عصر تراکنش ۹۷ / فرسودگی زیرساختهای دیجیتال ایران واقعیتی است که امروز در لایههای گوناگون نظام بانکی و پرداخت کشور خود را نشان میدهد. محمدرضا جمالی، مدیرعامل شرکت نبضافزار، در گفتوگویی تحلیلی با رضا قربانی، مدیرعامل کارخانه نوآوری راهکار، توضیح میدهد که چگونه عطش بانکها برای خرید تجهیزات سختافزاری، به جای خلق ارزش، به یکی از عوامل اصلی افزایش هزینهها تبدیل شده است. جمالی تأکید میکند که کشور هم گرفتار فرسودگی تجهیزات است و هم عطش خرید جدید دارد که البته این خریدها یا کیفیت لازم را ندارند یا خرید جدید هستند ولی محصول بهروزی نیستند؛ اما این چرخه به دلیل تحریم، نبود دانش کافی، انحصار و فرایندهای طولانی واردات، هزینههای هنگفتی را ایجاد کرده است.
او در این گفتوگو بر لزوم یکپارچگی سختافزار، نرمافزار و پشتیبانی تاکید میکند و میگوید نگاه صرف به سختافزار یا خریدهای شتابزده بدون توجه به هزینه کل مالکیت (TCO) و حکمرانی درست فناوری، کشور را گرفتار هزینههای سنگین کرده است. او باور دارد مشکل اصلی در کشور کمبود تجهیزات نیست، بلکه ضعف در دانش، فرایندها و نگهداری است؛ وگرنه حتی از سختافزارهای قدیمی نیز میتوان بهرهوری بالایی گرفت. در ادامه گزارشی از گفتوگوی رضا قربانی با محمدرضا جمالی را میخوانید.
فرسودگی و عطش خرید در زیرساختهای کشور
رضا قربانی، مدیرعامل راهکار، در ابتدای این گفتوگو، بر فرسودگی زیرساختهای اقتصاد دیجیتال کشور و تمرکز بسیار زیاد بانکها بر خرید سختافزارهای گرانقیمت تأکید میکند. او توضیح میدهد که مدیران بانکی خریدهای چنددهمیلیاردتومانی را افتخار میدانند، درحالیکه این خریدها عمدتاً ناشی از رشد نرخ ارز است و ارزش افزودهای ایجاد نمیکند. محمدرضا جمالی، مدیرعامل نبضافزار، نیز این نگاه را نقد و تأکید میکند که چنین هزینههایی «سمی» است و مستقیماً به افزایش نرخ بهره، تورم و کاهش ارزش پول ملی منجر میشود.
آمریکاییزدایی و تناقضهای فناورانه
سپس موضوع «آمریکاییزدایی» در این گفتوگو مطرح میشود. قربانی اشاره میکند که با سیاست «نه شرقی – نه غربی» که در کشور در پیش گرفته شده است، نهایتاً به اینجا رسیدهایم که تجهیزات نباید آمریکایی باشد. این در حالی است که حتی چین با تمام پیشرفتهایی که در حوزهی گجت و سختافزار داشته، هنوز از زیرساخت پیشرفتهی آمریکایی استفاده میکند.
جمالی در این باره توضیح میدهد که بیش از ۷۰درصد تراکنشهای دنیا همچنان بر بستر ماشینهای IBM انجام میشود و در ایران هم سهم بالایی از تراکنشها وابسته به این زیرساختهاست. او میگوید: «از نظر ارزش بیش از ۷۰درصد تراکنشهای دنیا روی ماشینهای IBM انجام میشود. در ایران همین الان حداقل ۶۰درصد تراکنشهای کشور از نظر تعداد روی ماشینهای سری Z است و باید بررسی کرد که آیا رابطه مستقیمی هم بین نبودن زیرساختهای IBM در حملات سایبری اخیر در دو بانک کشور و ابعاد خسارت وجود دارد یا وجود ندارد. به عبارتی این سیستمها نهتنها ایمنتر هستند بلکه امنتر هم هستند و بسیار قابلاعتماد هستند. لازم است توجه کنید که تمام سیستمهای کربنکینگ ما محصولات شرکتهای آمریکایی HP، IBM و Sun Microsystems هستند و صد درصد این زیرساختها از فناوری ایالاتمتحده استفاده میکنند. درنتیجه حداقل بنده بانکی را در کشور نمیشناسم که از ماشینهایی به جز این ماشینها استفاده کنند و اگر هم باشد سهمش بسیار ناچیز است.»
