عصر تراکنش ۹۷ / تحول دیجیتال، بانکداری پلتفرمی، هوش مصنوعی و تجربه مشتریمحور، محورهایی هستند که شرکت رهند هوشمند در مسیر توسعه خود دنبال میکند. این شرکت با تمرکز بر برنامهریزی استراتژیک، معماری فرایندمحور و پلتفرمهای مبتنی بر مایکروسرویس، موفق شده است سرعت ارائه سرویسهای بانکی را افزایش دهد و زیرساختهای انعطافپذیر و مقیاسپذیری را برای بانکها فراهم کند. پیادهسازی چرخه کامل احراز هویت و افتتاح حساب و اعطای تسهیلات غیرحضوری با بهکارگیری سرویسهای متنوع اعتبارسنجی، امضا، سفته و چک دیجیتال، مدیریت تضامین و ضمانت و واریز اتوماتیک برای ایجاد طیف وسیعی از انواع تسهیلات فردی و سازمانی و خرید کالا و مبتنی بر سپردهگذاری و تسهیلات تکلیفی ازدواج و فرزندآوری، بخش کلیدی خدمات این شرکت است.
در حوزه هوش مصنوعی، رهند با توسعه سرویسهایی مانند احراز هویت هوشمند چندلایه و دستیار بانکی محاورهمحور «هگزا»، امنیت و تجربه کاربری را همزمان ارتقا داده و فرم جدیدی از ارائه خدمات بانکی را ایجاد کرده است و با بومیسازی الگوریتمها و مدلهای زبانی، وابستگی به سرویسهای خارجی را کاهش داده است. پلتفرم بازارگاه دیجیتالی ایده هوشمند نیز امکان مدیریت و هدایت منابع تسهیلاتی و اعتباری بانک را در نقطه مصرف و خرید دیجیتالی، فراهم کرده و انواع مدلهای تأمین اعتبار و تسویه با پذیرندگان را در یک اکوسیستم واحد و با طولانی شدن زمان خروج منابع از بانک و جذب منابع جدید فراهم کرده است. پلتفرم خدمات بانکی و سواد مالی ویژه کودکان و نوجوانان، بانکداری اجتماعی و شرکتی نیز از خدمات دیگر توسعهیافته بر بستر پلتفرم ایده هوشمند هستند.
پلتفرمهای کیوبانک، سیبانک، نئون و تیم بانک نیز نمونههای عملیاتی این خدمات دیجیتالی هستند که در چهار بانک مهر ایران، سینا، اقتصاد نوین و صنعت و معدن با مشارکت و همکاری شرکتهای فناوری اطلاعات بانکها و همچنین شرکای تجاری این شرکت و مجموعه فناوری اطلاعات بانک، عملیاتی شدهاند. گفتوگو با مدیران شرکت رهند، ازجمله مجید عبداللهخانی، ریحانه یوسفی، مهدی حاجینژاد اصلانی، کامیار مهاجرانی، علی محمدی و شهرزاد منکاوی تصویری کامل از استراتژی، نوآوری و نقش رهند در شکلدهی آینده بانکداری دیجیتال ایران ارائه میدهد. در ادامه گزارشی از این گفتوگوها را میخوانید.
راهنمای عملی برای پلتفرمهای مقیاسپذیر و هوشمند
مجید عبداللهخانی، مدیرعامل شرکت رهند، ابتدا از تازهترین کتاب خود با عنوان «Essential Concepts for Modern Enterprise Software Architects» صحبت و تجربه بیش از دو دهه فعالیت خود در طراحی و توسعه پلتفرمهای نرمافزاری را بازگو میکند. عبداللهخانی در ابتدای این گفتوگو با اشاره به تحولات سریع عرصه فناوری دیجیتال میگوید: «در عصری که مرزهای فناوری پیوسته در حال جابهجاییاند، معماری نرمافزار بیش از آنکه وابسته به ابزارها و تکنولوژیها باشد، نیازمند نگاهی عمیق، سیستمی، آیندهنگر، تطبیقپذیر و امنیتمحور است.»
او میگوید کتاب «مفاهیم کلیدی معماری نرمافزار در پلتفرمهای پیشرفته و مقیاسپذیر»، حاصل سفر حرفهای او در طول بیش از دو دهه فعالیت در حوزه طراحی و توسعه پلتفرمهای نرمافزاری در صنایع بانکی، صنعتی و سازمانی است؛ سفری که همراه با تأمل، تجربه شرایط پیچیده و فورس ماژور و حساس و بازاندیشی مداوم در مفهوم معماری بهعنوان یک ابزار راهبردی برای هدایت این پیچیدگی بوده است.

