عصر تراکنش ۷۶؛ مجید هادی، مدیرعامل تجارت الکترونیک پارسیان / شبکه پرداخت در دو دهه گذشته، خدمات شایانی را به کسبوکارها ارائه کرد و توانست دریچههای جدید توسعه را پیش روی آنها بگشاید اما در خلال این توسعه، شبکه پرداخت نتوانست به جایگاه اصلی خود دست پیدا کند. شاید بهجرئت بتوان گفت این روزها وضعیت شبکه پرداخت مناسب نیست. برای برونرفت از این شرایط نیازمند اعمال نگاه «نو و نوآورانه» از سوی قانونگذار و بازیگران صنعت هستیم و باید برای دگردیسی این صنعت فکر اساسی کرد.
بدون شک نوآوری، هوای تازهای را در صنعت خواهد دمید و تحول و دگرگونی چشمگیری را ایجاد خواهد کرد. برای رسیدن به سرمنزل مقصود، ما نیازمند نقشآفرینی تمام بازیگران صنعت هستیم.
شاید بتوان نوآوری را به دو بخش نوآوری باز و بسته تقسیم کرد؛ نوآوری بسته به بهبودهای صنعت از داخل مربوط است. بهعنوان مثال در بازه زمانی ۸۰ساله برای صنعت هوایی دنیا، تحول عجیبی رخ نداد و تمام تحولها در مسیر بهبود بود؛ اما اتفاقی مانند هواپیمای مافوقصوت (اگرچه تجاری نشد) نوآوری قابلتوجهی را رقم زد. از نمونههای موفق نوآوری باز میتوان به صنعت فضایی و ورود SpaceX به این صنعت اشاره کرد؛ بنابراین نوآوری از داخل بیشتر در مسیر بهبود است. در صنعت پرداخت نیز میتوان به پرداخت و بانکداری شخصی اشاره کرد و خدمات پرداخت و بانکی شخصیسازیشده از این جنس به شمار میروند.
نکته قابلتأمل این است که هوای تازهای که صنعت به آن نیازمند است، در دسته نوآوری باز و بیرون از صنعت قرار میگیرد و از این طریق صنعت به چالش کشیده میشود و تغییر خواهد کرد، اما در این فضا یک مانع بزرگ به نام رگولاتور وجود دارد. نقشآفرینان شبکه پرداخت و بانکداری باید قبول کنند که رگولاتور نیز امری تغییرپذیر است.
برای توضیح بیشتر لازم به یادآوری است، AI و سایر تکنولوژیهای درحالتوسعه میتوانند بهعنوان زیرساخت نوآوری قرار بگیرند و تأثیرگذار باشند اما هوش مصنوعی بهتنهایی نمیتواند کاری برای نوآوری بکند. بهعبارتدیگر استفاده از هوش مصنوعی که یک زیرساخت مناسب است، میتواند برای رسیدن مقصد عالی یعنی همان نوآوری کارگشا باشد.
مسیر صنعت پرداخت و صنایع تکنولوژیمحور از این راه عبور خواهند کرد و بدون شک ما شاهد تحولی نخواهیم بود مگر اینکه از این بسترها بهدرستی استفاده کنیم. تجارت الکترونیک پارسیان نیز بر اساس همین ساختار ذهنی که ذکر کردم، فضایی را فراهم کرده است تا از هر دو مدل نوآوری بهدرستی استفاده شود و با چسباندن تکههای پازل نوآوری یک جهش بزرگ در صنعت داشته باشیم.
در بحث قانونگذاری و نظارت یک دوگانگی وجود دارد. البته این موضوع در سطح بینالمللی نیز مشاهده شده است اما در ایران مسئله عمیقتر است. نظارت ما فعال (Active) اما قانونگذاری ما غیرفعال (Passive) است، درحالیکه اگر به تجربه دنیا بنگریم، مشخص میشود که عموماً نظارتهایشان به فعالی ما نیست، با فاصله بر نوآوریها نظارت دارند اما متأسفانه در ایران اجازه خلق ارزش از همان ابتدا داده نمیشود. در چنین شرایطی اجازه تغییر نخواهیم داشت مگر اینکه اقدام انجامشده خارج از دایره نظارت باشد. بدون شک نمیتوان انتظار داشت حوزه PSP و بانکها نوآوری خاصی داشته باشند، چراکه تحت نظارت شدید هستند.
بهطورکلی در بحث پرداخت نیز این نیاز احساس میشود که ناظر باید فعالیت بهتری داشته باشد؛ بهعنوان مثال در بحث پایانهها، اینکه میگویند شرکتهای PSP باید پایانههایشان را به ۵۰۰ هزار مورد کاهش دهند، آیا یک خواسته تجاری است؟ آیا بانکها میپذیرند که یک شرکت PSP در یک روستا خدمات ارائه ندهد؟
با توجه به فضایی که شرکتهای پرداخت در آن مشغول به فعالیت هستند، باید قبول کرد که قانونگذار در حیطه وظایف خود باید به جزئیات و شرایط فعالیت شرکتهای پرداخت توجه داشته باشد و برای تغییر شرایط فعلی، تصمیمات مهمی را اخذ کند.