عصر تراکنش ۶۳ / فوتبال بدون شک پرطرفدارترین ورزش در آرژانتین است، درست مانند باقی کشورهای آمریکای جنوبی. بااینحال، آرژانتین از این جهت متمایز است که فوتبال و سیاست در طول تاریخ بهطور جداییناپذیری بههم مرتبط بودهاند؛ پیوندی پرتلاطم که همچنان به قوت خود باقی است. فوتبال، چه منتقدان بخواهند و چه نخواهند، امتداد سیاست است. فوتبال بخشی از سیستم سیاسی است و اغلب اتفاق میافتد که یک موضوع فوتبالی به سرعت سیاسی شود.
امتداد سیاست
در دوران ریاستجمهوری «خوان پرون» مداخله دولت در فوتبال به اوج خود رسید. سیاستهای پرون عمدتاً جهت گسترش جذابیت و تقویت زیرساختهای ورزش بود و فوتبال به اولویت اصلی تبدیل شد. پرون مشتاق بود که تصویری مثبت از کشورش بهعنوان یک تبلیغات سیاسی ارائه دهد؛ از این رو بهدنبال ارتقای اهمیت فوتبال برای دستیابی به این هدف بود.
پرون فوتبال را برای پیشبرد تصویری از غرور و وحدت ملی لازم میدید. حزب او شعارهایی مانند «پرون ورزشکار حرفهای» و «پرون حامی فوتبال» را برای پرورش وجهه او بهعنوان یک هوادار دوآتشه فوتبال ابداع کرد.
پرون زیرک بود. او پتانسیل فوتبال را وسیلهای برای پیشرفت سیاسی میدانست. حضور در مسابقات فوتبال در بوئنوسآیرس در دوران تصدی او بهعنوان رئیسجمهور به بالاترین حد خود رسید و پرون متوجه شد که استادیوم فوتبال عرصه مناسبی است که میتواند به وسیله آن آرمانهای خود را برای تحرک اجتماعی و ملیگرایی ترویج دهد. مثال رژیم پرون منعکسکننده پیوندهای قوی بین فوتبال و سیاست در آرژانتین است، اما پس از پرون بود که این دو واقعاً شروع به همپوشانی کردند.
دولت پرون زمینه را برای دولتهای آینده فراهم کرده بود تا از فوتبال بهعنوان ابزاری سیاسی استفاده کنند، بهویژه حکومت نظامی آرژانتین به رهبری ژنرال «خورخه رافائل ویدلا» که جام جهانی 1978 به میزبانی آرژانتین را یک فرصت سیاسی بزرگ میدید. ویدلا رهبری یک کودتای نظامی را بر عهده داشت که در مارس 1976 و بهدنبال بحران اقتصادی سال قبل از آن، قدرت را قبضه کرد.
ویدلا از جام جهانی 1978 بهعنوان یک تریبون عمومی استفاده کرد و اصرار داشت که گزارشهای وحشیانه رژیم او چیزی جز یک «توطئه ضدآرژانتینی» نبود. او حتی «هنری کیسینجر» را به استادیوم برد و از تشویق بیوقفه جمعیت حسابی کیفور شد. خصوصاً او عاشق تشویق ایستاده بود، بنابراین به لیدرها حالی میکردند که زودبهزود جمعیت را برای تشویق ایستاده او به خط کنند. اما فرماندهان او پشت درهای بسته به شدیدترین شکل ممکن با فعالان برخورد میکردند. مزدوران او شبانه زندانها را آتش میزدند و معترضان سیاسی را تشویق به فرار میکردند، اما به محض فرار آنها را به رگبار میبستند. به این شیوه او صدها نفر را قتل عام کرد.
