عصر تراکنش ۷۸ / سم آلتمن امسال روز شکرگزاری عجیبی داشت. مدیرعامل OpenAI معمولاً هر سال در این روز به سنتلوئیس میرفت تا با خانوادهاش دیدار کند. اما امسال درست پیش از این تعطیلات، جدالی حیاتی برای در دست گرفتن کنترل شرکتی اتفاق افتاد که برخی معتقدند سرنوشت انسان در اختیارش است. آلتمن خسته بود. برای گردش و استراحت به مزرعهاش در ناپاولی رفت و بعد به سانفرانسیسکو برگشت تا چند ساعتی را با یکی از اعضای هیئتمدیرهای بگذراند که در فاصله ۵ روز پرسروصدا ابتدا او را اخراج کرده و بعد به سر کار برگردانده بودند. چند ساعتی کامپیوترش را کنار گذاشت تا پاستای گیاهی بپزد، با صدای بلند موسیقی گوش کند و با نامزدش، الیور مولهرین، غذا بخورد. آلتمن ۳۰ نوامبر به تایم گفت: «از دیوانهوارترین اتفاقهایی بود که از سر گذراندهام. هنوز گیج و سردرگمم.»
محصول تحولآفرین چت جیپیتی
دقیقاً یک سال از زمانی که OpenAI چت جیپیتی را عرضه کرد گذشته است. چت جیپیتی محصولی در حوزه فناوری با سریعترین پذیرش تاریخ است. این چتبات و جانشینش، GPT-۴، برای این شرکت و جهان تحولآفرین بودهاند. آلتمن میگوید: «برای بسیاری از افراد سال ۲۰۲۳ زمانی بود که شروع به جدی گرفتن هوش مصنوعی کردند.» OpenAI که بهعنوان آزمایشگاه پژوهشی غیرانتفاعی ویژه ساخت هوش مصنوعی در راستای منافع انسان تأسیس شده بود، به سفینهای ۸۰میلیارددلاری تبدیل شد و آلتمن را یکی از قدرتمندترین و تحسینشدهترین مدیران ارشد جهان و نماینده و رهبر انقلابی فناورانه معرفی کرد.
اما این سفینه نزدیک بود از درون منفجر شود. هیئتمدیره غیرانتفاعی OpenAI در روز ۱۷ نوامبر بدون هیچ هشدار یا حتی توضیحی آلتمن را اخراج کرد. نبردهای سوررئال بعدی باعث شد اتفاقات دراماتیک سریال وراثت (Succession) عادی و معمولی به نظر برسند. کارمندان و همینطور سرمایهگذاران قدرتمند OpenAI بهشدت اعتراض کردند؛ حتی یکی از سرمایهگذاران بدون هیچ مبنایی گمانهزنی کرد که یکی از اعضای هیئتمدیرهای که آلتمن را اخراج کرده جاسوس چین است. دانشمند ارشد و دوراندیش این شرکت به اخراج همبنیانگذارش رأی داد، اما بعد نظرش را تغییر داد. ۲ مدیرعامل موقت آمدند و رفتند. نقشآفرینان مختلف با سلفی، نامه سرگشاده و شکلکهای قلب در رسانههای اجتماعی موضعگیری کردند. فردی در جریان بحثها میگوید کارمندان و هیئتمدیره شرکت موضع تندوتیزی علیه همدیگر گرفتند و هیچکدام هم قصد تسلیم شدن نداشتند. ۳ فرد دخیل در این موضعگیری به تایم گفتند کارکنان OpenAI تهدید کردند که اگر درعرض چند ساعت هیئتمدیره استعفا ندهد و آلتمن را به سر کار برنگرداند، همه استعفا خواهند کرد. بعد ظاهراً قرار بود آلتمن، احتمالاً به همراه صدها نفر از همکارانش، به مایکروسافت کوچ کند. به نظر میرسید ممکن است شرکتی که به رونق هوش مصنوعی شتاب داده بود یکشبه سقوط کند.
