بانکداری هوشمند، مرحلهای از دگردیسی نیست
مهران محرمیان، معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی درباره مفهوم بانکداری هوشمند میگوید
عصر تراکنش ۷۶ / تاکنون چهار نسل از صنعت بانکداری در دنیا گذشته و در چهارمین نسل از این صنعت، مفهوم بانکداری هوشمند شکل گرفته است؛ مفهومی که ناظر به هوشمندسازی فرایندهای صنعت بانکداری است که استفاده از هوش مصنوعی و کلانداده دو مؤلفه اصلی آن هستند. هوشمندسازی در بانکداری به معنای استفاده از فناوریهای نوظهور، ابزارها و روشهای فنی و اطلاعاتی در جهت بهبود تصمیمگیریها، مدیریت صحیح امور، ارتقای سطح کیفیت خدمات و نیز شخصیسازی خدمات با توجه به رفتارهای مشتری است.
در گفتوگویی با مهران محرمیان، معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی به پارادایمهای مختلف بانکداری و وضعیت بانکداری هوشمند در ایران پرداختیم. به باور محرمیان، بانکداری هوشمند مقولهای موازی با بانکداری الکترونیکی و بانکداری دیجیتالی است و در واقع، هوشمندی خصیصهای است که به هر کدام از نسلهای بانکداری قابل انضمام است. او بر این عقیده است که خلاء استفاده از دو مقوله هوش مصنوعی و کلانداده در صنعت بانکی کشور، محسوس است و این خلاء هم در بدنه بخش دولتی و هم در بدنه بخش خصوصی احساس میشود. گزارشی از این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید.
هوشمندسازی خاص یک صنعت نیست
به گفته مهران محرمیان، معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی، مقوله هوشمندسازی خاص صنعت بانکداری نیست و این روزها به یکی از عناصر اصلی گفتمان توسعه تمام صنایع و کسبوکارها تبدیل شده و مصادیق آن در بسیاری از حوزهها قابل مشاهده است که پیامدهای خیرهکنندهای نیز دارد. او میگوید: «صنعت بانکی نیز یکی از صنایعی است که به اهمیت این مقوله و لزوم توسعه آن پی برده و آن را در دستورکار خود قرار داده است. برای بررسی وضعیت بانکداری هوشمند در ایران، لازم است که به مسیر طیشده در این زمینه اشاره کنیم.
در گذشتههای نهچندان دور تقریباً تمام عملیاتهای بانکی در ایران به صورت غیرمتمرکز، دستی و به شیوهای سنتی انجام میشد و بهتدریج به سمت سامانههای متمرکز و الکترونیکیکردن کارها حرکت کردیم و با ارتقای زیرساخت ها، دسترسی افراد به بانک را گسترش دادیم. به این ترتیب، به سطح قابل قبولی از بانکداری الکترونیکی رسیدیم که منجر به خلق اینترنتبانکها و نرمافزارهای گوناگون شد. در واقع اینطور میتوان گفت که حالا مشتریان ما فقط مشتری یک شعبه نبودند و این امکانات جدید جای شعب بانکی را گرفته بود تا اینکه کمکم به سمت بانکداری دیجیتال رفتیم.»
او توضیح میدهد که با در نظر گرفتن این تحولات و سطح پایداری و دامنه متنوع خدمات در بانکداری الکترونیک میتوان گفت که این پارادایم بانکداری در ایران عملکرد خوبی داشته و گرچه ایدهآل نبوده، اما قابل دفاع است.
از توسعه زیرساخت ها تا تأکید بر نوآوری
محرمیان معتقد است که با گذار از بانکداری الکترونیکی و رفتن به سمت بانکداری هوشمند و دیجیتالی عرصه رقابت بانکها نیز متفاوت شده و اگر در بانکداری الکترونیکی تمرکز بر ایجاد و گسترش زیرساخت ها و ابزارهای فناورانه بود، در بانکداری دیجیتالی این نوآوری است که حرف اول را میزند و هر بانکی که در این زمینه عملکرد بهتری داشته باشد، موفقتر خواهد بود. به باور او، وضعیت صنعت بانکی کشور در این زمینه خوب است و همزیستی قابل قبولی بین بانکها و فینتک ها شکل گرفته و مجموعه متنوعی از خدمات در قالب کسبوکارهای مختلف بر بستر فناوری و نوآوری ارائه شده است.
