عصر تراکنش ۹۶؛ مینا والی، مدیرمسئول رسانههای راهکار / مولوی داستانی دارد از مردی در کشتی که از ترس غرق شدن، همه را آزار میداد. حکیمی او را به دریا انداخت و دوباره بالا کشید؛ مرد دیگر آرام گرفت. مولوی نتیجه میگیرد: تا سختی را نبینی، قدر امنیت را نمیدانی.
مولوی داستان دیگری دارد از کاروانی که در بیابان مانده بودند. مشعلهای کوچک بهتنهایی راه را روشن نمیکردند. کاروانیان مشعلها را کنار هم گذاشتند و ناگهان مسیر روشن شد. این حکایت، ساده اما عمیق، به ما یادآوری میکند که بسیاری از راهها را نه با یک چراغ، که با جمع چراغها میتوان پیمود. حالا حکایت ماست؛ ما که قدر امنیت را بیشتر میدانیم و میدانیم که این درد جدا جدا درمان نمیشود.
در یک سال گذشته، زیستبوم فناوریهای مالی ایران روزهای سختی را پشت سر گذاشته است. شاید بسیاری از ما عادت کرده باشیم که چالشها را صرفاً در سطح مقررات، سیاستگذاری یا مسائل اقتصادی ببینیم. اما اگر یک لایه عمیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که مسئله اصلی چیزی فراتر از اینهاست: ما در اکوسیستم اقتصاد دیجیتال هنوز یک کامیونیتی منسجم، پایدار و تأثیرگذار نداریم.
تحریم خصوصیها؛ آغاز یک مرحله جدید
تا همین چند سال پیش، وقتی خبر تحریم میشنیدیم، ذهنمان بیشتر به سمت دولتها، نهادهای نظامی یا شرکتهای بزرگ وابسته به آنها میرفت. اما امروز شرایط تغییر کرده است. تحریمها به سراغ کسبوکارهای بخش خصوصی و حتی افراد فعال در این حوزه آمدهاند. شرکتهای فناوری اطلاعات ایرانی، آن هم در بخش خصوصی، در فهرست تحریم قرار میگیرند. این یعنی بازی وارد مرحله جدیدی شده است.
چنین تحریمهایی نه فقط فعالیت اقتصادی، بلکه «برند کارفرمایی» و «جذب و نگهداشت نیروهای انسانی» را هم هدف قرار میدهند. اینجاست که کامیونیتی باید وارد عمل شود. صنف و جامعه فعالان نباید بیتفاوت بمانند. اگر هر شرکت بخواهد بهتنهایی از خود دفاع کند، در نهایت همه ضعیف میشوند.
اینترنت ناپایدار؛ زخمی بر زیرساخت دیجیتال
زیرساخت دیجیتال ایران سالهاست فرسوده است، اما هشدارها چندان جدی گرفته نشده؛ از قطعیهای مکرر گرفته تا محدودیتهای عجیب. نمونه روشنش ماجرای هک صرافی نوبیتکس بود؛ درست در زمان قطع اینترنت. وقتی اینترنت پایدار وجود ندارد، همهچیز در معرض خطر قرار میگیرد: از امنیت سایبری تا اعتماد عمومی.
در همین حال، شاهد شکلگیری پدیدههایی مانند «اینترنت طبقاتی» هستیم. عدهای دسترسی دارند، عدهای نه. این تبعیض دیجیتال هم برای کسبوکارها مشکلساز است، هم برای جامعه. از سوی دیگر، فعالان شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام به میدان آمدهاند و بهطور جدی بر افکار عمومی اثر میگذارند. آنها با حمله به هر طرح یا ایدهای، زمینه عدم وفاق در حوزه اینترنت را تقویت میکنند. این وضعیت اگر ادامه پیدا کند، مدیریت زیستبوم را دشوارتر خواهد کرد.