طبق صحبتهای عبداللهخانی، یکی از محورهای اصلی این کتاب، پاسخ به این پرسش بنیادین است که چگونه میتوان با حفظ بنیانهای یک سیستم عملیاتی، به تغییرات مداوم و نیازهای در حال تکامل، پاسخی مؤثر و پایدار ارائه کرد: «این پاسخ نه در بازنویسی مکرر، بلکه در طراحی معماری منعطف و زنده نهفته است.»
ساختار کتاب، به گفته مدیرعامل رهند، در قالب پنج بخش محوری شکل گرفته است: نگرش عملیاتی و راهبردی معماران در مواجهه با پلتفرمهای پیچیده، اصول طراحی سیستمهای بزرگ و چندلایه، تحول از ساختار مونولیتیک به معماری مایکروسرویس و اتوماسیون منعطف، تابآوری، هوشمندی و نظارتپذیری سیستمها و طراحی محصولات دیجیتال با محوریت تجربه انسانی و نگاهی به آینده پلتفرم ایده هوشمند.
در بخش پایانی کتاب، عبداللهخانی تجربه توسعه پلتفرم ایده هوشمند را روایت کرده است؛ پلتفرمی که تلاش برای تبدیل تفکر فرایندمحور به سیستمی عملیاتی، مقیاسپذیر و هوشمند در صنعت بانکداری و فینتک را نشان میدهد. عبداللهخانی توضیح میدهد که چشمانداز این پلتفرم، ادغام فرایندها با توانمندیهای هوش مصنوعی، زیرساختهای دفترکل توزیعشده (DLT) و فناوری اثبات بدون دانش (ZKP) است و آن را نه صرفاً ابزار، بلکه شریکی برای شناخت و تصمیمگیری انسان میداند.

او درباره دلیل انتشار این کتاب به زبان انگلیسی نیز صحبت میکند و میگوید: «بخش عمده مفاهیم معماری و طراحی سیستم در ادبیات فنی انگلیسی شکل گرفتهاند و ترجمه آنها به زبانهای دیگر گاه با کاهش دقت همراه است. هدف دیگر، ایجاد ارتباط و همفکری با معماران نرمافزار و مدیران تحول دیجیتال در سطح جهانی بوده است.»
عبداللهخانی این کتاب را فراتر از یک جمعبندی از آموختههایش میداند: «این کتاب دعوتی است برای تفکر جسورانه، طراحی مسئولانه و ساخت پلتفرمهایی که پایدار بمانند. سفر یک معمار هرگز پایان نمییابد، بلکه همواره در حال تحول است. این کتاب، تصویری از نگرش عمیق و عملیاتی یک معمار نرمافزار در مواجهه با پیچیدگیهای فناوری امروز ارائه میدهد و نشان میدهد چگونه تجربه و تفکر سیستمی میتواند به خلق پلتفرمهایی نوآور و پایدار منجر شود.»
برنامهریزی استراتژیک؛ ستون هدایت تصمیمهای کلان در رهند
سپس ریحانه یوسفی، مدیر برنامهریزی شرکت رهند، درباره برنامهریزی استراتژیک در ساختار مدیریتی این شرکت صحبت و تأکید میکند که برنامهریزی استراتژیک در رهند نه یک فعالیت تشریفاتی، بلکه ستون اصلی هدایت تصمیمهای کلان است. او معتقد است که بدون یک نقشه راه دقیق، حرکت در صنعتی مانند بانکداری و پرداخت عملاً غیرممکن خواهد بود. به گفته یوسفی، این برنامهریزی کمک میکند منابع سازمان در مسیر درست هدایت شوند، اولویتها شفاف باشند و تمامی واحدها با یک چشمانداز مشترک حرکت کنند. یوسفی در این باره میگوید: «به همین دلیل، در رهند تمام تصمیمهای کلان بر پایه چهارچوبی استراتژیک و آیندهنگرانه اتخاذ میشوند، نه براساس سلیقه یا تجربه فردی.
او درباره اولویتهای کلیدی در تدوین نقشه راه توسعه رهند توضیح میدهد که از همان ابتدا سه محور اصلی مدنظر قرار گرفته است: تمرکز بر نوآوری و تفکر پلتفرمی برای خلق زیستبومی یکپارچه در حوزه بانکی و پرداخت؛ اتکا به نیروهای جوان و دانش بومی که سرمایه واقعی رهند هستند و توانستهاند محصولات و خدمات پایدار ایجاد کنند؛ و درنهایت، چابکی سازمانی برای همگام شدن با تغییرات پرسرعت بازار. این سه محور به گفته یوسفی سبب شدهاند که مسیر رشد این شرکت همواره روشن و آیندهنگر باقی بماند.