در بخش دیگری، جمالی تفاوت میان قیمت جهانی و قیمت ایران در خرید ماشینهای Mainframe را شرح میدهد. او میگوید اگر استفاده درست و طولانیمدت (۱۰ تا ۲۰ سال) از این تجهیزات صورت گیرد، هزینه سرانه ناچیز خواهد بود، اما در ایران تجهیزات زودهنگام تعویض میشوند. مدیرعامل نبضافزار در این باره میگوید:
«از نظر من تا سال ۱۴۱۵ نیازی به تغییر ماشینهایی که بین سالهای ۱۳۹۳ تاکنون به سری Z10 تغییر کردهاند، نیست. همچنین باید تمهیداتی برای جلوگیری از ایجاد انحصار داشته باشیم تا قیمتها در اثر رقابت به نفع کشور کاهش یابد و بازی بین رقبا هم اصولی باشد.»
هزینههای سنگین خریدهای غیرضروری
جمالی سپس در پاسخ به این سؤال که درحالحاضر متوسط عمر زیرساخت دیجیتال کشور چند سال است، اینطور توضیح میدهد: «بستگی دارد. بانک خصوصی داریم که ۱۰ سال زیرساختش را عوض نکرده و کوچکترین مشکلی در سرویسدهی و پایداری و امنیت نداشته؛ بانکی هم داریم که هر دو سال یک بار زیرساختهایش را عوض میکند. بانکهای دولتی در گذشته سه الی چهار سال یک بار تجهیزات خود را عوض میکردند؛ ولی این زمان رو به کاهش است. من بارها دیدهام که واقعاً خرید تجهیزات جدید ضروری نبوده، ولی ضعف بانکها در سرویسدهی باعث تحمیل خرید تجهیزات میشود.»
طبق صحبتهای جمالی، بانک Bank of China حدود ۲۰ سال طبق شنیدهها با ۳۲۰میلیون مشتری، زیرساختهایش را عوض نکرده بود درحالیکه از ماشینهای سری Z990 که چند نسل پایینتر از سری ۹، ۱۰ و ۱۲ بانکهای ایران است، استفاده میکردند. ولی زیرساختهای بانکی کشور ما به طور متوسط هر دو سه سال یک بار عوض میشود.
او سپس توضیح میدهد که در کل ما در ایران یک تأخیر نسبت به دنیا در تمامی فناوریها داریم و این خودش مدل کسبوکار ایجادشده توسط حاکمیت انحصارگر است: «به عنوان مثال در دنیا Z17 آمده و ما برای خرید Z14 اقدام میکنیم که آن هم لازم نیست؛ حاکمیت در چهل و چند سال اخیر همیشه همین استراتژی را دنبال کرده است؛ وقتی در دنیا شبکههای مخابراتی 3G آمد، ایران 2G بود؛ وقتی 4G آمد، 3G داشتیم و البته هنوز هم 2G و قبل آن را هم داریم. همیشه یکی دو نسل عقب بودیم تا انحصار فناوری در دست عدهای خاص باشد.»
قربانی نیز این روند را «تأخیر تکنولوژیک» مینامد و میگوید: «ما همیشه دو نسل عقبتر تجهیزات میخریم. منظور این نیست که دائم دنبالهرو مد باشیم و آخرین سختافزار را استفاده کنیم؛ ولی از هر دو سر طیف دچار تناقض هستیم؛ هم فرسودگی داریم، هم عطش به خرید تجهیزات جدید. ماجرای تکنولوژی کشور ما؛ هم با تحریم و هم عقبماندگی مواجه است که ریسکهای زیادی به کشور وارد میکند. مثلاً ریسک End of Support؛ یعنی تجهیزاتی میآوریم که دورهی پشتیبانی آنها در دنیا به اتمام رسیده و شرکتهای سازنده برایشان هیچ پشتیبانی ارائه نمیدهند. فناوریهای قدیمی، امنیت مناسبی ندارند. گاهی هم در فرایند واردات سخت میبینیم یک سختافزار را ۸ یا ۹ ماه در آزمایشگاه نگه میدارند و فناوری آن قدیمی میشود. منظور این نیست که هر سختافزاری را بهسرعت وارد کشور کنیم؛ ولی آزمایشگاهی که میخواهد تأییدیهی فنی بدهد، نباید اینقدر زمان را تحمیل کند درحالیکه هیچ فردی بالای سر او نیست که بپرسد چرا چند آزمایش اینقدر طول کشید.»
