SCF؛ ضرورتی راهبردی برای اقتصاد کشور

تأمین مالی زنجیره تأمین، شاه‌کلید گشایش قفل‌های مالی در بنگاه‌های ایرانی است

عصر تراکنش ۹۶؛ روح‌اله پرنیان، مدیرعامل جی‌اس‌ام پی / در هنگامه تحولات اقتصادی و در عصری که نوآوری نبض تپنده رشد و پایداری کسب‌وکارهاست، سخن گفتن از راهکارهای نوین تأمین مالی نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی انکارناپذیر است. سال‌هاست که بنگاه‌های اقتصادی کشور، به‌ویژه شرکت‌های کوچک و متوسط (SMEs) که موتور محرک اشتغال و تولید محسوب می‌شوند، با چالش مزمن و فرسایشی کمبود نقدینگی و دشواری دسترسی به منابع مالی کارآمد دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این معضل نه‌تنها سرعت رشد آنها را کند کرده، بلکه در بسیاری موارد، حیاتشان را نیز با تهدید مواجه ساخته است. اما امروز، برآنیم تا از زاویه‌ای دیگر به این چالش بنگریم و از راهکاری سخن بگوییم که می‌تواند همچون شاه‌کلیدی، بسیاری از این قفل‌های بسته را بگشاید: تأمین مالی زنجیره تأمین (Supply Chain Finance – SCF).

شاید برای برخی از همکاران، مفهوم SCF هنوز با ابهاماتی همراه باشد. به بیان ساده، SCF مجموعه‌ای از راهکارها و فرایندهای مبتنی بر فناوری است که با بهینه‌سازی جریان نقدینگی و سرمایه در گردش میان خریداران، تأمین‌کنندگان و نهادهای مالی، به نفع تمامی اعضای یک زنجیره تأمین عمل می‌کند. تصور کنید یک تولیدکننده بزرگ (خریدار) بتواند بدون فشار بر تأمین‌کنندگان خود، مهلت پرداخت صورتحساب‌هایش را افزایش دهد و هم‌زمان، همان تأمین‌کنندگان (به‌ویژه واحدهای کوچک‌تر) بتوانند مطالبات خود را بسیار زودتر از سررسید و با هزینه‌ای معقول، از طریق یک نهاد مالی دریافت کنند. این دقیقاً همان موقعیت برد-بردی است که SCF خلق می‌کند. مدل‌های متنوعی چون فاکتورینگ معکوس (Reverse Factoring)، تأمین مالی مبتنی بر موجودی کالا یا تأمین مالی سفارش‌ها، همگی ذیل چتر SCF قرار می‌گیرند و هدف مشترک آنها، تزریق پویایی و انعطاف به شریان‌های مالی زنجیره‌های ارزش است.


چرا SCF برای اقتصاد امروز ایران یک فرصت استثنایی است؟


در شرایط کنونی اقتصاد ایران که حمایت از تولید داخلی، کنترل تورم و اشتغال‌زایی در صدر اولویت‌ها قرار دارد، SCF می‌تواند نقشی تحول‌آفرین ایفا کند. اولاً، این راهکار به طور مستقیم به توانمندسازی بنگاه‌های کوچک و متوسط کمک می‌کند. این بنگاه‌ها که اغلب در دریافت اعتبارات بانکی سنتی با موانع جدی روبه‌رو هستند، از طریق SCF می‌توانند بر پایه اعتبار خریداران بزرگ‌تر خود به منابع مالی دست یابند و نگرانی کمتری بابت وصول مطالبات‌شان داشته باشند. این امر به معنای افزایش ظرفیت تولید، حفظ و ایجاد اشتغال و در نهایت، تقویت بنیان‌های اقتصاد ملی است.

ثانیاً، SCF به بهبود مدیریت سرمایه در گردش در سطح کلان بنگاه‌های بزرگ‌تر نیز یاری می‌رساند. شرکت‌های بزرگ می‌توانند با استفاده از ابزارهای SCF، ضمن حفظ روابط مطلوب با تأمین‌کنندگان خود، انعطاف‌پذیری بیشتری در پرداخت‌هایشان داشته باشند و منابع آزادشده را صرف توسعه، نوآوری و سرمایه‌گذاری‌های جدید کنند.

ثالثاً، در دنیایی که به‌سرعت به سمت دیجیتالی‌شدن پیش می‌رود، SCF ذاتاً یک راهکار فناورانه است. توسعه پلتفرم‌های دیجیتال SCF، نه‌تنها شفافیت را در فرایندهای مالی افزایش می‌دهد، بلکه با کاهش بوروکراسی و هزینه‌های عملیاتی، کارایی را نیز به‌طور چشمگیری بهبود می‌بخشد. این امر کاملاً هم‌راستا با حرکت کشور به سوی اقتصاد دیجیتال و بهره‌گیری از ظرفیت‌های فین‌تک‌هاست.


چالش‌های مسیر و گام‌های پیش رو


به‌‌رغم تمامی مزایا و پتانسیل‌های جذاب SCF، نباید از چالش‌های پیاده‌سازی و توسعه آن در کشور غافل شد. به باور من، مهم‌ترین این چالش‌ها عبارتند از:

۱. چهارچوب‌های قانونی و رگولاتوری: هرچند تلاش‌هایی صورت گرفته، اما هنوز نیازمند مقرراتی جامع، شفاف و مشوق برای انواع مدل‌های SCF هستیم. رفع ابهامات حقوقی و ایجاد یک محیط رگولاتوری باثبات، اعتماد سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی را جلب خواهد کرد.