اما اینکه چگونه اطمینان حاصل میکنند که استراتژیهای تدوینشده در رهند با تحولات سریع صنعت و نیازهای بازار همسو بمانند، پرسشی است که یوسفی اینگونه پاسخ میدهد: «ما ترکیبی از دو رویکرد را به کار میبریم؛ پایش مستمر روندهای بازار و نیازهای بانکها از یک سو، و استفاده از متدولوژیهای چابک از سوی دیگر. پایش مداوم باعث میشود تغییرات محیطی را بهموقع ببینیم و بازخورد مستقیم از مشتریان دریافت کنیم. در کنار آن، چابکی به ما امکان میدهد استراتژیها را نه ایستا بلکه پویا و قابل بازبینی طراحی کنیم. به این ترتیب مطمئن میشویم که استراتژیها نهتنها با صنعت همسو باقی میمانند، بلکه یک گام جلوتر حرکت میکنند.»

مدیر برنامهریزی شرکت رهند همچنین بر اهمیت تصمیمگیری دادهمحور در رهند تأکید میکند و میگوید: «شاخصهای عملیاتی مثل کیفیت سرویس، سرعت پاسخگویی، نرخ استفاده مشتریان و دادههای رفتاری کاربران برای ما حیاتی هستند. همچنین دادههای بازار و رقبا هم به ما کمک میکنند روندها را تحلیل و فرصتهای جدید را شناسایی کنیم. این ترکیب دادههای درونی و بیرونی باعث میشود تصمیمهایمان نه بر حدس، بلکه بر واقعیتهای قابل اندازهگیری استوار باشد.»
او در ادامه به نقش ابزارهای تحلیلی و داشبوردهای مدیریتی اشاره میکند و معتقد است که در یک سازمان مدرن، همه مدیران و تیمها باید تصویر مشترک و دقیقی از وضعیت داشته باشند. این ابزارها چنین امکانی را فراهم کردهاند. به گفته او، این شفافیت باعث افزایش اعتماد میان واحدها میشود و تصمیمگیریها را سریعتر و دقیقتر پیش میبرد: «نتیجه این رویکرد افزایش هماهنگی بین واحدهاست؛ چون همه براساس یک مرجع واحد حرکت میکنند.»
به باور یوسفی، حرکت رهند به سمت متدولوژیهای نوین مانند Agile و نگاه پلتفرمی یک ضرورت اجتنابناپذیر بوده است: «دنیای بانکی و پرداخت سرعتی بسیار بالا دارد. محصولی که امروز طراحی میشود، ممکن است فردا با نیاز جدیدی مواجه شود. به همین دلیل، ما رویکرد چابک را انتخاب کردیم تا بتوانیم پروژهها را مرحله به مرحله پیش ببریم و در هر گام بازخورد واقعی از مشتریان دریافت کنیم. از سوی دیگر، نگاه پلتفرمی به ما امکان داد خدمات را در قالب یک اکوسیستم طراحی کنیم، نه محصولات جزیرهای. این تغییر رویکرد کمک کرد خروجیهای ما پایدار، مقیاسپذیر و آیندهمحور باشند.»
مدیر برنامهریزی شرکت رهند در پایان به تفاوتهای محسوس پس از پیادهسازی این متدولوژیها اشاره میکند و میگوید: «مهمترین تفاوت، افزایش سرعت و کیفیت تحویل پروژهها بوده است. تیمها با انگیزه بیشتر و تمرکز بالاتر کار میکنند، مشتریان سریعتر خروجی را لمس میکنند و خطای کمتری در مسیر وجود دارد. از سوی دیگر، نگاه پلتفرمی باعث شد پروژههایمان پایدارتر و قابلتوسعهتر باشند و بتوانیم همزمان به نیازهای مختلف بانکها پاسخ دهیم. در مجموع، رهند امروز سازمانی جوان، چابک و نوآور است که توانسته با تکیه بر دانش بومی و انگیزه نیروهای خود، به مدلی موفق در صنعت فینتک کشور تبدیل شود.»
بانکداری پلتفرمی و فرایندمحور؛ سرعت، مقیاسپذیری و کاهش هزینهها
مهدی حاجینژاد اصلانی، مدیر پروژه بانکداری دیجیتال شرکت رهند، ابتدا از تجربههای این شرکت در مسیر توسعه بانکداری پلتفرمی و فرایندمحور سخن میگوید. او معتقد است که این رویکرد توانسته سرعت تحول در بانکها را بهطور چشمگیری افزایش دهد. به گفته او، نقش رویکرد پلتفرمی و فرایندمحور در تسریع توسعه و استقرار سرویسها بسیار تعیینکننده بوده است. حاجینژاد اصلانی در این خصوص اینطور میگوید: «این نگاه امکان ایجاد مجموعهای از سرویسهای ماژولار و مقیاسپذیر را فراهم کرده و بهجای توسعه سیستمهای جزیرهای، بستری برای کاهش ۷۰درصدی زمان عرضه سرویسهای جدید و کاهش ۱۰برابری هزینه توسعه ایجاد کرده است. چنین مزیتی بهویژه در بانکهایی که به یکپارچگی سریع سرویسها و پاسخگویی به نیازهای متغیر بازار نیاز دارند، حیاتی است.»