بحران سرمایههای انسانی؛ تعدیل بهجای توسعه
یکی از جدیترین بحرانهای امروز کسبوکارهای دیجیتال، منابع انسانی است. بسیاری از برندهای کارفرمایی آسیب دیدهاند. کارمندانی که روزی با انگیزه وارد این حوزه شدند، حالا با بیاعتمادی و تردید به آینده نگاه میکنند. تعدیل نیرو بهویژه در استارتاپها و شرکتهای فناوری به یک روند گسترده تبدیل شده است. این شرایط نهتنها روحیه اکوسیستم را پایین میآورد، بلکه آینده آن را هم به خطر میاندازد. اگر این سرمایه انسانی از دست برود، دیگر سرمایه مالی و فناورانه هم بهتنهایی نمیتواند اکوسیستم را نجات دهد.
تأمین مالی؛ ضرورت شفافیت و حمایت واقعی
دولت بارها گفته که از کسبوکارهای نوآور حمایت میکند، اما این حمایتها بیشتر در حرف باقی میماند. اکوسیستم برای بقا و رشد نیاز به تأمین مالی دارد. این تأمین مالی هم باید شفاف باشد، هم قابلاعتماد. مدلهای سنتی و رانتی نهتنها کمکی نمیکنند، بلکه باعث دلسردی بیشتر میشوند.
اگر قرار است دولت نقشی در تأمین مالی ایفا کند، باید چهارچوبهای روشن و قابلاتکا ارائه دهد. در غیر این صورت، بخش خصوصی باید روی مدلهای نوآورانه و فناورانه خودش حساب باز کند. اینجا هم نقش کامیونیتی حیاتی است: با همافزایی بازیگران خصوصی نیاز به حمایتهای مقطعی دولتی کمتر خواهد شد.
امنیت سایبری؛ بحران زیر پوست شهر
امنیت سایبری دیگر یک دغدغه تخصصی یا جانبی نیست و به یک بحران واقعی تبدیل شده است. قطع اینترنت، هکهای گسترده و ضعف زیرساختها، همه نشان میدهد که وضعیت امنیت دیجیتال کشور بسیار شکننده است. از سوی دیگر، طرحهایی هم که با هدف افزایش کنترل و نظارت معرفی میشوند، در عمل به کاهش امنیت و اعتماد میانجامند.
اینجاست که صنف باید با جدیت وارد عمل شود. امنیت سایبری بدون همفکری و مشارکت بخش خصوصی بهبود پیدا نمیکند. هیچ نهادی بهتنهایی نمیتواند این بار را به دوش بکشد.
کامیونیتی؛ راهکار عبور از بحران
اگر بخواهم پاسخ همه این مسائل را در یک کلمه جمع کنم، آن کلمه «کامیونیتی» است. کامیونیتی یعنی جامعهای از فعالان که کنار هم میایستند، بهجای رقابتهای فرسایشی، همافزایی دارند و در برابر بحرانها از همدیگر حمایت میکنند.
تجربه کشورهای دیگر نشان داده که کامیونیتی قوی میتواند در برابر تحریمها، بحرانهای سیاسی و اقتصادی و حتی محدودیتهای زیرساختی مقاومت کند. ما هم در ایران به چنین کامیونیتیای نیاز داریم. اگر کامیونیتی تقویت شود، صدای صنف شنیده میشود، اعتماد میان بازیگران افزایش پیدا میکند و فرصتهای تازه خلق میشود.
اکوسیستم نوآوری مالی ایران در آستانه یک انتخاب تاریخی است: یا هرکدام از بازیگران در انزوا و پراکندگی با بحرانها دستوپنجه نرم کنند، یا اینکه بهعنوان یک کامیونیتی قدرتمند، برای ساختن آینده اقتصاد دیجیتال ایران کنار هم بایستند.
«ما هیچ، ما نگاه
به راهی که پر از سنگلاخ است،
به امید سبز فردا…»