عصر تراکنش ۹۸؛ صابر مسگری، مدیر ارشد محصولات آروانکلاد / شاید اولین عددی که دربارهی اقتصاد دیجیتال میبینیم، رشد ۱۵تریلیوندلاری این اقتصاد تا سال ۲۰۳۰ باشد. اما وقتی از اهمیت آن صحبت میشود، مسئله فقط منافع اقتصادی یک اکوسیستم سودآور نیست. درواقع اقتصاد دیجیتال را باید تلاشی برای ایجاد دسترسپذیری و نوآوری هم تعریف کرد؛ یعنی با تجربهی دسترسپذیری و سرعت بیشتر در دریافت خدمات، نوع جدیدی از تجربهی زیست فناورانه (هم در سطح زندگی فردی و هم در سطح کسبوکارها) بسازد. اما از آنجا که در دنیایی با اتفاقهای خارج از پیشبینی و کنترل زندگی میکنیم، کسبوکارها باید برای مواجهه با مشکلات، پیش از رخداد پیشبینی و برنامهریزی داشته باشند.
در این یادداشت به این پرسش پاسخ خواهم داد که آیا با همهی محدودیتهای داخلی و تحریمهای خارجی که بارها رؤیاهای فناورانهمان را محدود و آسیبپذیر کردهاند، میتوان پاسخی نوآورانه برای برخی از نیازهای کسبوکارهایمان مقابل حوادث غیرمنتظره (مانند سیل و زلزله، هک، جنگ و…) داشت؟ اهمیت این پرسش در آن است که مهمترین اندوختهی ما، اعتماد مشتریها و مخاطبانمان به کسبوکارمان و حفظ این زنجیرهی ارتباط است. بنابراین عوامل کلانتر دشوار برای نگهداشت یک کسبوکار، مانند مسائل اجتماعی، مهاجرت نیروی متخصص و… را فعلاً در نظر نمیگیرم و «تداوم کسبوکار در بحران/حادثهها» پیش از وقوع آن را مورد بحث قرار میدهم.
وقتی به تاریخ فناوری نگاه کنیم، متوجه میشویم کسبوکارها دقیقاً پس از آنکه تا حدود زیادی رؤیای «سرعت در دسترس بودن» را برای کسبوکارها و کاربران آنلاین تأمین کردند، دریافتند که حادثههای غیرمنتظره تداوم و پایداری را آسیبپذیر و دور از دسترس میکند. این یعنی در واقع، در بلندمدت و با تکرار هر حادثه، بهراحتی زنجیرهی خدمات اکوسیستم اقتصاد دیجیتال مختل شده و کاربران مخاطبشان بیاعتماد میشدند.
اما رشد فناوری به اینجا قناعت نکرد! در همین روند تاریخی، دانشهای نوینی ظهور کردند که با تأکید بر زیرساختهای امن، انعطافپذیر و نوآور در قیاس با نمونههای سنتی، راهحلهایی متنوع برای «تداوم کسبوکارها» در بحران ارائه دادند. آنها با توجه به اهمیت پایداری خدمات برای کسبوکارها، راهکارهایی پیشنهاد کردند که ریسک توقف کسبوکارها در زمان حادثه را پیشبینی کنند و برای آن آماده باشند. یکی از این راهکارها، تدوین سازوکار Disaster Recovery برای تداوم کسبوکارها در روزهای بحرانی بود.
یک پاسخ ایجابی برای تداوم کسبوکارها در انواع بحرانها
منظورم از تداوم کسبوکار در حادثهها، تداوم فنی و قطع نشدن ارتباط با مشتریان و مخاطبان است. بنابراین باید اصل را در نگهداشت کسبوکار و تداوم آن بگذاریم؛ فناوریهایی به کمکمان میآیند که در زمان حادثه، با سه راهکار: تنوع جغرافیایی، افزونگی و قابلیت جایگزینی خودکار، به تداوم فنی کسبوکارها در بحران کمک کنند. اما این مفاهیم به چه معناست و چگونه عمل میکنند؟
تداوم ارائهی خدمات کسبوکارها بدون توقف (Zero Downtime) در بازار پرسرعت این سالها یک ضرورت مهم است؛ یعنی یک ساعت توقف در ارائهی سرویسها، ممکن است یک کسبوکار را با بحران جدی مواجه کند و نسبت به رقبا عقب نگه دارد. یکی از راهکارهایی که سرویسهای ابری برای این مسئله دارند، توزیع جغرافیایی است.