سرانجام آلتمن به شغلش برگشت و هیئتمدیره نیز با تغییرات گستردهای روبهرو شد. آلتمن در آخرین مصاحبه از ۳ مصاحبهاش با تایم و بعد از دومین روز بازگشت رسمیاش بهعنوان مدیرعامل گفت: «واقعاً احساس میکنیم قدرتمندتر، یکپارچهتر و متمرکزتر از همیشهایم، اما کاش راه دیگری برای رسیدن به این نقطه وجود داشت.» این اتفاق از آن نبردهای عادی درون هیئتمدیره نبود و OpenAI هم از آن استارتاپهای عادی نیست. این ماجرا پرسشهایی را درباره این شرکت و مدیرعاملش مطرح کرد که هنوز بیپاسخ ماندهاند.
تحکیم قدرت
آلتمن سیوهشتساله یک دهه است که از نامهای مطرح و بنیانگذاران برتر سیلیکونولی با سابقهای بینقص بوده است. مدیرعامل سابق گوگل، اریک اشمیت میگوید: «شما نباید فردی مثل استیو جابز را اخراج کنید.» با این حال هیئتمدیره OpenAI این کار را کرد (اتفاقاً جابز هم یک بار از اپل اخراج شد و بعد دوباره به کارش برگشت). براساس شایعاتی که درباره اخراج منتشر شده، هیئتمدیره گفته بود هیچ اختلاف نظری درباره امنیت محصولات OpenAI، تجاریسازی فناوری این شرکت یا سرعت تحقیقاتش وجود نداشته است. «رفتار آلتمن و عدم شفافیت در تعاملهای او با هیئتمدیره» توانایی او را برای مدیریت شرکت تضعیف کرده بود؛ البته هیئتمدیره برای این ادعا به مصداق و نمونهای اشاره نکرد.
مصاحبه با بیش از بیست نفر در حلقه آشنایان آلتمن (ازجمله کارمندان کنونی و سابق OpenAI، چندین مدیر ارشد و افراد دیگری که در طول سالها رابطه کاری نزدیکی با او داشتهاند) تصویر پیچیدهای را ترسیم میکند. افرادی که آلتمن را میشناسند، او را خوشبرخورد، نابغه، بسیار باانگیزه توصیف میکنند و او را فردی میدانند که دارای استعدادی ذاتی در بسیج سرمایهگذاران و پژوهشگران حول چشماندازش برای ساخت هوش جامع مصنوعی (AGI) در راستای منافع کل جامعه است، اما ۴ همکار آلتمن در طول سالهای گذشته میگویند او میتواند غیر قابل اعتماد باشد و گاهی رفتار گمراهکننده و فریبآمیز داشته باشد. ۲ فرد آشنا با رویههای هیئتمدیره میگویند آلتمن در فریب افراد ماهر است و چندین بار بازخوردهایی دریافت کرده مبنی بر اینکه گاهی ریاکارانه برخورد میکند تا افراد احساس کنند با آنها موافق است، در حالی که درواقع نیست. این افراد این الگوی رفتاری را بخشی از تلاشی گستردهتر برای تحکیم قدرت میدانند. یکی از آنها میگوید: «سم از بسیاری جهات فردی واقعاً خوشبرخورد است؛ او از آن نابغههای شرور نیست. اگر آدم وحشتناکی بود، آسانتر میتوانستیم این ماجرا را تعریف کنیم. او به مأموریت اهمیت میدهد، به افراد دیگر اهمیت میدهد، به بشریت اهمیت میدهد، اما در عین حال اگر به رفتارش دقت کنید، الگوی روشنی از قدرتطلبی افراطی را در او میبینید.»