در نگاهی به گذشته، مسابقات 1978 یک پیروزی در سطوح مختلف برای ویدلا بود. با پیروزی تیم، ویدلا به هدف اصلی خود در نشاندادن آرژانتین بهعنوان یک کشور قدرتمند دست یافته بود؛ در عین حال او توجه را از فضای تیره اقتصادی و اقدامات هولناک حکومت نظامی خود منحرف کرده بود. از استقرار پرونیسم و استفاده از فوتبال بهعنوان یک ابزار سیاسی، تا معاملات خشونتآمیز و خائنانه دیکتاتوری ژنرال ویدلا و در نهایت تاریخ بدنام صدها گروه بارابراوا (اولتراها) در فوتبال آرژانتین، آشکار است که فوتبال و سیاست در آرژانتین تاریخ پرفرازونشیب اما کاملاً درهمتنیدهای دارند.
تاریخچه پزوی آرژانتین
پزو واحد پول آرژانتین است که با نماد $ قبل از مقدار مشخص میشود؛ درست مانند بسیاری از کشورها که از پزو یا دلار استفاده میکنند. هر پزو به 100 سنتاووس تقسیم میشود.
پول آرژانتین از اواسط قرن بیستم تورم شدید همراه با دورههای ابرتورمی را تجربه کرده، در نتیجه در دورههای مختلف مجبور به چاپ پولهای جدید یا حذف چند صفر از پول خود شده است. برای مثال، در سال 1970 اسکناس 10.000.000.000.000 (10 تریلیون) چاپ شد که تا سال 1992 رایج بود.
از اوایل قرن بیستویکم، پزوی آرژانتین به شکل قابل توجهی دچار کاهش ارزش شد، بهطوری که نرخ تورم سالانه به بیش از 51 درصد در سال 2021 رسید. در زمان معرفی پزو در سال 1992، نرخ رسمی برابری دلار آمریکا 1:1 بود، سپس از سال 2002 تا 2008 به 3:1 رسید، در ادامه بین سالهای 2009 تا 2015 از 6:1 به 10:1 کاهش یافت. در ژوئیه 2022 نیز نرخ رسمی برابری با دلار آمریکا به 131:1 رسید.
در سال 1992 اسکناسهای 1، 2، 5، 10، 20، 50 و 100پزویی معرفی شدند. در سال 1994 نیز اسکناس یک پزویی با سکه جایگزین شد. تا سال 2001، در همه اسکناسها این یادداشت درج شده بود که «ارزش این اسکناس با ارزش دلاری آن برابر است»، اما از آنجایی که اکثر اسکناسهای قدیمی جایگزین شدهاند، بهندرت میتوان اسکناسهایی را یافت که تاکنون تبدیل نشده باشند.
اسکناس 100پزویی و بازتاب آرژانتین
در بین اسکناسهای 20، 50، 100، 200، 500 و 1000پزویی، احتمالاً هیچکدام به اندازه اسکناس 100پزویی منعکسکننده آرژانتین -بهویژه در یک دهه اخیر- نیست. در سایر پولها، روی اسکناس به قهرمانان استقلال آرژانتین اختصاص یافتهاند و پشت اسکناس به تنوع زیستی اشاره دارد.
برای مثال، در اسکناس 200پزویی، چهره «مارتین میگل دی گومز»؛ در اسکناس 500پزویی، چهره «مانوئل بلگرانو» و در اسکناس 1000پزویی، چهره «خوزه فرانسیسکو د سن مارتین موتوراس» (همگی از رهبران جنگهای استقلال آرژانتین) دیده میشود. با وجود این، اسکناس 100پزویی به زنان و حقوق آنها توجه کرده است. روی این اسکناس چهره «ماریا اِوا دورتی دِ پرون» (1952-1919) که بیشتر با نام «اوا پرون» یا با نام مستعار «اویتا» شناخته میشود، به چشم میخورد. او سیاستمدار، هنرپیشه و بشردوست آرژانتینی بود که از ژوئن 1946 تا هنگام مرگ، جایگاه بانوی اول آرژانتین را در اختیار داشت.