او میگوید: «با این توضیح و بر اساس درکی که من از روند طی شده دارم، شاید دقیقتر این باشد که بانکداری هوشمند را در ادامه بانکداری الکترونیکی و بانکداری دیجیتال ندانیم. به باور من، بانکداری هوشمند مقولهای موازی با بانکداری الکترونیکی و بانکداری دیجیتالی است و در واقع، هوشمندی خصیصهای است که به هرکدام از نسلهای بانکداری الکترونیکی و دیجیتالی قابل انضمام است و تعبیری مثل «گذار به بانکداری هوشمند» که متضمن گذار از بانکداری الکترونیکی و دیجیتالی به بانکداری هوشمند است، تعبیر درستی نیست.»
لزوم استفاده از کلانداده و هوش مصنوعی
کلانداده و هوش مصنوعی مؤلفههای اصلی هستند که در بانکداری هوشمند به آنها توجه میشود. محرمیان با اشاره به میزان توجهی که در بانکداری ایران به این دو فاکتور میشود، درباره وضعیت فعلی بانکداری هوشمند در کشور عنوان میکند: «استفاده بیشتر از کلانداده و هوش مصنوعی بهمنزله ارزشآفرینی بیشتر و توسعه بانکداری هوشمند است و در ایران کمتر به این دو مقوله توجه میشود و گرچه بارقههایی از توجه به آنها دیده میشود، باید گفت که این توجه کافی نیست و ما در سطوح ابتدایی و اولیهای قرار داریم که نمیشود آن را استفاده از کلانداده و هوش مصنوعی نامید که البته نباید این اقدامات را نادیده و ناچیز گرفت.
با این وجود اگر از این مرحله جلو برویم، به هسته سخت بانکداری هوشمند خواهیم رسید که در آن شاهد تغییر الگوهای رقابتی و رقابت بین الگوریتمها خواهیم بود و در چنین فضایی آن بانکی برنده میدان است که با استفاده از ابزارهای در دست خود، ارزش بیشتری را برای مشتری خلق کند. به نظر من، ما اکنون در حال گذار از مرحله اول و نزدیک شدن به هسته سخت رقابت بین الگوریتمها و خلق ارزشهای نو و جذاب برای مشتری هستیم و بانکهایمان بهتدریج به ابزارهای هوش مصنوعی و کلانداده مجهز میشوند. آنچه امروز از آن تحت عنوان هوش مصنوعی یاد میشود، اصلاً هوش مصنوعی نیست و بهغلط با این نام شناخته شده است.»
خلاء استفاده از هوش مصنوعی و کلانداده در صنعت
به گفته معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی، کار اصلی بانکداری هوشمند بعد از استفاده آنها از هوش مصنوعی و کلانداده در فرآیند تصمیمگیری و سازماندهی امور شروع شده و چالشها تازه اینجا خودشان را نشان می دهند. او در این خصوص توضیح میدهد: «خلاء عدم استفاده از این دو مقوله در صنعت بانکی کشور، محسوس است و این خلاء هم در بدنه بخش دولتی و هم در بدنه بخش خصوصی احساس میشود و هنوز که هنوز است برخی از امور به شیوههای سنتی انجام میشوند.
در واقع، اگر بخواهیم به طور خاص درباره اکوسیستم بانکداری صحبت کنیم، باید روی استفاده از الگوریتمهای هوشمند در تصمیمگیری برای مقولاتی نظیر سیاستهای پولی و ارزی، مهار تورم، تسهیلات و امثالهم تأکید کرده و ببینیم که این موضوع تا چه اندازه گسترش یافته است. ما در بانک مرکزی این کار را با الگوریتمهای ساده آغاز کردهایم؛ الگوریتمهایی که به سمت هوشمند شدن هرچه بیشتر میروند و گاهی هم شکست خوردهایم که نشانه خوبی از رسیدن به همان هسته سخت پیادهسازی بانکداری هوشمند در ایران است.»