یکی از سخنگوهای OpenAI گفت این شرکت نمیتواند درباره اتفاقهای مربوط به اخراج آلتمن نظری بدهد. این سخنگو در بیانیهای که برای تایم فرستاده آورده است: «تا زمانی که ارزیابی مستقل هیئتمدیره کامل نشود، نمیتوانیم جزئیات خاصی را افشا کنیم. منتظر نتایج این ارزیابی هستیم و همچنان به پشتیبانی از سم ادامه میدهیم. تمرکز اصلی ما روی توسعه و انتشار هوش مصنوعی مفید و امن و پشتیبانی از هیئتمدیره جدید، در راه بهبود ساختار حکمرانی شرکت، باقی خواهد ماند.»
آلتمن بخش زیادی از یک سال گذشته را صرف این کرده که به مردم اطمینان بدهد OpenAI مسئولیت هدایت فناوریاش در جهان را جدی میگیرد. یکی از شواهدی که او برای این جدیت ارائه میداد ساختار دوگانه نامعمول OpenAI بود؛ OpenAI شرکتی انتفاعی تحت حکمرانی هیئتمدیرهای غیرانتفاعی با دستور کار اولویت دادن به مأموریت در برابر منافع مالی است. آلتمن در ماه ژوئن در همایش Bloomberg Technology گفت: «اینجا نباید به هیچ فرد واحدی اعتماد کرد. هیئتمدیره میتواند من را اخراج کند. فکر میکنم این نکته مهمی است.» اما وقتی این اتفاق افتاد و آلتمن توانست با تدابیری برگردد، اینطور به نظر رسید که این پاسخگویی سرابی بیش نیست. چطور میتوان به شرکتی اعتماد کرد که یکشبه خود را تا آستانه ویرانی پیش برد؟ چنین شرکتی چطور میتواند در ارائه امن فناوریای پیشگام باشد که بسیاری از افراد معتقدند میتواند همه ما انسانها را نابود کند؟
روشن نیست که آلتمن در دور دوم مدیرعاملی قدرت بیشتری خواهد داشت یا کمتر. این شرکت از زمان عرضه چت جیپیتی خودش را بهعنوان پیشتاز این حوزه تثبیت کرده است و انتظار میرود که در سال آینده مدلهای جدید و توانمندتری عرضه کند، اما با توجه به اینکه در حال حاضر، مجموعه روبه افزایشی از رقیبها دارند میلیاردها دلار برای تحقیقات پیشگام سرمایهگذاری میکنند، هیچ تضمینی وجود ندارد که OpenAI همچنان رهبر این صنعت باقی بماند. صنعت فناوری با چرخههای حبابی خودش شناخته میشود؛ منظور موجهای هیجان مهندسیشدهای است که به سرمایهگذاران خطرپذیر امکان سود بردن از مدهای زودگذری مثل واقعیت مجازی یا رمزارز را میدهد. بعید نیست که سرعت دیوانهوار توسعه هوش مصنوعی کم و کمتر شود و وعدههای گزاف درباره هوش جامع مصنوعی محقق نشوند.
اما یکی از دلایل اصلی بنبستی که در OpenAI ایجاد شد این است که همه افراد دخیل فکر میکنند جهانی جدید نهتنها میآید بلکه خیلی سریع میآید. ۲ فرد آگاه از بحثهای هیئتمدیره بر اهمیت نظارت بر شرکتی تأکید میکنند که معتقد است مهمترین فناوری تاریخ را میسازد. آلتمن فکر میکند میتوانیم در ۴ یا ۵ سال آینده به هوش جامع مصنوعی، سیستمی که از بسیاری جهات بر انسانها برتری دارد، دست یابیم. هوش جامع مصنوعی میتواند اقتصاد جهانی را تقویت کند، قلمروهای جدید دانش را گسترش دهد و بهبود چشمگیری در استانداردهای زندگی میلیاردها انسان ایجاد کند و آیندهای بسیار متفاوت با گذشته را به وجود آورد. با این نگاه، گسترش دسترسی ما به کار شناختی (به قول آلتمن «دسترسی بیشتر به هوش باکیفیتتر و ایدههای بهتر») میتواند به حل همهچیز، از تغییرات اقلیمی تا سرطان، کمک کند.