ناکارآمدی سیاستهای خرید و غفلت از نرمافزار و پیکربندی
این گفتوگو سپس به ناکارآمدی سیاستهای خرید میپردازد. جمالی توضیح میدهد که بسیاری از مشکلات شبکه بانکی کشور ناشی از ضعف نرمافزاری، طراحی غلط نظام پرداخت و عدم پیکربندی درست است. او نمونههایی میآورد که با اصلاح نرمافزار و تنظیم پارامترها خطای تراکنشهایشان تا چند برابر کاهش یافته است، درحالیکه خرید سختافزارهای جدید هیچ ضرورتی نداشت. او تأکید میکند که در ایران هزینههای سختافزار تا ۵۰ برابر بیشتر از نرمافزار است، درحالیکه بسیاری از مشکلات با بهبود نرمافزاری، تنظیم پارامترها و بهسازی پرس و جوهای پایگاه داده قابل حل بودند.
تحریمها، واردات و انحصار در بازار تجهیزات
بحث دیگری که در این گفتوگو مطرح میشود، موضوع تحریمها و فرایندهای واردات است. جمالی و قربانی هر دو تأکید میکنند که واردات تجهیزات به دلیل تحریمها و ساختارهای بروکراتیک با تأخیرهای طولانی و هزینههای گزاف مواجه است. قطعهقطعه کردن تجهیزات برای واردات، خطر خرابی و حتی نفوذ امنیتی را افزایش میدهد. از سوی دیگر، مسیرهای مالی و ارزی پرریسک و بیثبات هستند. همچنین بازار بهشدت انحصاری شده و تعداد محدودی تأمینکننده اختیار کامل بازار را در دست دارند که خود زمینه فساد و رانت را فراهم میکند.
از سوی دیگر، مشکل نیروی انسانی متخصص نیز پررنگ است. جمالی میگوید آموزش و تربیت برنامهنویسان و متخصصان ماشینهای بزرگ در ایران بسیار محدود و انحصاری است:
«اگر در کل دانشگاههایمان نگاه کنیم میبینیم دانشگاههای کمی هستند که کار با ماشینهای بزرگ را آموزش بدهند و برای آن برنامهنویس تربیت کنند. یکی از دانشگاههایی که ۳۰ سال قبل روی این حوزه کار میکرد، دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود که یکی دو ماشین Sun داشت و برنامهنویسهای زیادی از آن زمان تربیت شدند. شرکت دادهپردازی هم یک سری دورههای مشابه با رشتههای دانشگاهی برگزار میکند که برنامهنویسهای مینفریم را تربیت کند. در این عرصه هم انحصار زیادی را میبینیم. هر گونه تغییر نرمافزار با هزینهی زیادی انجام میشود. آن افرادی هم که آموزش دیدهاند، عمق دانش مناسب را ندارند که البته استثناهایی هم وجود دارد و بیشتر در سطح تکنسین هستند. به عبارتی انحصار فقط در سختافزار نیست بلکه در نیروی انسانی هم شاهد هستیم و نیروی انسانیای داریم که نمیتواند یک برنامهنویس بسیار حرفهای شود تا در سطح کشورهای پیشرفته از ظرفیت پردازشی ماشینهای بزرگ استفاده کند.»
اهمیت نگهداری و بهرهبرداری بهینه
در ادامه این گفتوگو هر دو بر این موضوع تأکید میکنند که تغییرات سختافزاری نباید در بازههای کوتاه انجام شود و باید بهرهوری و پایداری تجهیزات افزایش یابد. جمالی نمونهای از بانک صادرات میآورد که دستگاههای خودپردازش بیش از ۲۰ سال بدون مشکل کار کردهاند و در این باره میگوید:
«باز هم تأکید میکنم که تغییرات سختافزاری نباید در چنین بازههای کوتاهی اتفاق بیفتد. لازم میدانم از بعضی همکاران در سیستم بانکی تشکر کنم که بهترین بهره را از تجهیزات میبرند. به عنوان مثال، بانک صادرات یکی از بهترین شبکههای خودپرداز کشور را دارد. تا سال ۱۴۰۰ که من در جریان بودم، در بانک صادرات یک خودپرداز بود که از سال ۱۳۸۰ نصب کرده بودند و تا سال ۱۴۰۰ همچنان فعال بود. این خودپرداز بیش از ۲۰ سال کار کرده است و اگر تا الان فعال باشد، نزدیک به ۲۵ سال است که کار میکند، درحالیکه دستگاههای خودپرداز طی ۵ تا ۱۰ سال مستهلک میشوند و نیاز به تعویض پیدا میکنند. چنین دستگاهی هزینهی پشتیبانی هم دارد، ولی چون از برند «وینکور» است شاید حتی هر شش ماه هم نیاز به قطعه پیدا نکند.»