او در 22 ژانویه 1944 با سرهنگ خوان پرون در جریان یک رویداد خیریه به نفع قربانیان زلزله در سنخوان آرژانتین ملاقات کرد. آنها، سال بعد ازدواج کردند. خوان پرون در ژوئن 1946 بهعنوان رئیسجمهور آرژانتین انتخاب شد. در طول شش سال بعد، اوا پرون در اتحادیههای کارگری طرفدار پرونیست، هواداران بسیاری پیدا کرد. او همچنین وزارتخانههای کار و بهداشت را اداره کرد، بنیاد خیریه اوا پرون را تأسیس و اداره کرد، از حق رأی زنان در آرژانتین حمایت کرد و اولین حزب سیاسی زنان در مقیاس بزرگ، حزب زنان پرونیست را تأسیس کرد.
در سال ۱۹۵۲، اوا پرون در ۳۳سالگی براثر سرطان دهانه رحم درگذشت. پیش از مرگش کنگره آرژانتین به او لقب رسمی «رهبر روحانی ملت» را اعطا کرده بود. زندگی اوا پرون موضوع کتابها، فیلمهای سینمایی، نمایشها و تئاترها و سریالهای بسیاری در سراسر جهان، بهویژه در آمریکای لاتین بوده است. از زندگی اوا و همسرش تئاتری موزیکال به نام اویتا و فیلمی به همین نام با بازی مدونا و آنتونیو باندراس ساخته شده است.
«کریستینا آلوارز رودریگز» مدعی است که اویتا هرگز «خودآگاه جمعی» آرژانتینیها را ترک نکرده است. «کریستینا فرناندز د کرشنر»، اولین زنی که بهعنوان رئیسجمهور آرژانتین انتخاب شد، گفت که زنان همنسل او به خاطر «عشق و مبارزهطلبی» به او مدیون هستند. قابل توجه است که پشت این اسکناس به اعطای حق رأی به زنان در آرژانتین در سال 1947 اختصاص یافته است. آرژانتین از این لحاظ اگرچه کشور نخست منطقه نبود، اما جزء کشورهای پیشتاز محسوب میشد.
دست خدا
فوتبال برای آرژانتینیها بسیار مهم است چیزی در حد نان شب. فوتبال به آنها امکان داده تا احساس کنند در چیزی با اهمیت بسیار زیاد در بین بهترینهای جهان جای دارند. از طریق فوتبال بود که آرژانتینیها فکر میکردند مالویناس (فالکلند) را در سال 1986 به لطف دست خدای دیگو مارادونا، تسخیر کردهاند و امپراتوری بریتانیا را با فضاحت از آنجا بیرون راندهاند. اما پیوند سیاست و فوتبال برای آرژانتینیها پیامدهای منفی قابلتوجهی نیز داشته است. نیاز شدید و تقریباً هذیانآمیز به پیروزی بر لذت بازی غلبه کرده است.
میل به پیروزی به هر قیمتی ارزشهای شما را از بین میبرد. تقسیم دنیا به دودستة برنده و بازنده بیماری است که پیوند فوتبال و سیاست به آن دامن میزند. تبدیل باشگاهها به کشورهای کوچک هویتی را میسازد که هواداران آن را مجبور میکند تا بهعنوان موضوعی برای مرگ و زندگی از آن دفاع کنند و این یعنی خشونت افسارگسیخته در سکوها و حتی بیرون از استادیومها. شاید وقت آن فرا رسیده که آرژانتینیها یکبار دیگر به بینشهای فوتبالیشان در دهه 1980 بازگردند. ارزشهای که ستایشگر فوتبال برای فوتبال بود و از کالایی شدن، دلال صفتی و تلاش برای پیوستن به باشگاههای ثروتمند اروپایی پرهیز میکرد.
جهت مشاهده فایل باکیفیت تصویر زیر، اینجا را کلیک کنید
[…] پیروزی به هر قیمتی / آرژانتین به روایت ۱۰۰ پزویی […]