اما ریسکهای مهمی را هم به همراه دارد. از نگاه بسیاری از افراد رشد سریع توانمندیهای هوش مصنوعی در طول سال گذشته بسیار هشداردهنده است. متخصصان کامپیوتر هنوز مسئلهای را حل نکردهاند که در صنعت بهعنوان «مسئله همسویی» شناخته میشود؛ منظور از همسویی اطمینان از پیروی هوش جامع مصنوعی از ارزشهای انسانی است. افراد کمی درباره اینکه چه کسی باید این ارزشها را تعیین کند اتفاق نظر دارند. آلتمن و دیگران هشدار دادهاند که هوش مصنوعی پیشرفته میتواند به اندازه همهگیریها و جنگ اتمی برای «موجودیت» انسان خطرناک باشد. در این شرایط بود که هیئتمدیره OpenAI به این نتیجه رسید که نمیتواند به مدیرعامل این شرکت اعتماد کند. دنیل کولسون، مدیر ارشد مؤسسه سیاست هوش مصنوعی (AIPI) و بنیانگذار استارتاپی، با پشتیبانی آلتمن میگوید: «افراد اکنون واقعاً مسئله را جدی گرفتهاند، زیرا پیشبینی میشود که فرصت باقیمانده برای تغییر مسیر رو به اتمام است.»
شروع کارآفرینی
در صبحی روشن در اوایل ماه نوامبر، آلتمن مضطرب به نظر میرسد. در پشتصحنه فضای بسیار بزرگ رویدادی در مرکز شهر سانفرانسیسکو هستیم و قرار است آلتمن بهزودی در اولین همایش توسعهدهندگان OpenAI برای حدود ۹۰۰ شرکتکننده سخنرانی کند. او با پولیوری خاکستری و کفشهای ورزشی روشن مارک Lego آدیداس از مربی سخنوریای تشکر میکند که به او برای تمرین کمک کرده است. آلتمن میگوید: «در این کار ماهر نیستم. جلوی صفحهنمایش کامپیوتر خیلی راحتترم.»
اتفاقاً وقتی دانشآموز دبیرستان بود، جمعه شبها او را همیشه جلوی صفحهنمایش یک نسخه اولیه Bondi Blue iMac در حال بازی پیدا میکردید. او در خانواده طبقهمتوسطی در حومه شهر سنتلوئیس بزرگ شد؛ بزرگترین فرزند از ۴ فرزند خانواده بود و والدینش کارگزار املاک و متخصص پوست بودند. آلتمن به یک اندازه نرد و ازخودمطمئن بود. در سال ۲۰۰۳، در حالی که خاطرات ترکیدن حباب داتکام بهتدریج پاک میشدند، در رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه استنفورد ثبتنام کرد. آلتمن به پوکر علاقهمند شد؛ میگوید پوکر درسهای روانشناسی و ریسک را ملکه ذهنش کرد. آن زمان دیگر میدانست که میخواهد کارآفرین شود. بعد از ۲ سال از دانشگاه انصراف داد تا روی شبکه اجتماعی مبتنی بر موقعیت مکانی Loopt کار کند که با دوست آن زمانش، نیک سیوو بنیانگذاری کرده بود.
