عصر تراکنش ۷۶؛ علیرضا خداکرمی، رئیس هیئتمدیره تجارت الکترونیک پارسیان / حوزه پرداخت یکی از ارکان صنعت مالی است که در دنیا با توجه به توسعه فینتک و فناوریهای نوین با رشد و تغییر همراه شده است اما در ایران چنین تغییری رخ نداد و اکنون شاهد هستیم که تنظیمگری و قانون گذاری در صنعت پرداخت بهدرستی اتفاق نمیافتد.
قانونگذاری در تجربه جهانی به سمت تنظیمگری حرکت کرد و به این ترتیب نشان داده شد که تنظیمگری از قانونگذاری مهمتر است. باید قبول کرد که چند عامل نظارت، صیانت و حمایت بر تنظیمگری اثرگذار است و اگر بنا باشد که نظارت را بدون صیانت به سرانجام برسانیم، بدون شک بستری ایجاد میشود تا ضرر بیشتر به مجموعههای متعهدتر تحمیل شود.
مجموعههای PSP به شکل گسترده و البته بهدرستی تحت نظر هستند اما از آنها صیانت و حمایت نمیشود. به عبارت دیگر باید قبول کرد که این حوزه با ضعفهایی همراه است تا جایی که نگاه مبتنی بر قانون به جای تنظیمگری حاکم شده است. براساس تجربه جهانی شاهد هستیم که مجموعههای نظارتی چند قدم عقبتر از بازار قرار میگیرند و فرصت میدهند تا مجموعهها با تکیه بر تکنولوژی دست به آزمایش کسبوکارها بزنند و پس از آنکه ساختار کارشان مشخص شد، مجموعه نظارتی دست به قانونگذاری میزند، چرا که قانونگذار اگر بخواهد پیشرو باشد، دچار توهم بیشدانایی میشود و بازار را به نابودی میکشاند. بر همین اساس باید گفت که «رگتک» از آن دسته موضوعاتی است که باید به طور ویژه مورد توجه قرار بگیرد و همچنین تغییرات فناوریها در حوزه کسبوکارها برای تنظیمگری سازماندهی شوند.
در تمام مراحل تنظیمگری، نباید فراموش کرد که این حوزه شامل سه بعد صیانت، نظارت و حمایت است. اگر هر یک از این ابعاد مورد غفلت قرار بگیرند بدون شک دچار رفتار کاریکاتوری خواهیم شد. قانونگذار یا رگولاتور یا ناظر باید وظیفهاش را انجام دهد و در این مسیر فعال باشد. به عبارت دیگر اگر مجموعهای که با مجوز و تحت نظارت فعالیت میکند با یک فضای رقابتی روبهرو باشد که در آن مجموعههایی بدون مجوز و بدون اعمال نظارت فعالیت میکنند، باید قبول کرد که شرایط برای ادامه کار سخت و بازار دچار آشفتگی میشود. ناظر باید بهدرستی دست به قانونگذاری و تنظیمگری بزند اما این تنظیمگری نباید تنها محدود به کسانی باشد که این قوانین را پذیرفتهاند.
اگر مجموعهای میپذیرد که تحت سلطه یک حاکمیت (نظارتگر) باشد، آن حاکمیت نیز موظف است در برابر مجموعههایی که خارج از این سلطه دست به رقابت میزنند، به یاری مجموعه تحت سلطهاش بپردازد و از آنها صیانت کند. بنابراین ضمن تقدیر از زحمات رگولاتور پیشنهاد میشود که رگولاتور در این حیطه دست به اصلاح و تغییر رویکرد بزند و تنها به قانونگذاری و نظارت محدود نشوند. آنها باید به صیانت و حمایت نیز توجه کنند چراکه حذف هر یک از سه رکن ذکرشده به معنای از بین رفتن این ساختار خواهد بود.
تجربه سالیان نشان میدهد که متاسفانه تصمیماتی گرفته و ضوابطی گذاشته میشود اما در نهایت مجموعههای متعهد، متضرر میشوند و در مقابل افرادی که ضوابط را رعایت نکنند، در کوتاهمدت سود خواهند برد و پیش خواهند رفت تا روزی که در آینده با مانعی روبهرو شوند.
در این میان لازم است نیمنگاهی به مبحث تنظیمگری هوشمند نیز داشته باشیم. تنظیمگری هوشمند، واژه درستی است که بهاشتباه استفاده میشود. کلام حقی است که به باطل زده میشود. تنظیمگری هوشمند همان نظارت هوشمند نیست. با توجه به چهارچوبهای صنعت پرداخت در نظام کارمزد و افزایش روزافزون هزینهها باید گفت که تغییرات در نظام کارمزد اثر شگفتانگیزی نداشته و حداکثر بین ۹ تا ۱۲درصد تغییر درآمد برای شرکتهای پرداخت ایجاد شده است.
به نظر نمیرسد با این مدل در سنوات آینده نیز شاهد رشد قابلتوجهی در نظام کارمزد از نظر درآمدی باشیم. در رابطه با بحث هزینهها نیز باید گفت که این بخش به شکل سریع رشد خواهند کرد و روند سودآوری شرکتهای PSP افت بیشتری خواهد داشت. با این روند شاید به نقطهای برسیم که در آینده تمام شرکتهای PSP زیانده باشند. این اتفاق نشان میدهد که اگر یک عقلانیت برای اصلاح امور شرکتهای PSP وجود نداشته باشد بهزودی دچار بحران در این حوزه خواهیم شد..
با نگاه به راهبردها باید گفت که تنظیمگری هوشمند با تکیه بر ابزارها و نهادسازیها ممکن خواهد بود. سه واژه کلیدی صیانت، حمایت و نظارت بهعنوان سه رکن کلیدی در تنظیمگری شناخته میشوند و برای هر یک از این ارکان نیازمند ایجاد ابزار، ساختار و هوشمندسازی هستیم. اگر به هر یک از این ارکان بیش از اندازه توجه شود، بدون شک به سرمنزل مقصود نخواهیم رسید.