عصر تراکنش ۹۸؛ امید ترابی، مدیرعامل دیجیپی / یکی از مهمترین چالشهای امروز اقتصاد ایران، دسترسی مردم به تأمین مالی خرد است. در شرایطی که تورم مزمن و هزینههای زندگی روزبهروز افزایش مییابد، بسیاری از خانوارها برای خرید کالاهای ضروری یا مدیریت مخارج روزمره، نیازمند منابع مالی کوچک و کوتاهمدت هستند. بااینحال، ساختار سنتی نظام مالی کشور هنوز نتوانسته پاسخی منعطف و کارآمد به این نیاز ارائه دهد.
در ظاهر، ابزارهای پرداخت و زیرساختهای بانکی کشور بسیار پیشرفتهاند. شبکهی پرداخت الکترونیک، کارتهای بانکی و اپلیکیشنهای مالی گسترده هستند و از نظر «دسترسی به خدمات بانکی» در حوزهی فراگیری مالی (Financial Inclusion)، وضعیت قابلقبولی داریم. اما وقتی صحبت از اعتبار خرد و تسهیلات مصرفی کوچک میشود، فاصلهی معناداری میان نیاز مردم و توانایی و شیوهی عرضه وجود دارد.
درحالحاضر، دریافت وام از بانکها معمولاً مستلزم سپردهگذاری، ارائهی وثیقه، ضامن و طی مراحل طولانی است. به همین دلیل، بخش زیادی از مردم حتی برای وامهای کممقدار و وام ازدواج نیز به دلیل عدم دسترسی به ضامن معتبر، قادر به دریافت وام نیستند. شاید بزرگترین نمونه از این شکاف میان ایران و کشورهای دیگر را بتوان در دسترسی مردم به کارتهای اعتباری و درصد تراکنشهای اعتباری در کشورهای توسعهیافته در مقایسه با ایران مشاهده کرد.
در ایران اما، لندتکها در سالهای اخیر توانستهاند بخشی از این خلأ را پر کنند. لندتکها با بهرهگیری از فناوری، داده و تجربهی کاربری مدرن، مسیر جدیدی برای تأمین مالی مردم گشودهاند. ابزارهایی چون خدمات BNPL، فروش اقساطی دیجیتال و واسطهگری اعتباری میان بانکها و مشتریان خرد باعث شدهاند بانکها بتوانند تسهیلات خود را بهصورت هدفمندتر و با ریسک کمتر ارائه دهند. در واقع، لندتکها نه رقیب بانکها، بلکه بازوی اجرایی و مکمل نظام بانکی در حوزهی تأمین مالی خرد هستند.
این همکاری میتواند دستاوردهای مهمی داشته باشد: کاهش نرخ نکول از طریق اعتبارسنجی دقیقتر، توزیع عادلانهتر منابع تسهیلاتی، اطمینان از اینکه وامها صرف خرید واقعی کالا و خدمات در اقتصاد میشوند و در نهایت اتصال مستقیم اعتبار به بخش واقعی اقتصاد.
از این منظر، لندتکها میتوانند شبکهای از داده و فناوری باشند که نظام بانکی را در جهت تخصیص بهینهی منابع و توسعهی فراگیری مالی یاری میکنند. همچنین، لندتکها با ارائهی خدمات BNPL عملاً محصولی جایگزین برای کارتهای اعتباری ویزا و مستر در اختیار عموم مردم قرار میدهند.
یکی از ارکان موفقیت لندتکها، دادهمحوری در اعتبارسنجی است. برخلاف نظام سنتی که بیشتر به وثیقه، ضامن و سوابق بانکی تکیه دارد، لندتکها با استفاده از دادههای متنوع (از جمله رفتار پرداخت، الگوی خرید، سابقهی تراکنش و حتی دادههای پلتفرمی) تصویر دقیقتری از ریسک اعتباری افراد ارائه میدهند.
در این میان، نقش پلتفرمهای بزرگ تجارت الکترونیکی بسیار کلیدی است. همکاری لندتکها با این پلتفرمها، دسترسی به دادههای معتبر و رفتار مصرفکننده را فراهم میکند و امکان طراحی مدلهای دقیقتر اعتبارسنجی و ارائهی خدمات مالی در لحظهی خرید را ایجاد میکند. تجربهی جهانی نیز نشان میدهد که اغلب لندتکهای موفق، در اکوسیستم پلتفرمهای بزرگ رشد کردهاند و از همافزایی داده و تراکنش بهرهمند شدهاند.
در واقع، دادههای پلتفرمی به لندتکها اجازه میدهد رفتار مالی افراد را در بستری واقعی و پویا بسنجند، نه صرفاً بر اساس سابقهی بانکی. این دادهها منجر به مدلهایی میشود که میتوانند حتی برای کسانی که هیچگاه از بانک وام نگرفتهاند، اعتبار ایجاد کنند. این همان نقطهای است که لندتکها مردم را «قابل اعتماد» میکنند، حتی اگر در نظام بانکی سنتی سابقهای نداشته باشند.
این فرایند، علاوه بر دسترسی به اعتبار، منجر به شکلگیری نوعی مکانیسم شهرت و نهایتاً سرمایهی اجتماعی دیجیتال میشود. هر فردی که خوشحسابی خود را در بازپرداخت نشان میدهد، در واقع در حال ساختن پرتفوی اعتباری شخصی است. هر تراکنش موفق، هر قسط پرداختشده، هر اعتبار بازگشتی، نشانهای از اعتماد متقابل میان مردم و نظام مالی است. این اعتماد، ریشهی همان سرمایهی اجتماعی است که به رشد اقتصادی پایدار کمک میکند.
بنابراین، لندتکها را میتوان بازوی اصلی فراگیری مالی در ایران دانست؛ بازویی که هم به مردم برای دسترسی آسانتر به منابع مالی کمک میکند و هم بانکها را در ارائهی هدفمند و کارآمد تسهیلات یاری میدهد. این همکاری میتواند به بهبود بهرهوری، شفافیت و عدالت مالی منجر شود؛ سه مؤلفهای که زیربنای توسعهی اقتصاد دیجیتال هستند.
در نهایت، رشد و بلوغ لندتکها نیازمند حمایت رگولاتوری هوشمندانه است. بانک مرکزی و نهادهای ناظر میتوانند با طراحی چهارچوبهای شفاف، بهجای محدودسازی، از ظرفیتهای فناورانهی این صنعت برای گسترش فراگیری مالی و افزایش اعتماد عمومی بهره ببرند.
اگر این همکاری میان نهادهای مالی، بانکها، پلتفرمها و لندتکها بهدرستی شکل بگیرد، ایران میتواند در مسیر جدیدی از تأمین مالی دادهمحور، شفاف و اعتمادساز حرکت کند؛ مسیری که در آن اعتبار، مسیر ساخت شهرت هر فرد، حق هر شهروند قابل اعتماد و نهایتاً شکلگیری سرمایهی اجتماعی مردم ایران است.