Loopt یکی از هشت شرکت در اولین دسته از شرکتهایی بود که به Y Combinator (YC)، شتابدهنده اکنون مشهور و معتبر استارتاپی پیوست. این شرکت در سال ۲۰۱۲ به قیمت ۴۳ میلیون دلار فروخته شد که برای آلتمن ۵ میلیون دلار عایدی داشت. هرچند بازگشت سرمایه چندان زیادی نبود، آلتمن درس سرنوشتسازی گرفت: آنطور که به رسانه Re/code از Vox گفته بود: «راه به سرانجام رساندن کارها این است که واقعاً سرسخت و سمج باشید.» افرادی که آلتمن را میشناسند میگویند او احساس تکلیفی همیشگی برای رسیدگی به مسائل کوچک و بزرگ دارد. نامزدش، مولهرین استرالیایی، مهندس نرمافزار سابق و سرمایهگذار کنونی، میگوید: «سم به محض اینکه از مسئلهای آگاه میشود، واقعاً میخواهد آن را حل کند.» خود آلتمن اینطور میگوید: «شرایط فقط زمانی بهتر میشود که افراد حاضر میشوند کار کنند. هیچکس دیگری قرار نیست به داد ما برسد. باید خودمان مشکلمان را حل کنیم.»
همبنیانگذار YC، پل گراهام ترکیبی کمیاب از استعداد استراتژیک، بلندپروازی و پشتکار را در آلتمن مشاهده کرد. وقتی آلتمن فقط ۲۳ سال داشت، گراهام درباره او نوشت: «میتوانید او را با چتر نجات به جزیرهای پر از آدمخوارها پرتاب کنید و ۵ سال بعد برگردید و ببینید پادشاه آنجا شده است.» گراهام در سال ۲۰۱۴ شاگرد سابقش را که آن زمان ۲۸ سال داشت جایگزین خودش در ریاست YC کرد. پیش از آنکه آلتمن کار را به دست بگیرد، YC تکشاخهایی مثل ایربیانبی، استرایپ و دراپباکس را رشد داده بود، اما رئیس جدید چشمانداز وسیعتری داشت. او میخواست قلمروی YC را از نرمافزار به «فناوری عمیق» گسترش دهد، استارتاپهایی که شاید هنوز فناوری مورد نیازشان ممکن نشده باشد، اما نوآوری موفق در آنها میتواند تریلیونها دلار درآمد خلق کند و جهان را متحول سازد.
آلتمن کمی بعد از قرار گرفتن در جایگاه رهبری YC، از ساختمان مرکزی استارتاپ همجوشی هستهای Helion در شهر ردموند ایالت واشینگتن بازدید کرد. مدیرعامل این شرکت، دیوید کرتلی به یاد میآورد که آلتمن با تعدادی کتاب درسی فیزیک به آنجا آمده و از او درباره دلایل شیوه طراحی نسخه اولیه رآکتور Helion امتحان گرفته بود. کرتلی میگوید واضح بود که آلتمن توجه بیش از اندازهای به مقیاسپذیری نشان میدهد. آلتمن میپرسید با این فرض که بتوانید مسئله علمی را حل کنید، چطور میتوانید با سرعت لازم تعداد کافی رآکتور برای برطرف کردن نیازهای ایالات متحده به انرژی بسازید؟ برای نیازهای جهان چطور؟ Helion یکی از اولین شرکتهای فناوری عمیقی بود که به YC پیوست. آلتمن همچنین ۹.۵ میلیون دلار سرمایهگذاری شخصی کرد و از آن زمان ۳۷۶ میلیون دلار دیگر به Helion داده است که بزرگترین سرمایهگذاری شخصی اوست. آلتمن میگوید: «فکر میکنم این مسئولیت سرمایهداری است؛ باید روی پروژههایی که انجامشان اهمیت دارد، ریسکهای بزرگ کنید.»