توزیع جغرافیایی: یعنی شرکتهای ارائهدهندهی زیرساخت در مناطق مختلف جغرافیایی، سرویسهایشان را توزیع میکنند. برای درک بهتر این امکان، دو شاخص وجود دارد: Multi AZ و Multi Region.
معماری چندشهری نیز برای غلبه بر خرابی منطقهای و با هدف دسترسی بالا کمک میکند تا توزیع برنامهها و پایگاههای داده در چندین منطقهی جغرافیایی اتفاق بیفتد. در این معماری، در حالت بروز حادثه در یک نقطهی جغرافیایی، دادهها در نقطهای دیگر محافظت میشوند. براساس مطالعهای از سوی مؤسسهی IDC، سازمانهایی که استراتژیهای چندشهری را پیادهسازی میکنند، نسبت به سازمانهایی که تکمنطقهای هستند، تا ۵۴.۰۷ درصد قطعیهای برنامهریزینشدهی کمتری را تجربه میکنند. همچنین چندشهری بودن زیرساختهای ابری، تأثیر خسارت مالی را ۹۵.۰۶ درصد کاهش میدهد.
Redundancy یا افزونگی: این امکان به واسطهی توزیع جغرافیایی میتواند سرویس کسبوکارها را در چند نقطهی مختلف جغرافیایی در دسترس نگه دارد.
Automatic Failover: این قابلیت مرتبط با زمانی است که در زمان حادثه، سیستم بهطور خودکار از زیرساخت اصلی به زیرساخت جایگزین مهاجرت کند. برای این مسئله لازم است سازوکار Disaster Recovery چند قابلیت مهم داشته باشد: اینکه قابلیت Failover در زمان حادثه قابلیت تنظیم خودکار داشته باشد، تمهیدات لازم به گونهای تعریف شود که کسبوکار آسیب نبیند، یا در مجموع این قابلیت در زمان حادثه امکانپذیر باشد.
در نهایت، همهی این امکانات در کنار هم تابآوری کسبوکارها را در وضعیت بدون قطعیت و حوادث مداوم افزایش میدهند و کمک میکنند کسبوکارها محصولاتشان را پایدارتر نگه دارند. در این سازوکار، دیتاسنترها با توزیع بار و انتقال ترافیک خودکار در زمان حادثه به مناطق سالم، به کسبوکارها کمک میکنند تا زمان توقف ارائهی سرویس کاهش پیدا کند. اهمیت این توزیع بار تا آنجاست که طبق یک بررسی، کسبوکارهای با قابلیت توزیع چندشهری، عملکرد بهتری در وضعیت از کارافتادگی سرویسها دارند. و این همان اصل زنده نگه داشتن کسبوکار در زمان حادثه و حفظ سرمایهی اعتماد مشتریان به سرویسها و محصولات کسبوکارهاست.
همهی مسئله به توان تحمل خسارت در زمان حادثه و بحران برمیگردد؛ شاید کسبوکارهای سنتی تا حدودی بتوانند این میزان از هزینه را تحمل کنند، اما انعطافپذیری و چابکی زیرساخت لازم برای پیادهسازی فرایندهای موردنیاز در سطح سرویسها را ندارند. کسبوکارهای کوچک نیز بهرغم چابکی لازم، توان مالی کافی برای این کار را ندارند.
به این ترتیب، هرچه محصولات و کسبوکاریمان را با امکانات پیشبینی قبل از حادثه، مدیریت در زمان حادثه و بازیابی پس از حادثه تنظیم کنیم، در مواقع لزوم و دشواریهای معمول زندگی در خاورمیانه، احتمالاً آمادهتر خواهیم بود.