حاجینژاد اصلانی یکی از نمونههای شاخص این همکاری را پروژه تیمبانک با بانک صنعت و معدن میداند؛ پروژهای که در آن مجموعهای از سرویسهای کلیدی بانکداری دیجیتال بر بستر پلتفرم رهند راهاندازی شد. او در خصوص این پروژه اینطور توضیح میدهد: «این سرویسها شامل احراز هویت هوشمند، تعریف مشتری و افتتاح سپرده، انواع انتقال وجه و مدیریت سپردهها، ثبت و انتقال چک صیادی، گواهی امضای دیجیتال و کارتابل امضا، سفته دیجیتال، تسهیلات تکلیفی ازدواج و فرزندآوری، و همچنین تسهیلات سازمانی و خدمات رفاهی بوده است. نتیجه این همکاری، تسریع در ارائه خدمات دیجیتال، افزایش رضایت مشتریان بانک و کاهش زمان عملیاتی برای شعب بود. علاوه بر این، استفاده از پلتفرم فرایندمحور رهند امکان پیادهسازی تغییرات جدید را بدون ایجاد اختلال در سرویسهای موجود فراهم کرد. تجربه بهرهگیری از این پلتفرم در بانکهای مهر (کیوبانک)، سینا (سیبانک) و اقتصاد نوین (نئون) نیز تکرار شده است.»
بااینحال، مسیر توسعه و همکاری رهند با شرکای تجاری خود خالی از چالش نبوده است. حاجینژاد اصلانی چالشها در توسعه و یکپارچگی APIهای منعطف را یکی از موانع جدی عنوان میکند و میگوید: «تفاوت استانداردها و فرایندهای بانکهای مختلف سبب شد رهند به طراحی یک لایهی میانی (ESB) روی آورد که تبادل داده میان سامانههای داخلی و بیرونی را تسهیل میکند. همچنین با تعریف استانداردهای شفافAPI و برگزاری جلسات مشترک با تیمهای فناوری بانکها، بسیاری از مشکلات مرتفع شد.»
او در ادامه مهمترین موانع مسیر را چالشهای بانکداری پلتفرمی در ایران معرفی میکند و توضیح میدهد: «مقاومت سازمانی در برابر تغییر، پیچیدگی قوانین و مقررات، طولانی بودن فرایندهای تصمیمگیری و مناقصات، و کمبود زیرساختهای استاندارد برای تبادل داده میان نهادهای مختلف ازجمله این چالشها هستند که رهند برای عبور از این موانع مجموعهای از راهکارها را در پیش گرفته است. ما با چابکسازی تیمها، طراحی معماری فرایندمحور، توسعه سرویسهای آماده اتصال (Plug & Play) و همکاری نزدیک با رگولاتور و شرکای تجاری توانستهایم این چالشها را مدیریت کنیم. نتیجه این رویکرد، تسریع پروژهها، کاهش هزینهها و افزایش رضایت بانکها بوده است.»
حاجینژاد اصلانی سپس تصویری از آینده ترسیم میکند و آینده بانکداری پلتفرمی در ایران و منطقه را فراتر از خدمات صرفاً بانکی میداند. به گفته او، بانکداری پلتفرمی به سمت اکوسیستمهای فرابانکی (Beyond Banking) حرکت میکند: «در ایران نیز با توسعه نئوبانکها، بانکداری باز و زیرساختهای حاکمیتی، انتظار میرود طی سه سال آینده بانکها نقش بیشتری در خلق تجربه دیجیتال ایفا کنند و خدمات مالی به بخشی جداییناپذیر از سبک زندگی دیجیتال کاربران تبدیل شود.»
او در نهایت از نقش شرکت رهند در شکلدهی به این آینده صحبت میکند و اینطور میگوید: «شرکت رهند هوشمند نوین داده با پلتفرم ایده هوشمند، زیرساختی مقیاسپذیر، فرایندمحور و مبتنی بر معماری مایکروسرویس ارائه کرده است؛ زیرساختی که هم پاسخگوی نیاز بانکهای سنتی است و هم ظرفیت اتصال به سرویسهای نوآورانه را دارد. نقش ما تسهیلکننده است؛ یعنی بانکها و کسبوکارها را قادر میکنیم تا سریعتر و با هزینه کمتر، خدمات دیجیتال متنوعی ارائه دهند.»
هوش مصنوعی بومی، امنیت و تجربه کاربری؛ رهند در مسیر نوآوری هوشمند بانکی
کامیار مهاجرانی، مدیر اسکاد هوش مصنوعی شرکت رهند، از جایگاه رهند در عرصه نوآوریهای هوش مصنوعی بانکی سخن میگوید و پروژههای شاخص این حوزه را معرفی میکند. او تأکید میکند که رهند خود را صرفاً یک ارائهدهنده سرویسهای هوش مصنوعی نمیداند، بلکه بهعنوان معمار پلتفرمهای بانکی هوشمند نقشآفرینی میکند: «فلسفه اصلی رهند آن است که هوش مصنوعی دیگر یک ویژگی جانبی یا تزئینی نباشد، بلکه به بخشی جداییناپذیر از معماری اصلی و زیرساخت بانکداری دیجیتال تبدیل شود.»