سرمایهگذاری آلتمن روی همجوشی هستهای نشانهای از سطح بسیار بالای بلندپروازی اوست. او صدوهشتاد میلیون دلار در استارتاپ افزایش طول عمر Retro Biosciences سرمایهگذاری کرده که امیدوار است ۱۰ سال تندرست به طول عمر انسان اضافه کند. او در ایدهپردازی و بنیانگذاری Worldcoin، سیستم احراز هویت بیومتریک همراه با کریپتوکارنسی مشارکت داشته که صدها میلیون دلار سرمایه جذب کرده است. آلتمن از طریق OpenAI برای انجام طولانیترین مطالعه درباره درآمد پایه همگانی در همه نقاط ایالات متحده ۱۰ میلیون دلار هزینه کرده است. این مطالعه بیش از ۴۰ میلیون دلار را در میان ۳۰۰۰ مشارکتکننده توزیع کرده و قرار است در سال ۲۰۲۴ اولین مجموعه از یافتههایش را ارائه دهد. علاقه آلتمن به درآمد پایه همگانی از تغییر و تحولی ناشی میشود که انتظار دارد هوش مصنوعی رقم بزند؛ البته او میگوید درآمد پایه همگانی «به هیچ وجه راهحلی کافی برای این مسئله» نیست.
وقتی در بازدیدی از ساختمان مرکزی OpenAI از آلتمن پرسیدند آیا چشماندازی از آینده دارد که به او در پیدا کردن منطق سرمایهگذاریها و علایق مختلف کمک کند، بهسادگی گفت: «فراوانی. همین.» برای او سرمایهگذاری در همجوشی و ابرهوش ارکان آیندهای عادلانهتر و مرفهتر هستند و میگوید: «هوش فراوان و انرژی فراوان بیش از هرچیزی که به ذهنم میآید، میتوانند به افراد کمک کنند.»
تیمسازی و راهاندازی OpenAI
آلتمن تقریباً یک دهه پیش با جدیت شروع به فکر کردن درباره هوش جامع مصنوعی کرد. او میگوید در آن زمان این کار «خودکشی شغلی به نظر میآمد». اما آلتمن بحثی ادامهدار را با ایلان ماسک شروع کرد. ماسک هم احساس میکرد ماشینهای هوشمندتر از انسان نهتنها اجتنابناپذیرند بلکه اگر شرکتها با انگیزه سود بردن آنها را بسازند، خطرناک هم هستند. هر دو از این میترسیدند که گوگل که در سال ۲۰۱۴ با اکتساب DeepMind، آزمایشگاه برتر تحقیقات هوش مصنوعی، سهم ماسک را هم خریده بود، نقشآفرین غالب این حوزه باقی بماند و هر دو به یک آزمایشگاه هوش مصنوعی غیرانتفاعی فکر میکردند که میتوانست در مقابل نگرانیها یا آثار منفی اخلاقی تعادل را حفظ کند و مطمئن شود این فناوری نهفقط به سهامداران بلکه به تمام انسانها سود میرساند.
آلتمن در تابستان سال ۲۰۱۵ ایلیا ساتسکور، پژوهشگر مطرح یادگیری ماشین را در Google Brain پیدا کرد. آن دو در برگرفروشی کانتر، در نزدیکی ساختمان مرکزی گوگل با هم شام خوردند و وقتی از هم جدا شدند، آلتمن سوار ماشینش شد و با خود فکر کرد باید با این آدم کار کند. او با ماسک شبها و آخر هفتهها را صرف تلاش برای جذب استعدادها میکردند. به برکلی رفت تا با یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی به نام جان شولمن قدم بزند و گفتوگو کند؛ با مدیر ارشد فناوری استرایپ، گرگ بروکمن قرار شام گذاشت؛ در جلسهای با پژوهشگر و دانشمند هوش مصنوعی، وویچخ زارمبا (Wojciech Zaremba) شرکت کرد و یک مراسم شام گروهی را با حضور ماسک و دیگران در هتل رزوود منلو پارک کالیفرنیا برگزار کرد که در آنجا ایده و طرح آزمایشگاهی جدید شروع به شکلگیری کرد. آلتمن میگوید: «این ترکیب مانند شروع یک فیلم است که در آن تلاش میکنید گروهی عجیب و ناهمگن را دور هم جمع کنید تا کاری دیوانهوار انجام دهید.»
