عصر تراکنش ۶۳ / ژاپن ویژگیهای منحصربهفرد کم ندارد که آن را از دیگر کشورهای جهان متمایز کند، اما شاید جالبترین ویژگی این باشد که هم آنها که هیچگاه پا به این کشور نگذاشتهاند و هم آنها که بارها و بارها به آنجا سفر کردهاند، در جواب این سؤال که ژاپن چگونه جایی است؟ میگویند «ژاپن جای عجیبی است.» اما واقعاً ریشه این برداشت مشترک از کجاست؟ اگرچه میتوان فهرست تقریباً مفصلی از دلایل برای این مسئله ردیف کرد، اما ترجیح میدهم که از همان ابتدا به اصلیترین دلیل بپردازم؛ «گرایش همزمان به انزواگرایی و مشارکت فعال در عرصه جهانی، از ژاپن قرن نوزدهم تاکنون به قوت خود باقی مانده است.»
ژاپنی که بود، ژاپنی که هست
ژاپن دستکم از نظر ژئوپلیتیکی جای امن و آرامی است. در اصل نهم قانون اساسی ژاپن آمده است: «این کشور بهمنظور تحقق صلح بینالمللی بر اساس عدالت و نظم، برای همیشه جنگ را بهعنوان وسیلهای برای اعمال حاکمیت یک کشور و نیز تهدید یا استفاده از زور را بهعنوان وسیله حلوفصل اختلافات بینالمللی مردود میشمارد.» با وجود این، با گذشت زمان تفسیرهای جدیدی از این اصل ارائه شد و در حال حاضر این تفسیر مورد توافق است که ژاپن حق برخورداری از ارتش و نگهداری انواع تسلیحات را دارد، اما نمیتواند در هیچ تهاجم نظامی شرکت کند.
البته همیشه اینطور نبوده است. آدمی در عجب میماند که چه نسبتی است بین ژاپنیهای کنونی با اجداد و پیشینیان سامورایی آنها در همین یکصد سال قبل. در نیمه اول قرن بیستم، ژاپن بهدنبال کنترل غرب اقیانوس آرام و چین بود. در سال ۱۹۰۵ نیروی دریایی روسیه را شکست داد و سپس ایالات متحده و قدرتهای اروپایی را در اقیانوس آرام به چالش کشید. این کشور مدعی امپراتوری در چین و جزایر ساحلی آسیا بود که از تایوان تا دروازههای هند را شامل میشد.
همچنین در دهههای منتهی به بحران اقتصادی، قدرتی آرام نبود. ژاپن همانند چینِ آینده، در دهههای ۱۹۶۰، ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ دستمزدهای کمی پرداخت میکرد. ژاپنیها که در فرایندهای صنعتی ماهر و باتجربه بودند، روند بازسازی اقتصاد ژاپن را با موجی از صادرات کمهزینه آغاز کردند و بازارهای غربی و بهویژه آمریکا را به تسخیر خود درآوردند. در طول دهه ۱۹۸۰، این امر باعث ایجاد بحرانهای سیاسی با ژاپن شد، بهطوری که آمریکاییها بهدنبال محدودکردن صادرات ژاپن و تقلید از تکنیکهای مدیریت ژاپنی بودند. ژاپنیها به اصول تجارت آزاد چسبیدند و گفتند مشکل کارگران آمریکایی تنبلی آنهاست. ژاپنیها به بازارهای آمریکا هجوم آوردند و بر بسیاری از آنها تسلط یافتند؛ تا زمانی که اقتصاد صادراتمحور بر نرخ بازگشت سرمایه تأثیر منفی گذاشت.
تاریخچه ین
ین واحد پول رسمی ژاپن است. این واحد پولی پس از دلار آمریکا و یورو، سومین ارز پرمعامله در بازارهای جهانی محسوب میشود، همچنین از ین بهعنوان سومین ارز ذخیره پس از دلار آمریکا و یورو استفاده میشود.
قانون جدید پول در سال ۱۸۷۱، نظام نوین پولی ژاپن را معرفی کرد که بر اساس آن ین بهصورت ۱.۵ گرم (۰.۰۴۸ اونس تروی) طلا یا ۲۴.۲۶ گرم (۰.۷۸۰ اونس تروی) نقره تعریف میشد و بهصورت اعشاری به ۱۰۰ سن یا ۱۰۰۰ رین تقسیم میشد. ین جایگزین سکه قبلی توکوگاوا و همچنین انواع پولهای کاغذی هانساتسو شد که توسط فئودالها منتشر میشد. بانک ژاپن در سال ۱۸۸۲ تأسیس شد و انحصار کنترل عرضه پول را در اختیار گرفت.
پس از جنگ جهانی دوم، ین ارزش قبل از جنگ را از دست داد. برای تثبیت اقتصاد ژاپن، نرخ مبادله ین بهعنوان بخشی از سیستم برتونوودز، ۳۶۰ ین به ازای هر دلار آمریکا تعیین شد. زمانی که این سیستم در سال ۱۹۷۱ کنار گذاشته شد، ارزش ین کاهش یافت و اجازه شناورشدن پیدا کرد. ارزش ین در سال ۱۹۷۳ به نقطه اوج ۲۷۱ ین به ازای هر دلار آمریکا افزایش یافت، سپس دورههای کاهش ارزش بهدلیل بحران نفتی ۱۹۷۳ را پشت سر گذاشت و تا سال ۱۹۸۰ به ارزش ۲۲۷ ین در هر دلار آمریکا رسید.
از سال ۱۹۷۳، دولت ژاپن سیاست مداخله پولی خود را حفظ کرده؛ بنابراین ین تحت یک «رژیم نرخ ارز شناور مدیریتشده» قرار دارد. دولت ژاپن بر بازار رقابتی صادراتی تمرکز و سعی کرد از طریق مازاد تجاری، نرخ پایین ین را تضمین کند. البته توافق پلازا در سال ۱۹۸۵ موقتاً این وضعیت را تغییر داد. این توافق بین اعضای گروه ۵ (شامل فرانسه، آلمان، آمریکا، بریتانیا و ژاپن) به امضا رسید و تبعات گستردهای در اقتصاد جهان باقی گذاشت که از جمله آن میتوان به افزایش ارزش ین ژاپن در مقابل دلار آمریکا اشاره کرد. امضای توافق پلازا بیش از همه اثر عمیقی بر اقتصاد ژاپن گذاشت. با رشد ارزش ین، حباب داراییها در بازار ژاپن جدی شد و بعد از ترکیدن آن در ابتدای دهه ۹۰، این کشور برای نزدیک به سه دهه درگیر یک بحران فراگیر شد.
اسکناسهای مدرن برای اولینبار توسط بانک مرکزی ژاپن در سال ۱۸۸۵ منتشر شد، یعنی سه سال پس از ایجاد یک بانک مرکزی توسط دولت ژاپن. در طول تاریخ، این اسکناسها از ۰.۰۵ ین تا ۱۰.۰۰۰ ین متغیر بوده است. تمام اسکناسهایی که بیش از یک ین ارزش دارند و از سال ۱۹۴۶ چاپ شدهاند، هنوز هم در گردش هستند و قانونی محسوب میشوند.
اسکناس ۱۰۰۰ ینی و بازتاب ژاپن
روی اسکناس ۱۰۰۰ینی چهره «فوکوزاوا یوکیچی»، روزنامهنگار، نویسنده، نظریهپرداز و متفکر ژاپنی نقش بسته است. فوکوزاوا روزنامهای به نام «جیجی شینپو» (به معنی رویدادهای کنونی) منتشر میکرد که در میان مردم بسیار محبوب و مورد اعتماد بود. با شروع اصلاحات، فوکوزاوا مردم را از طریق این روزنامه تشویق کرد تا نگرش سیاسی معتدلی نسبت به تغییرات در ساختارهای اجتماعی، سیاسی و نظامی اتخاذ کنند. او کتابهای متعددی در زمینههای مختلف از جمله شیمی، هنر، ارتش و جامعه به ژاپنی ترجمه کرد و بیش از یکصد عنوان کتاب در مورد جامعه غربی، فلسفه و تاریخ به نگارش درآورد.
فوکوزاوا یکی از تأثیرگذارترین افرادی بود که به مدرنیزاسیون ژاپن کمک کرد. او هرگز هیچ مقام و سمتی را نپذیرفت و در تمام عمر یک شهروند عادی باقی ماند. او در تمام عمر خود سعی کرد بین ژاپنیهای هوادار انزوا و حامیان مشارکت فعال، بین علمگرایان رادیکال و علمستیزان نستوه و بین ساموراییهای سنتگرای مخالف اصلاحات با متجددان سنتستیز تعادل برقرار کند. او عمیقاً طرفدار آموزش رایگان عمومی بود و باور داشت با افزایش تحصیلات، فضیلت عمومی افزایش خواهد یافت.
بیراه نیست که فوکوزاوا را با «بنجامین فرانکلین» در ایالات متحده مقایسه میکنند. او بهعنوان یکی از بنیانگذاران ژاپن مدرن همواره مورد احترام بوده است. پشت این اسکناس پرنده اساطیری «فنگهوانگ» آمده که ریشه در «سینوسفِر» (یا حوزه فرهنگی شرق آسیا) دارد. بر اساس افسانهها منقار خروس، صورت پرستو، پیشانی مرغ، گردن مار، سینه غاز، پشت لاکپشت، پای گوزن و دم ماهی دارد. فصل اول کتاب کلاسیک کوهها و دریاها بیان میکند که هر قسمت از بدن فنگهوانگ نماد یک کلمه است؛ سر نشاندهنده فضیلت، بال نشاندهنده وظیفه، پشت نشاندهنده شایستگی، شکم نشاندهنده اعتبار و سینه نشاندهنده رحمت است.
در دنیای غرب، معمولاً فنگهوانگ را ققنوس چینی یا صرفاً ققنوس مینامند؛ اگرچه شباهتهای اساطیری آن با ققنوس غربی سطحی است. فنگهوانگ بر فراز معبد «بیودو-این» (معبد برابری)، یک معبد بودایی در شهر اوجی در استان کیوتو، ژاپن قرار گرفته که در اواخر دوره هیآن ساخته شده است. این معبد مشترکاً متعلق به فرقههای «جودو شو» (سرزمین پاک) و تندای شو است.
راه بینهایت
اقتصاددانان همواره از اینکه چگونه ژاپن دچار فروپاشی نشده، شگفتزده شدهاند. تنها توجیه منطقی هم چیزی نیست جز اینکه هرگز یک تحول اجتماعی در این کشور رخ نداده است، اما ریشههای این مسئله بهمراتب عمیقتر است. ژاپنیها پس از جنگ جهانی دوم، توانستند تعادل ظریفی بین انزواگرایی و مشارکت فعال برقرار کنند. این امر باعث شد ژاپنیها به نوعی بازتنظیم «قرارداد اجتماعی» نائل شوند و راه آنها برای توسعه هموارتر شود.
جهت مشاهده فایل باکیفیت تصویر زیر، اینجا را کلیک کنید
[…] معبد برابری / ژاپن به روایت اسکناس ۱۰۰۰ ینی […]