برنامه توسعه بانکها در چهار دهه گذشته
بنا بر صحبتهای محرمیان، تغییرات صنعت بانکی کشور از دهه هفتاد شروع شده و تا امروز ادامه داشته است. او در این خصوص میگوید: «برنامهریزی و اقدام برای فراهم کردن زمینههای توسعه اقتصاد دیجیتال در ایران از اوایل دهه هفتاد در دستور کار بانک مرکزی قرار گرفت و تاکنون اقدامات زیادی برای تکمیل پازل بانکداری هوشمند در کشور انجام شده است. توسعه نظامهای درونبانکی اولین گامی بود که در در دهه هفتاد آغاز شد و ادامه پیدا کرد.
در گام دوم توسعه زیرساختهای بین بانکی مطرح شد و دهه هشتاد صنعت بانکداری به تحقق این ایده اختصاص داده شد. در دهه نود اقدامات لازم برای توسعه شبکه پرداخت در دستور کار بانکها قرار گرفت و حاصل این تلاش خلق شبکه پرداختی بود که بهجرأت میتوان آن را کاملترین و گستردهترین شبکه پرداخت منطقه نامید. از ابتدای سال ۱۴۰۰ نیز اولین گامها برای توسعه بانکداری دیجیتال در ایران برداشته شده و در حال انجام است.»
اهمیت زیرساختها و ابزارهای بانکداری دیجیتال
ظهور و فراگیری خدمات فناوران مالی، توسعه سکوها و ظهور نئوبانکها از جمله مواردی است که در دو سال گذشته رشد و توسعه زیادی داشته و میتوان از آن بهعنوان مقدمهای برای گذار به بانکداری هوشمند یاد کرد. او با اشاره به این موضوع بیان میکند: «به نظر من بانکداری هوشمند مرحلهای از دگردیسی در نسلهای بانکداری نیست، اما بدون برخورداری از زیرساختها و ابزارهای بانکداری دیجیتال نمیتوان به بانکداری هوشمند فکر کرد.
در سالهای اخیر قدمهای کوچکی برای استفاده از ابزارها و توانمندیهای هوشمندسازی در بانکداری برداشته شده، اما هنوز خیلی زود است که بتوانیم از تحقق معنادار بانکداری هوشمند در ایران صحبت کنیم و باید تمرکزمان روی همین گامهای اولیه باشد. در نتیجه اینطور میتوان گفت که در بانک مرکزی آزمون و خطاهایی انجام دادهایم و در برخی موارد موفق و در برخی از آنها ناموفق بودهایم. عدمموفقیتهایی که وجود دارد به معنای اشتباه در بهکارگیری روشهای هوشمند نیست و به روشهای ما برمیگردد که به دنبال تصحیح آنها هستیم.»
شعب فیزیکی حذف نمیشوند
برخی بر این باورند که با ظهور و توسعه بانکداری هوشمند، شعب فیزیکی بانکها از بین خواهند رفت و همه امور مالی و بانکی افراد از طریق کانالهای هوشمند انجام میشود. محرمیان با رد این باور اظهار می کند: «تحقق ایده بانکداری هوشمند به معنای حذف شعب و افزایش کانالهای غیرحضوری نیست، بلکه ما در هوشمندسازی به دنبال استفاده از کلانداده هستیم.
در واقع، در این پارادایم بانکداری بانکها به دنبال توسعه زیرساخت های ارتباطی و شبکهسازی خدمات و محصولات خود نیستند و با گذار از این دوران به دنبال ارائه محصولات و خدماتی هستند که ریشه در بینش مبتنی بر تحلیلهای ساختاریافته، ساختارنیافته و همچنین شرایط فعلی سیاستهای پولی، مالی و بازار دارد. منابع دادهای مورد استفاده در بانکداری هوشمند طیف بسیار گستردهای از منابع انسانی، مشتریان، بازار، فرهنگ و سیاست را در بر میگیرد و از این طریق به توسعه بانکداری کمک میکند.»