OpenAI در دسامبر ۲۰۱۵ راهاندازی شد. ۶ همبنیانگذار (آلتمن، ماسک، ساتسکور، بروکمن، شولمن و زارمبا) و ۱ میلیارد دلار اعانه داشت که سرمایهگذاران مطرحی مثل رید هافمن، پیتر تیل و جسیکا لیوینگستون متعهد به پرداخت آن شده بودند. آلتمن در سالهای اول فعالیت OpenAI رئیس YC باقی ماند و فقط از راه دور در کارها مشارکت داشت. OpenAI مدیرعامل نداشت؛ در عمل بروکمن و ساتسکور رهبرانش بودند. تیم پژوهشی ساتسکور در دفتری در کارخانه چمدانسازی بازسازیشدهای در ناحیه Mission سانفرانسیسکو ایدههای مختلف را مطرح میکردند تا ببینند کدام قدرت کافی را دارد. کریسیلاف میگوید: «مجموعه بسیار درخشانی از شماری از بهترین افراد این حوزه بود، ولی لزوماً احساس نمیشد که همه میدانند دارند چه کار میکنند.»
OpenAI در سال ۲۰۱۸ اساسنامهاش را منتشر کرد که مجموعهای از ارزشهاست که رویکرد این شرکت را به ایجاد هوش جامع مصنوعی در راستای منافع انسان مدون کرده است. در قلب این سند، تعارضی میان باور به امنیت و ضرورت سرعت وجود داشت. یکی از کارمندان سابق این شرکت میگوید: «باور بنیادین محرک OpenAI این است که وجود این فناوری اجتنابناپذیر است و درنتیجه باید در رقابت برای خلق آن پیروز شویم تا شرایط ورود آن به جامعه را به شکل مثبت کنترل کنیم. برای تحقق این مأموریت امنیت باید پیروز شود، وگرنه، اهمیتی ندارد که خوب و درستکار هستید.» آلتمن تردید دارد که OpenAI باید از آزمایشگاههای رقیب پیشی بگیرد تا مأموریتش را محقق کند، اما میگوید: «فکر میکنم ما بیشتر از دیگران به دستیابی به نتیجه خوب با هوش جامع مصنوعی اهمیت میدهیم.»
در این میان، ساتسکور یکی از کلیدهای پیروزی بود. این دانشمند ارشد OpenAI باوری تقریباً مذهبی به شبکه عصبی داشت؛ شبکه عصبی نوعی الگوریتم هوش مصنوعی است که با مصرف مقادیر زیادی داده میتواند بهطور مستقل الگوهای پنهان و زیرین را شناسایی کند. ساتسکور معتقد بود این شبکهها، هرچند در آن زمان بدوی بودند، میتوانند ما را در مسیر رسیدن به هوش جامع مصنوعی قرار دهند. ساتسکور در ماه اوت به تایم گفت: «مفهومها، الگوها، ایدهها و پیشامدها بهصورت پیچیدهای در دادهها پخش شدهاند. بنابراین شبکه عصبی برای پیشبینی آینده باید بهنحوی از این مفهومها آگاه شود و ببیند مفاهیم چطور ردی از خود به جا میگذارند. در این فرایند این مفهومها معنیدار میشوند و شبکه آنها را درک میکند».