او از پروژههای شاخص رهند در این حوزه میگوید: «از جمله سرویس احراز هویت ویدئویی چندلایه که ترکیبی از تشخیص زنده بودن، شناسایی جعل، مقایسه چهره و تبدیل گفتار به متن بومی است و توانسته امنیت و تجربه کاربری را بهبود دهد. همچنین پروژه «هگزا»، دستیار بانکی محاورهمحور مبتنی بر هوش مصنوعی، با بهرهگیری از پردازش زبان طبیعی عملیات بانکی و پشتیبانی هوشمند را ساده و کارآمد کرده است.»

به باور مهاجرانی، تفاوت رویکرد رهند با دیگر بازیگران صنعت بانکداری دیجیتال در استفاده از هوش مصنوعی، اتکا به توسعه بومی و یکپارچهسازی است. او در این خصوص میگوید: «رهند برای اجتناب از وابستگی به سرویسهای ابری خارجی، اجرای الگوریتمها را بهصورت محلی (On-Premise) انجام میدهد تا امنیت دادههای بانکی تضمین شود. بومیسازی مدلهای زبانی و بهرهگیری از معماریهای پیشرفته موجب شده سرویسهایی نظیر هگزا و احراز هویت چندلایه با دقت و کارایی بالا ارائه شوند؛ رویکردی که توانمندی رهند در ارائه راهحلهای بومی، امن و کارآمد را تثبیت کرده است.»
مدیر اسکاد هوش مصنوعی شرکت رهند سپس توضیح میدهد که هوش مصنوعی در پلتفرمهای رهند چطور به بهبود تجربه کاربری و شخصیسازی خدمات کمک کرده است. به گفته او، برای نمونه، سرویس OCR نیاز به ورود دستی اطلاعات مانند شماره کارت را حذف کرده و فرایندهای ورود داده را سادهتر ساخته است: «احراز هویت هوشمند نیز با خودکارسازی بررسیها، زمان انتظار را به حداقل رسانده است. در سطحی پیشرفتهتر، هگزا تجربهای تعاملی ارائه میدهد؛ به این معنا که پس از هر پاسخ، سیستم با تحلیل معنایی مکالمه و بررسی تعاملات گذشته، نیازهای بعدی کاربر را پیشبینی کرده و اقدامات احتمالی را پیشنهاد میدهد. این سیستم توصیهگر، کاربر را بهجای منوهای پیچیده در یک مسیر منطقی و پویا هدایت میکند.»
مهاجرانی برای روشنتر شدن موضوع مثالی میزند: «هگزا با سادهسازی انتقال وجه، پیچیدگی را کاهش میدهد. کاربر میتواند مخاطبی مانند «مادرم» را تعریف کند و تنها با گفتن «۵۰۰ هزار تومان به مادرم بفرست»، سیستم با پردازش زبان طبیعی دستور را تحلیل کرده، تراکنش را آماده و پس از تأیید، آن را اجرا کند. این فرایند هم سرعت را بالا میبرد و هم خطا را به حداقل میرساند.»
او همچنین بر نقش هوش مصنوعی در تشخیص تقلب، پایش تراکنشها و ارتقای امنیت تأکید میکند. به گفته او، سرویس احراز هویت رهند صرفاً به تطبیق ساده محدود نیست، بلکه از مجموعهای از مدلهای یادگیری عمیق بهره میگیرد. مدلهای بینایی کامپیوتر برای تشخیص زنده بودن و مقابله با جعل، تحلیلهای بیومتریک پیشرفتهای را روی ویدئو انجام میدهند و الگوریتمهای مقایسه چهره با دقت بالا هویت کاربر را با اسناد رسمی تطبیق میدهند. این رویکرد چندلایه، دفاعی مستحکم و هوشمند در برابر جعل هویت ایجاد کرده است.»
اما چالش اصلی همیشه ایجاد توازن میان امنیت و سهولت استفاده بوده است. مهاجرانی در این باره اینطور توضیح میدهد: «این توازن نقطه تمرکز ما در رهند است. ما امنیت و تجربه کاربری را در تقابل نمیبینیم، بلکه از ابتدا نوآوری و تجربه کاربری را در چهارچوب معماری امنیتمحور طراحی میکنیم. کاربر تنها سادگی و سرعت را احساس میکند، درحالیکه در پشت صحنه بالاترین سطح امنیت وجود دارد.»