به گفته مدیرعامل نبضافزار، این موضوع نشان میدهد که اگر مدیریت صحیح و پشتیبانی مناسب وجود داشته باشد، بسیاری از هزینههای گزاف قابلاجتناب هستند. او میگوید: «میدانم که تحریم هستیم، نمیتوانیم از تولیدکننده بخریم، مجبوریم از جاهای خاص تأمین کنیم؛ ولی در همین شرایط هم عملکرد بهینه نداریم. هر اتفاقی که میافتد شرکتها و بانکها میگویند: «ما نیرو کم داریم، سختافزار و تجهیزات نداریم». قبل از هر چیز باید بگوییم که دانش و فرایند نداریم؛ دانش نگهداری نداریم، دانش توسعه نداریم. بسیاری از مشکلاتمان به ضعف دانش برمیگردد. خدا رحمت کند آقای زنوزی را که مدیرعامل شرکت فرادیس البرز بود. اولین جلسهای که با ایشان صحبت کردم، به من گفت: «آقای جمالی! ما نگهداری بلد نیستیم.» من همیشه امانتدار جملهی آن مرد بزرگ هستم که ما نگهداری و پشتیبانی بلد نیستیم و به خرید خیلی علاقه داریم. این یک واقعیت است؛ ما دائم دوست داریم بخریم.»
مثلث دانش، فناوری و نگهداری
به عقیده جمالی، ممکن است از نظر تکنولوژی در کشور عقب باشیم، ولی با دانش میتوانیم شرایط را بهتر کنیم. او میگوید: «مثلث دانش، فناوری و نگهداری باید با هم در نظر گرفته شود و ترکیب این سه، سرویس بهتری ایجاد میکند. فناوری بهتنهایی نمیتواند به سرویس خوب منجر شود. معتقدم با بهسازی میتوان ظرفیت موردنیاز فعلی را تا دهها برابر، بدون تغییر سختافزار، افزایش داد.»
قربانی نیز در این خصوص به کوبا اشاره میکند و اینطور توضیح میدهد: «کوبا بهترین مثال این موضوع است. هنوز هم ماشینهای دهه ۱۹۶۰ میلادی آمریکا در آنجا کار میکند. با درست یا غلط بودنش کار ندارم ولی بعضی ماشینهای آنجا ۶۰ یا ۷۰ سال عمر دارند و هنوز کار میکنند. ما عطش تکنولوژی داریم؛ هم در دستگاه مختصات فکریمان، هم در کسبوکارهایمان! موضوع درستی است که ما از همین تکنولوژی موجود هم به جای اینکه بهینه استفاده کنیم و نرمافزار را بهبود ببخشیم، همه چیز را گردن سختافزار میاندازیم و هر دو سال یک بار میخواهیم سختافزار را ارتقا دهیم.»
به نظر جمالی خرید سختافزار هم لازم است ولی با علم و دانش و تشخیص درست راهحل این مهم باید صورت گیرد. او میگوید که استفاده از تکنولوژی آمریکا و انگلیس و حتی تکنولوژی چینی و وطنی را کار بدی نمیداند چراکه هر کدام به جای خود لازم است ولی ابتدا باید مسئله را بشناسیم و سپس دنبال راهحل بگردیم:
«اینطور نباشد که یک سری Z14 خریده باشیم و بیاییم از ۶ ماه یا یک سال قبل سناریوسازی کنیم و با دستکاریهای عمدی الگوی عملکرد بانک را به هم بریزیم تا تغییری که میخواهیم با هزینه چنددهمیلیوندلاری مستقیم و چندصدمیلیوندلاری غیرمستقیم به بانک و اقتصاد کشور تحمیل شود. دادههای ما دقیقاً این سناریوسازیها را بهخصوص در بانکهای بزرگ در ۱۵ سال اخیر نشان میدهد. میتوانم مصداقهای زیادی بیاورم.»
مدیرعامل نبضافزار همچنین ورود نهادهای امنیتی و شرکتها و هلدینگهای نظامی را به ضرر امنیت کشور میداند و معتقد است که آنها باید در نقش تنظیمگر وارد شوند. ورود آنها به خرید و زنجیره تأمین که زمین بازی بخش خصوصی و غیرنظامی است، باعث میشود که هر زیرساختی هدف مشروع حمله دشمنان شود.