ایجاد بسترهایی برای گفتوگوی بینبخشی میان صنعت، دولت و دانشگاه، میتوان زمینه هماهنگی بیشتر در سیاستهای تحول و نوسازی صنعتی را فراهم آورد. تجربههای بینالمللی نشان میدهد که همافزایی میان بازیگران مختلف، شرط لازم برای موفقیت پروژههای تحولمحور است.
تحول دیجیتال و بهرهوری، یک پروژه فناوری اطلاعات نیست؛ بلکه یک پروژه حکمرانی و بازطراحی ذهنیت است. این تحول بدون مشارکت نیروی انسانی، شفافسازی سیاستهای داده و هماهنگی میان بخشهای دولتی، صنفی و خصوصی پایدار نخواهد بود.
جمعبندی: توسعه بدون بهرهوری، توسعهای ناپایدار است
اکنون زمان آن رسیده که سیاستگذاران و مدیران صنعتی کشور، بهرهوری را بهمثابه ستون فقرات توسعه ببینند، نه صرفاً یک شاخص ثانویه. بدون معماری سازمانی، حکمرانی داده، فرهنگ یادگیرنده و بازمهندسی فرایندها، نباید انتظار افزایش کارایی داشت.
ما در کمیسیون تحول، نوآوری و بهرهوری اتاق بازرگانی تهران، آمادگی داریم تجربیات موجود را مستند و همافزایی بینبخشی را تقویت کنیم. باور داریم اگر بهرهوری را از «شعار» به «ساختار» تبدیل کنیم، توسعه پایدار دستیافتنی است.