مهاجرانی سپس به استراتژی رهند برای بومیسازی فناوری هوش مصنوعی اشاره میکند و میگوید که این استراتژی دو محور اصلی دارد: نخست، توسعه مدلهای زبانی و صوتی بومی که بتوانند لهجهها و گویشهای ایرانی را دقیق درک کنند؛ دوم، تخصصیسازی مدلهای زبانی کلان در پروژه هگزا با دادههای بانکی و فرهنگی ایران برای ارائه پاسخهای دقیق و مرتبط. به گفته مهاجرانی، این رویکرد تجربهای یکپارچه و متناسب با نیازهای کاربران ایرانی ایجاد کرده است.
البته بومیسازی فناوری بیچالش نیز نیست. مهاجرانی میگوید: «مهمترین مانع، کمبود دادههای باکیفیت فارسی بود. ما با رعایت کامل حریم خصوصی، مجموعه دادههای اختصاصی و امن را برای آموزش مدلها ایجاد کردیم. چالش دیگر هزینه بالای زیرساخت بود که ما را به سمت بهینهسازی خلاقانه الگوریتمها سوق داد. نتیجه این تلاشها آن شد که حتی با سختافزارهای متعارف بتوانیم دقت و کارایی بالایی ارائه دهیم. این رویکرد امروز یکی از مزیتهای رقابتی ماست و امکان ارائه تجربهای دقیق و بومیسازیشده را در تمامی محصولاتمان فراهم کرده است.»
مهندسی کیفیت از ابتدا تا انتها: نقش کنترل کیفیت هوشمند در رهند هوشمند
در رهند هوشمند، کنترل کیفیت نه یک مرحله انتهایی، بلکه بخشی جداییناپذیر از چرخه توسعه اجایل است. شهرزاد منکاوی، مدیر گروه کنترل کیفیت شرکت رهند، در این باره توضیح میدهد که کارشناسان این تیم از همان ابتدای جلسات برنامهریزی اسپرینت حضور دارند و سناریوهای تست را طراحی میکنند. به گفته او، این رویکرد باعث میشود خروجیها با کیفیت بالا ارائه شوند و دیگر نیاز نباشد که در پایان پروژه، با مجموعهای از تسکها مواجه شوند و همه چیز را یکجا تست کنند.
منکاوی همچنین تأکید میکند که کنترل کیفیت در رهند محدود به انتهای چرخه توسعه نیست: «ما خود را شریک استراتژیک تیم محصول میبینیم. وقتی ریسکها و هزینههای خطاها را تحلیل میکنیم، بر تصمیمهای فنی، معماری و حتی تجاری اثر میگذاریم؛ چه در زمان انتشار نسخهای از محصول و چه در تعامل با کاربران.»
تیم QA رهند از مراحل اولیه طراحی محصول نیز مشارکت دارد. کارشناسان پس از تحلیل کسبوکار، سناریوهای سخت را مینویسند و پیش از آغاز کدنویسی، این سناریوها را با تیم توسعه مرور میکنند. منکاوی میگوید: «این روش باعث کاهش هزینهها و افزایش سرعت توسعه میشود.»

اما کار در حوزه سامانههای پرداخت و بانکی چالشهای خاص خود را دارد. به گفته او، بزرگترین چالش وابستگی به سامانههای بیرونی مانند شاپرک و بانک مرکزی است. چالش دیگر حجم بالای تراکنشهاست که نیازمند تست بار و مقیاسپذیری واقعی است. علاوه بر آن، رعایت الزامات امنیتی و استانداردهای بانکی و حفظ پایداری سرویسها که حتی اختلال کوتاه میتواند هزینه ملی ایجاد کند، از اولویتهای این تیم در رهند محسوب میشود.
طبق صحبتهای منکاوی، برای ارزیابی بار و مقیاسپذیری، تیم کنترل کیفیت رهند گلوگاهها را شناسایی و چند مسیر بهبود پیشنهاد میکند. آنها کوئریها را بهینه میکنند و از ابزارهایی برای بهبود کشینگ بهره میگیرند تا تحلیل و بهبود لاکها و گزارشها در آینده موثر واقع شود. او میگوید: «در حوزه امنیت، رهند نیز مانند سایر شرکتهای بانکی تست نفوذ، تست آسیبپذیری، کنترل سشنها و رمزنگاری و تست انطباق بانکی را انجام میدهد. تحلیل رفتار تراکنشها نیز اهمیت بالایی دارد و نقش حیاتی در حفظ کیفیت دارد.»
او میگوید که نمونههای موفق این رویکرد، پروژههای بانک سینا و بانک مهر اقتصاد هستند که با تعداد بالای کاربران، پایداری بین نئوبانکها و اپلیکیشنهای بانکی حفظ شده است: «این موفقیت نشاندهنده کارآمدی تیم تست رهند است که توانسته مشکلات را پیش از آسیب به سیستم شناسایی و رفع کند.»