۲. زیرساخت‌های فناوری و یکپارچگی داده‌ها: پیاده‌سازی مؤثر SCF نیازمند پلتفرم‌های فناورانه قوی و امن است که بتوانند جریان اطلاعات را میان بانک‌ها، خریداران و تأمین‌کنندگان به‌صورت یکپارچه مدیریت کنند. سرمایه‌گذاری در این حوزه و تدوین استانداردهای لازم، حیاتی است.

۳. فرهنگ‌سازی و ارتقای دانش: بسیاری از کسب‌وکارها و حتی برخی نهادهای مالی، هنوز شناخت کافی از مزایا و سازوکارهای SCF ندارند. برگزاری دوره‌های آموزشی، ترویج تجارب موفق داخلی و خارجی، و گفتمان‌سازی از طریق رسانه‌هایی چون «عصر تراکنش» می‌تواند این خلأ را پر کند.

۴. ایجاد اعتماد و شفافیت: موفقیت SCF در گرو اعتماد متقابل میان تمامی ذی‌نفعان است. شفافیت در فرایندها، قراردادهای منصفانه و حفاظت از داده‌ها، از ارکان اساسی این اعتماد هستند.


نقش ما و آینده SCF در ایران


ما در شرکت جی‌اس‌ام‌پی، در کنار سایر مجموعه‌های همکار به‌عنوان فعالان حوزه فناوری خدمات مالی، وظیفه داریم تا با ارائه راهکارهای نوآورانه، توسعه پلتفرم‌های کاربرپسند و همکاری نزدیک با نظام بانکی و نهادهای سیاست‌گذار، مسیر را برای شکوفایی SCF در ایران هموار سازیم. علاوه بر این، نوآوری در مدل‌های SCF نباید تنها به روابط بین بنگاهی (B2B) محدود شود. ما معتقدیم که با گسترش این زنجیره و اتصال آن به کاربران و مشتریان نهایی (B2C)، می‌توان به یک اکوسیستم مالی یکپارچه، پویا و کارآمدتر دست یافت.

این رویکرد، که ما در جی‌اس‌ام‌پی با افتخار گام‌های عملی و موفقی در جهت پیاده‌سازی آن برداشته‌ایم، نه‌تنها جریان مالی را در کل زنجیره ارزش، از تولیدکننده مواد اولیه تا مصرف‌کننده نهایی، تسهیل و شفاف می‌کند، بلکه فرصت‌های جدیدی برای ارائه خدمات مالی خرد هدفمند و افزایش قدرت خرید مصرف‌کنندگان نیز ایجاد می‌کند و می‌تواند الگویی برای تکمیل زنجیره‌های ارزش در صنایع مختلف باشد.

نقش بانک‌های کشور نیز در این میان بسیار حیاتی است. به‌جای تمرکز صرف بر راه‌اندازی سامانه‌های SCF درون ساختار متمرکز بانکی که ممکن است با چالش‌های بوروکراتیک و کندی‌های معمول مواجه شود، بانک‌ها می‌توانند با اتخاذ رویکردی چابک‌تر و بسیار نزدیک‌تر به نیاز واقعی صنایع و کسب‌وکارها، از پلتفرم‌های تخصصی SCF که توسط شرکت‌های فین‌تک و بازیگران خصوصی چابک توسعه یافته‌اند، حمایت کرده و با آنها به همکاری راهبردی بپردازند. این مدل همکاری، نه‌تنها به تسریع قابل‌توجه در پیاده‌سازی و گسترش راهکارهای SCF در سطح کشور کمک شایانی می‌کند، بلکه تجربه در اکوسیستم نوآوری ایران به‌وضوح نشان داده است که بازیگران مستقل و تخصصی، به دلیل انعطاف‌پذیری و تمرکز بیشتر، گاه تعاملات سازنده‌تر، سریع‌تر و مؤثرتری با نهادهای رگولاتوری در راستای تعریف و توسعه نوآوری‌ها برقرار می‌کنند. این بازنگری در مدل کسب‌وکار سنتی بانک‌ها و استقبال از همکاری‌های استراتژیک با فین‌تک‌ها، می‌تواند نقش کلیدی و تحول‌آفرین بانک‌ها را در این عرصه پررنگ‌تر و مؤثرتر سازد.

از سوی دیگر، حمایت دولت و بانک مرکزی از طریق تدوین سیاست‌های تشویقی و تسهیلگر، می‌تواند سرعت این حرکت را دوچندان کند.

درنهایت، بر این باورم که تأمین مالی زنجیره تأمین دیگر یک گزینه لوکس یا مفهومی صرفاً آکادمیک نیست؛ بلکه یک ضرورت راهبردی برای اقتصاد ایران است. با هم‌افزایی، نوآوری و نگاهی به آینده، می‌توانیم از این ابزار قدرتمند برای روان‌سازی چرخ‌های تولید، تقویت بنگاه‌های اقتصادی و نهایتاً دستیابی به رشد پایدار و فراگیر بهره‌مند شویم. زمان آن فرا رسیده که با گشودن قفل‌های مالی از طریق SCF، شاهد شکوفایی هرچه بیشتر اقتصاد کشورمان باشیم.

نمایش لینک کوتاه
کپی لینک کوتاه: https://asretarakonesh.ir/ev0e کپی شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *