عصر تراکنش ۶۳ / فوتبال عمیقاً در فرهنگ برزیل ریشه دوانده؛ تا جایی که بیشتر جهان این کشور را از دریچه تیم ملی فوتبال آن میشناسد. از زمان ورود فوتبال به این کشور آمریکای جنوبی در ۱۱۵ سال پیش، برزیل فوتبال را به یک هنر زیبا و ابزاری برای انسجام اجتماعی تبدیل کرده است. باید یک گام فراتر نهاد و گفت فوتبال در برزیل به مثابه «کارخانه رؤیاسازی» عمل میکند؛ چراکه هرساله میلیونها کودک فقیر را در آرزوی «قرارداد» و «لژیونر شدن» جذب این رشته ورزشی میکند.
در تحقیقی که بهتازگی در برزیل انجام شده و نتایج آن بحثهای بسیاری را برانگیخته، فقر یکی از دلایل توسعه فوتبال در برزیل معرفی شده است. جمعیت ۱۵ میلیونی زیرخط فقر، ستونفقرات فوتبال این کشور را تشکیل میدهند. در واقع، فقر زمینههای خاصی را ایجاد میکند که میتواند فرصتها را برای کسب مهارت شکل دهد. فقرا در نواحی حاشیهنشین برای سرگرمی ارزان، دسترسی به فرصتهای شغلی و حفظ سلامت و رفاه به فوتبال پناه میبرند.
فوتبال به مثابه کارخانه رؤیاسازی
فوتبال در سال ۱۸۹۴ توسط «اسکار کاکس» و «چارلز میلر»، دو بریتانیایی، وارد برزیل شد. در ابتدا، این ثروتمندان و طبقات بالای اجتماعی بودند که به این ورزش روی آوردند، اما با گذشت زمان طبقات پایینتر بهویژه در زاغهها عاشق این ورزش شدند. در حالی که قبلاً فوتبال مختص سفیدپوستان طبقه بالای جامعه بود، این بازی به تسخیر سیاهپوستان درآمد و واقعاً به بازی مردمی تبدیل شد. نفوذ فوتبال در جامعه برزیل با تغییر در نحوه بازی همراه بود و سبکی کاملاً جدید توسعه یافت.
فوتبال در برزیل چیزی فراتر از یک بازی است؛ فرهنگ، زندگی و رستگاری است. این مسئله به بهترین شکل در کتاب «الکس بلوس» تحت عنوان «فوتبال: شیوه زندگی برزیلی» منعکس شده است. بلوس تاریخچه فوتبال در برزیل را از آغاز تا انتهای قرن بیستم توضیح میدهد. او داستان اینکه چگونه فوتبال در فرهنگ برزیل ریشه دوانید را روایت میکند. نقلقولهای او نشاندهنده نقش فوتبال در زندگی برزیلی است: «من گریه میکردم، بدون اینکه بدانم چرا. گریه از روی احساس. اما از یک احساس ناب که نه شادی بود و نه غم، نه قطعیت بود و نه شک، بلکه همهچیز بود… شاید به این دلیل که باختیم.
من برای جادوی معصومانه آن بعدازظهر سرد، آن بعدازظهر گرم، آن بعدازظهر غیرممکن گریه میکردم.» در فرهنگ برزیل، فوتبال یک جادو است. چیزی شبیه رئالیسم جادویی در ادبیات. خانوادههای فقیر به آبوآتش میزنند تا فرزندانشان را به یکی از مدارس فوتبال بفرستند. اینجا تمرکز بر فوتبال است، نه تحصیل. در واقع فوتبال یک سرمایهگذاری است. تنها برگ لاتاری که زاغهنشینهای ریو در دست دارند و هر شب با رؤیای برندهشدن آن به خواب میروند. با وجود این، شانس موفقیت به اندازه برندهشدن در لاتاری ناچیز است. از حدود ۳۰ میلیون بازیکن فوتبال در برزیل، تنها ۳۰۷۰۰ بازیکن حرفهای هستند. حتی در میان این گروه بسیار مورد حسادت، ۸۲ درصد تنها ۷۲۴ رئال (۱۳۹ دلار) در ماه دریافت میکنند.
رئال برزیل
رئال برزیلی (نشانه: $R کد:BRL) واحد رسمی پول کشور برزیل است. هر رئال به ۱۰ سنتاووس تقسیم میشود. سنتاووس به معنای ۱۰/۱ است. از سال ۲۰۱۵ به بعد برزیل درصدد جمعآوری واحد قدیم خود یعنی کروزور بوده است. کروزور یا ۱/۱۰ رئال تا پایان سال ۲۰۲۱ اعتبار داشت و بعد از آن جمعآوری شد. رئال برزیل از اعتبار بالایی در جهان برخوردار است؛ تا آنجا که از آوریل ۲۰۱۹، رئال بیستمین ارز پرمعامله جهان بوده است.
واحدهای پولی مورد استفاده در گذشته عبارت بودند از: رئال پرتغالی، از قرن ۱۶ تا ۱۸؛/ رئال قدیمی برزیل، از ۱۷۴۷ تا ۱۹۴۲ / کروزوری قدیم، از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۶۷/ کرورروی جدید، از ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰/ کروزادو، از ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹/ کروزادوی جدید، از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۰/ کروزوری رئال، از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴/ رئال کنونی، از سال ۱۹۹۴.
رئال جدید در اول ژوئیه ۱۹۹۴، در زمان ریاستجمهوری «ایتامار فرانکو» بهعنوان بخشی از یک طرح گستردهتر برای ثبات اقتصاد برزیل، موسوم به پلانو، معرفی شد. در ابتدا، ارزش واقعی رئال دقیقاً برابر با یک دلار آمریکا بود. بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸، نرخ ارز بهشدت توسط بانک مرکزی برزیل کنترل شد؛ بهطوری که ارزش واقعی بهآرامی نسبت به دلار کاهش یافت و از نزدیک ۱:۱ به حدود ۱.۲:۱ در پایان سال ۱۹۹۸ رسید. در سال ۱۹۹۹، بازارهای بینالمللی که بهدلیل نکول روسیه مختل شده بود، بانک مرکزی را تحت رهبری «آرمینیو فراگا»، رئیس جدید خود، مجبور کرد تا نرخ ارز را شناور کند.
در سوم فوریه ۲۰۱۰، بانک مرکزی برزیل سری جدید اسکناسهای این کشور را معرفی کرد. طراحی جدید در تلاش برای کاهش جعل، عناصر امنیتی متعددی به آن اضافه کرده بود. این تغییرات منعکسکننده رشد اقتصاد برزیل و نیاز به ارز قویتر و ایمنتر است.
اسکناس ۱۰رئالی و بازتاب برزیل
اسکناس ۱۰ رئالی، بیش از ۲، ۵، ۱۰، ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ رئالی میتواند برزیل و جامعه پویای آن را بازتاب دهد. این اسکناس روایتی است که ما را در نخستین روزهای قرن شانزدهم سوار بر کشتیهای بادبانی «پدرو آلوارز کابرال» میکند و آرامآرام به روزگار معاصر میآورد؛ جایی که منظومهای شگفتانگیز از اقوام، نژادها، زبانها و مذاهب در کنار یکدیگر زندگی میکنند. این تنوع شگرف در حیات جانوری و گیاهی نیز بازتاب یافته است و در سراسر جهان بیمثل و مانند است. انگار که انسان و طبیعت در اوج هماهنگی و سازگاری با هم هستند. این اسکناس، نماد وحدت در عین کثرت است، چراکه نماد جمهوری در یکسو و تنوع فرهنگی-زیستی در سوی دیگر این پول خودنمایی میکنند. نماد جمهوری، یکی از نمادهای مهم ملی در برزیل و پرتغال است. این تندیس نشان دهنده زنی جوان است که تاجی از برگهای غار یا برگبو به سبک رومی به پیشانی و کلاهی به شکل فریگی بر سر دارد. این نماد تقریباً در همهجا به چشم میخورد، از نقاشیها و مجسمهها در ساختمانهای دولتی تا سکهها و اسکناسها. این نماد نخستین بار در قرن نوزدهم و بهعنوان نماد جمهوریخواهان مورد استفاده قرار گرفت.
تاج برگهای غار یا برگبو، نماد خرد و همچنین پیروزی است. کلاه فریگی، نماد آزادی است و ریشه آن به قرن هجدهم بازمیگردد. در جریان جنگ استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه، ژاکوبنها کلاه فریگی را بهعنوان نماد آزادی بهسر کردند و تا امروز نیز نماد ملی فرانسه، یعنی ماریان، کلاه فریگی بر سر دارد. این کلاه، نماد این است که یک ملّت که زمانی در بند رژیم فئودالی پادشاهی بود، از آن آزاد شده است.
در طرف دیگر، طوطی سرخوسبز یا مکائوی بالسبز دیده میشود که از قدیمالایام نماد تنوع زیستی در برزیل بوده است. احتمالاً به این دلیل که یکی از نمادهای برزیل در جهان است و هم به لحاظ تنوع گونه و زیرگونه خارقالعاده است. همانطور که گفتیم، تنوع جانوری-انسانی در برزیل دو روی یک سکهاند. در واقع،از زمان ورود پرتغالیها در سال ۱۵۰۰، اختلاط ژنتیکی قابل توجهی بین آمریکاییها، اروپاییها و آفریقاییها در تمام مناطق برزیل اتفاق افتاده است. همچنین از قرن نوزدهم، برزیل مرزهای خود را به روی مهاجرت باز کرد.
حدود پنج میلیون نفر از بیش از ۶۰ کشور بین سالهای ۱۸۰۸ تا ۱۹۷۲ به برزیل مهاجرت کردند که اکثر آنها از نژاد پرتغالی، ایتالیایی، اسپانیایی، آلمانی، اوکراینی، لهستانی، یهودی، روسی، چینی، ژاپنی و عربی بودند. در سال ۲۰۰۷، بنیاد ملی بومیان برزیل تخمین زد که برزیل دارای ۶۷ قبیله منزوی (بدون هرگونه تماس بیرونی) است. علاوه بر این، در مناطق دورافتاده به ۱۸۰ زبان صحبت میشود و تعداد قابل توجهی از زبانهای دیگر نیز در میان مهاجران و فرزندان آنها رواج دارد.
رؤیایی که سر ایستادن ندارد
از دیدگاه جامعهشناسی، مشارکت ورزشی بهشدت به طبقه اجتماعیای وابسته است که کودک به آن تعلق دارد. هرچه کودک فقیرتر باشد، احتمال کمتری دارد که امکانات و فرصت شرکت در ورزش سازمانیافته را داشته باشد. اما همانطور که گفتیم، گاهی این دیدگاه برعکس میشود. جایی که فوتبال به کارخانه رؤیاسازی بدل میشود و عملاً تنها فرصت برای فرار از فقر و زاغهنشینی است، خانوادههای فقیر هرچه دارند میدهند تا پسرشان بتواند دستکم از این طریق سرنوشت خود را تغییر دهد.
جهت مشاهده فایل باکیفیت تصویر زیر، اینجا را کلیک کنید
[…] پناه به فوتبال / برزیل به روایت اسکناس ۱۰ رئالی […]