نقش نوآوری نیز در تیم کنترل کیفیت رهند پررنگ است. منکاوی در این خصوص میگوید: «ما یک شرکت دانشبنیان هستیم و تیم فنی جوان، باانگیزه و باهوش داریم. رویکرد ما حمایت از جوانان و فارغالتحصیلان کشور بوده است. استفاده از هوش مصنوعی برای تولید تستکیس خودکار و تحلیل لاکها، باعث افزایش سرعت تست و شناسایی خطاهایی میشود که به صورت دستی قابلتشخیص نیستند.»
منکاوی بر این باور است که در نگاه به آینده، رهند به سمت تست خودکار هوشمند حرکت میکند: «همچنین تحلیل دادههای تراکنشی برای پیشبینی خطاها و یکپارچگی کامل با DevOps محور کار ما در آینده خواهند بود. یعنی تمرکز دیگر بر تست انتهایی نیست، بلکه بر مهندسی کیفیت از ابتدا تا انتهای چرخه توسعه است.»
بازوی نوآوری بانکها در اکوسیستم اعتباری؛ رهند و تجربه خرید اعتباری دیجیتال
علی محمدی، مدیر اسکاد وب و بازارگاه شرکت رهند، ابتدا درباره جایگاه امروز رهند در اکوسیستم اعتباری کشور صحبت میکند و در این خصوص میگوید: «رهند امروز خود را بهعنوان بازوی نوآوری بانکها در حوزه اعتبارات میبیند؛ شرکتی که زیرساختهای فناورانهای طراحی میکند تا بانکها خدمات اعتباری خود را مدرن، دیجیتال و یکپارچه عرضه کنند. آینده اعتبارات کشور در قالب مدلهای پلتفرمی و اکوسیستمی رقم خواهد خورد؛ جایی که بانک، مشتری و تأمینکننده کنار هم قرار میگیرند و ارزش در تعامل آنها شکل میگیرد.»
به گفته محمدی، رهند در نقطهای ایستاده است که کمک میکند بانکها منابع را هوشمندانه هدایت کنند، برای مشتریان تجربهای روان بسازند و برای تأمینکنندگان بازاری اعتباری و مطمئن فراهم کنند.

مدیر اسکاد وب و بازارگاه شرکت رهند در ادامه به ویژگیهایی اشاره میکند که رهند را از یک راهکار نرمافزاری ساده فراتر برده و تبدیل به یک پلتفرم اکوسیستمی کرده است: «رهند بر بستر پلتفرم «ایده هوشمند» فعالیت میکند؛ زیرساختی که ماهیت آن فراتر از یک نرمافزار تکمنظوره است و بهصورت اکوسیستمی طراحی شده است. این پلتفرم بانکها را قادر میسازد همه بازیگران زنجیره اعتباری از جمله مشتریان، تأمینکنندگان، شرکتهای لیزینگ و حتی سایر فینتکها را در یک محیط واحد گرد هم بیاورند. تفاوت کلیدی ایده هوشمند در این است که بانکها میتوانند بهطور همزمان مدلهای متنوع خرید اعتباری شامل وام بانکی، BNPL و لیزینگ را بر همین بستر به مشتریان ارائه کنند. از سوی دیگر، دادههای این پلتفرم امکان هدایت هوشمند منابع، مدیریت ریسک و حضور لحظهای بانک در نقطه خرید مشتری را فراهم میآورد؛ همان چیزی که ما آن را چسبندگی دیجیتال مینامیم. این معماری مدرن با اتکا به دانش بومی و تیمی جوان و چابک توسعه یافته و امروز به یکی از تمایزهای اصلی رهند در همکاری با بانکها تبدیل شده است.»
محمدی سپس به معرفی مدلهای نوینی از خرید اعتباری میپردازد و میگوید از آنجایی که زندگی روزمره امروزی فرصت مراجعه حضوری مردم به فروشگاهها را کم کرده و تحولات دیجیتال الگوهای خرید را دگرگون ساخته، رهند بهعنوان یک راهکار هوشمند، تسهیلات بانکی را به فروشگاههای آنلاین متصل کرده است. این یعنی مشتری میتواند بدون مراجعه حضوری و در هر ساعتی از شبانهروز خرید و بانک در همان لحظه اعتبار لازم را تأمین کند: «رهند همچنین با عرضه مدل BNPL (الان بخر، بعداً پرداخت کن) و ایجاد بستر لیزینگ دیجیتال برای سبدهای اعتباری با ارزش بالاتر، گامی تازه در تحول تجربه خرید اعتباری برداشته است؛ تجربهای سریع، شفاف و متناسب با نیازهای روز مشتریان. بانکها این نوآوریها را فرصتی برای افزایش تعامل دیجیتال و تقویت وفاداری مشتری میدانند. مشتریان هم از تنوع، سرعت و سهولت این روشها استقبال کردهاند. به این ترتیب، رهند توانسته برای بانکها، مشتریان و تأمینکنندگان بستری مدرن از خرید اعتباری بسازد.»
