عصر تراکنش ۹۶؛ حسین حیدر، مدیرعامل هلدینگ تکنوگروپ / موضوع پرداختهای دیجیتال در حوزه طلا، بهعنوان یکی از بخشهای نوظهور و حساس اقتصاد دیجیتال، همواره با چالشهای خاص و متعددی مواجه است. این حوزه که ترکیبی از فناوری پیشرفته و بازار سنتی طلا محسوب میشود، به دلیل ماهیت ویژه و حساسیت بالای ذینفعان، به زیرساختهای مالی و امنیتی بسیار قدرتمند نیاز دارد. بااینحال، تجربه جنگ ۱۲روزه اخیر بهروشنی نشان داد که زیرساختهای مالی و پرداخت در این صنعت تا چه اندازه در برابر ریسکهای غیرمنتظره آسیبپذیر هستند. مسدود شدن ناگهانی درگاههای پرداخت پلتفرمهای فعال در بازار خرید و فروش آنلاین طلا، نهتنها روند خدماترسانی را بهکلی مختل کرد، بلکه موجب شکلگیری نگرانی عمیق و بیاعتمادی در میان کاربران و فعالان این صنعت شد. این بحران آزمونی سخت برای همه ذینفعان بود و بیش از هر چیز، اهمیت تعهد به مشتری و حفظ سرمایه ارزشمند اعتماد را برجسته ساخت.
ابهامات کاربران و فشار بر کسبوکارها
با انسداد ناگهانی درگاههای پرداخت، کاربران با ابهامات جدی مانند دغدغههایی درباره دریافت بموقع کالاهای خریداریشده و نگرانی از بلوکه شدن وجوه پرداختیشان مواجه شدند: آیا کالای خریداریشده بهموقع تحویل داده میشود؟ آیا وجوه پرداختی بلوکه نخواهد شد؟ این ابهامات، علاوهبر ایجاد نگرانی برای مشتریان، فشار زیادی بر کسبوکارها وارد کرد. از سوی دیگر، کسبوکارها تحتتاثیر فشار تصمیمهای ناگهانی و بعضاً بدون هماهنگی نهادهای رگولاتوری قرار گرفتند که بر پیچیدگی مدیریت بحران افزود. در چنین فضایی، تلاش کسبوکارها معطوف به حفظ حقوق و اعتماد مشتریان و همزمان ادامه حیات خود بود.
در این زمینه یکی از اقدامات مهم که توسط تکنوگلد انجام شد، تحویل فیزیکی طلا به کاربران، به صورت مستمر بود. همچنین پس از خاتمه جنگ و با وجود تداوم محدودیتها، با استفاده از منابع مالی هلدینگ، تسویهحسابها به طور کامل انجام گرفت و برای جبران تأخیرهای ناخواسته، سود روزشمار بیشتر از نرخ مصوب بانکی به مشتریان تعلق گرفت تا اعتماد و رضایت آنان حفظ شود و ثابت کنیم که اعتماد مشتری همچنان در رأس اولویتهای ما قرار دارد.
پیامدهای تصمیمات ناگهانی رگولاتوری
تصمیمات ناگهانی و بدون برنامه رگولاتورها که غالباً با هدف تضمین امنیت و سلامت بازار اتخاذ میشوند، در صورت نبود سازوکارهای جایگزین و اطلاعرسانی مناسب و بهموقع، پیامدهای منفی به همراه دارند. این پیامدها شامل آسیب جدی به اعتماد کاربران، افزایش چشمگیر ریسکهای عملیاتی و مالی برای شرکتها و نهایتاً سوق دادن تراکنشها به مسیرهای غیررسمی و غیرشفاف است.
چنین شرایطی سلامت کل اکوسیستم مالی و تجاری این حوزه را به مخاطره میاندازد و حتی میتواند به تعطیلی یا کاهش فعالیت بسیاری از بازیگران قانونی این بازار بینجامد. از این رو، ضروری است که نهادهای نظارتی ضمن پایبندی به اهداف خود، با کسبوکارها و فعالان صنعت ارتباط مستمر و نزدیک داشته باشند تا در شرایط بحرانی، راهکارهای مؤثر و اجرایی ارائه شود.
لزوم سیاستگذاری هوشمندانه و تعامل مستمر
تجربه جنگ ۱۲روزه بار دیگر اثبات کرد که سیاستگذاری در شرایط بحران باید بهدور از اقدامات شتابزده و ناگهانی، مبتنی بر دقت، پیشبینی و تعامل مستمر با فعالان بازار باشد. برای کاهش آسیبها و تقویت تابآوری، طراحی پروتکلهای مرحلهای و اطلاعرسانی پیشگیرانه ضروری است تا کسبوکارها و کاربران فرصت کافی برای انطباق با شرایط جدید داشته باشند.
در کنار این موضوع، آموختیم که به جای اتخاذ تصمیمات یکباره و شوکآور، نیاز به طراحی پروتکلهای مرحلهای، اطلاعرسانی پیشگیرانه و فراهم آوردن راهکارهای جایگزین مانند مکانیزمهای امانی، خطوط اعتباری موقت و تقویت ارتباط میان نهادهای نظارتی و فعالان بازار پیشبینی است تا پایداری و تابآوری صنعت تضمین شود.
بحرانها، آزمون اعتماد و مسئولیتپذیری بازیگران بازار
میتوان گفت بحرانها آزمونی واقعی برای سنجش اعتماد، تابآوری و مسئولیتپذیری همه بازیگران این صنعت هستند. تجربه جنگ ۱۲روزه نشان داد که با مدیریت هوشمندانه، برنامهریزی دقیق و تعهد جدی به مشتری، حتی در سختترین شرایط نیز میتوان اعتماد را حفظ کرد و زمینه استمرار فعالیتهای اقتصادی سالم را فراهم آورد. با این وجود، آینده صنعت پرداخت طلا نیازمند همکاری مستمر میان نهادهای نظارتی، کسبوکارها و سایر ذینفعان، شفافیت عملکرد و اتخاذ سیاستگذاریهای متعادل است که ضمن تضمین امنیت، امکان رشد و پویایی بازار را نیز فراهم آورد.
یک پاسخ
کاملاً با این نگاه موافقیم. چه بسا تجربههای گذشته نیز بهروشنی نشان دادهاند که تصمیمات شتابزده و ناگهانی، هرچند با نیت خیر اتخاذ شوند، در عمل گاه بیش از آنکه درمان باشند، خود به زخمی تازه بدل میگردند.
اعتماد، سرمایهای است که با سالها تلاش ساخته میشود اما با یک تصمیم عجولانه میتواند در یک لحظه فرو ریزد. بازاری که بر اعتماد استوار است، با کمترین لرزش دچار تزلزل میشود؛ و در نبود گفتوگوی سازنده میان رگولاتور و فعالان صنعت، این لرزش به زلزلهای بدل میگردد که نهتنها بازیگران بازار، بلکه کلیت اکوسیستم را متأثر میسازد.
پس ضروری است همانگونه که ایشان نیز اشاره کردهاید، گفتوگو و همراهی، جایگزین شتابزدگی گردد؛ چرا که در سایه تعامل، حتی سختترین تصمیمات نیز رنگی از مقبولیت و همراهی به خود میگیرند و مسیر توسعه پایدار را هموار میسازند.