به گفته مدیر اسکاد وب و بازارگاه شرکت رهند، تحقق زیست مالی یکپارچه و چسبندگی دیجیتال یکی دیگر از دستاوردهای رهند است. طبق توضیحات محمدی، زیست مالی یکپارچه زمانی معنا پیدا میکند که مشتری بدون خروج از مسیر خرید خود، همه نیازهای مالی و اعتباریاش را برطرف کند و رهند زیرساخت این تجربه را برای بانکها فراهم کرده است: «ما کمک میکنیم بانکها مدلهای مختلف تأمین مالی از وام تا BNPL و لیزینگ را یکپارچه و دیجیتال عرضه کنند. در عمل، وقتی مشتری وارد فروشگاه آنلاین میشود، بانک نیز در همان لحظه حضور دارد و اعتبار لازم را در اختیار او قرار میدهد. این یعنی بانک به بخشی از زندگی دیجیتال مشتری تبدیل میشود. همین حضور مستمر همان چیزی است که ما آن را چسبندگی دیجیتال مینامیم. رهند بهعنوان بازوی نوآوری بانکها، این امکان را بهطور عملی و بومی در کشور پیادهسازی کرده است.»
او سپس به نقش دادهها در تصمیمسازیهای بانکی اشاره میکند و میگوید که در رهند دادهها فقط یک خروجی جانبی نیستند؛ دادهها در واقع موتور تصمیمسازی بانکها هستند: «ما ابزارهایی در اختیار بانکها میگذاریم تا بتوانند بر اساس رفتار خرید، الگوهای بازپرداخت و نیازهای واقعی مشتریان، منابعشان را بهینهتر تخصیص دهند. رویکرد دادهمحور در رهند موجب میشود اعتبارات بانکی بهجای توزیع پراکنده، دقیقاً به سمت مشتریانی هدایت شود که هم نیاز واقعی دارند و هم توان بازپرداخت بالاتری. این نگاه به بانکها امکان میدهد منابع خود را بر کالاها و حوزههای مشخص متمرکز کنند و ریسک نکول را بهطور قابلتوجهی کاهش دهند. در نتیجه، هر واحد اعتبار با بیشترین کارایی و اثربخشی به کار گرفته میشود. این مزیت دادهمحور، رهند را در جایگاه بازوی نوآوری بانکها متمایز کرده است.»
برای روشنتر شدن این موضوع، محمدی مثالی عملی ارائه میدهد: «نگاه دادهمحور رهند در عمل توانسته کارایی شبکه بانکی را افزایش دهد. بهعنوان نمونه، تحلیل دادههای پلتفرم نشان داد تقاضای مشتریان برای لوازم خانگی و کالاهای دیجیتال بیش از سایر حوزههاست. یکی از بانکهای بهرهبردار پلتفرم با تکیه بر همین دادهها تصمیم گرفت بخشی از منابع اعتباری خود را به این بخش اختصاص دهد. اثر این تصمیم بهسرعت نمایان شد: اعتبار در جایی مصرف شد که نیاز واقعی وجود داشت، نرخ بازپرداخت ارتقا یافت و دامنه وسیعتری از مشتریان هدفمند پوشش داده شدند. این تجربه نشان میدهد دادهمحوری رهند فقط یک شعار نیست، بلکه ابزاری عملی برای کاهش ریسک و افزایش بهرهوری شبکه بانکی است.»
مدیر اسکاد وب و بازارگاه شرکت رهند در پایان صحبتهایش به آینده صنعت لندتک در ایران اشاره میکند. به عقیده او، آینده لندتک در ایران در مسیری مشابه تحولات جهانی حرکت میکند؛ مسیری که از وامدهی سنتی فاصله گرفته و به سمت پلتفرمهای دادهمحور و اکوسیستمی پیش میرود. در این آینده، تنوع مدلهای خرید اعتباری، اعتبارسنجی مبتنی بر داده و همگرایی بانکها با فینتکها به ستونهای اصلی تبدیل خواهند شد: «رهند در این چشمانداز نقش خود را روشن میبیند. ما زیرساختی فراهم کردهایم که برای نخستینبار امکان ترکیب وام بانکی، BNPL و لیزینگ را بهصورت یکپارچه در اختیار بانکها میگذارد. این بستر با اتکا به دانش بومی و تیمی جوان و پرانگیزه توسعه یافته و به بانکها کمک میکند تجربهای مدرن و رقابتی برای مشتریان خود خلق کنند. از همین رو، رهند تنها یک راهکار مقطعی نیست؛ بلکه یکی از ارکان اصلی شکلدهنده آینده لندتک و بانکداری دیجیتال ایران خواهد بود.»