OpenAI برای سرمایهگذاری در شیوه ساتسکور و تحقق مأموریت اساسنامه، به مقادیر زیادی قدرت رایانش نیاز داشت. برای این قدرت رایانش هم به پول نیاز داشت. تا سال ۲۰۱۹ فقط ۱۳۰ میلیون دلار از ۱ میلیارد دلار تعهد اولیه را دریافت کرده بود. ماسک بعد از تلاشی ناموفق برای مدیرعامل شدن، سازمان را با اعانهای که قرار بود پرداخت کند، ترک کرده بود. آلتمن که در آن زمان همچنان رئیس YC بود، تلاش میکرد وضعیت مالی OpenAI را بهبود بخشد. ابتدا شک داشت که سرمایهگذاری خصوصی وجود داشته باشد که بتواند با حجم و سرعت کافی به پروژه پول نقد تزریق کند. او فکر میکرد دولت ایالات متحده با سابقه تأمین مالی برنامه فضایی آپولو و پروژه منهتن بهترین گزینه است. بعد از مجموعهای از گفتوگوها (و به قول آلتمن «زدن همه درها») با تعجب به این نتیجه رسید که «احتمال وقوع چنین اتفاقی دقیقاً صفر است». او به این باور رسید که «بازار باید خودش پروژه را به سرانجام برساند».
آلتمن و تیم رهبری OpenAI، نگران از انگیزههای نامناسبی که در صورت تأثیرگذاری سرمایهگذاران بر توسعه هوش جامع مصنوعی میتوانست ایجاد شود، درباره ساختارهای متفاوت بحث کردند و به ساختاری نامعمول رسیدند. OpenAI زیرمجموعهای «با سود محدود» ایجاد کرد که میتوانست از سرمایهگذاران سرمایه جذب کند، اما هیئتمدیرهای غیرانتفاعی بر آن حکمرانی میکرد. سرمایهگذاران اولیه OpenAI قراردادی را امضا کردند که براساس آن میتوانستند تا ۱۰۰ برابر سرمایهگذاریشان بازده دریافت کنند و هر رقمی بیش از آن به سازمان غیرانتفاعی میرسید. مرامنامه بنیانگذاری شرکت (آزمایشگاه پژوهشی رها از قیدوبند ملاحظات تجاری) کمتر از ۴ سال دوام آورده بود.
در حالی که آلتمن بیش از پیش برای فکر کردن به مشکلات مالی OpenAI و حضور در دفتر این شرکت وقت میگذاشت، بروکمن و ساتسکور با او رایزنی کردند تا بهصورت تماموقت به شرکت بیاید. آلتمن میگوید: «OpenAI هرگز مدیرعامل نداشت. این کار را بهنوعی در ۳۰ درصد زمان، اما نه خیلی خوب، انجام میدادم.» این آزمایشگاه در برههای حساس قرار داشت و نگران بود که بدون رهبری مناسب «دچار فروپاشی شود». در مارس ۲۰۱۹، همان هفتهای که تغییر ساختار شرکت اعلام شد، آلتمن YC را ترک کرد و بهصورت رسمی مدیرعامل OpenAI معرفی شد.
آلتمن تأکید میکند که این ساختار جدید ایدهای بود که کمتر از سایر ایدهها بد بود. از برخی جهات، راهحل ظریف و هوشمندانهای بود؛ به شرکت اجازه میداد که پول نقد بسیار مورد نیازش را از سرمایهگذاران جذب کند و در عین حال تعهدش به توسعه هوش مصنوعی همراه با وظیفهشناسی و وجدان را نشان دهد. آلتمن تجسم هر دو هدف بود؛ سرمایهجذبکنی بسیار بااستعداد که در عین حال کارگزاری متفکر برای فناوری بالقوه تحولآفرین بود.
سرمایهگذاری مایکروسافت
طولی نکشید که آلتمن از مایکروسافت ۱ میلیارد دلار جذب کرد؛ رقمی که اکنون به ۱۳ میلیارد دلار رسیده است. ۳ کارمند سابق OpenAI میگویند تغییر ساختار شرکت و رابطه نزدیکش با مایکروسافت تغییرات چشمگیری در شخصیت این شرکت ایجاد کرد. کارمندان شروع به دریافت سهام بهعنوان بخش استانداردی از بستههای حقوق و مزایا کردند که برخی افراد باقیمانده از عصر غیرانتفاعی فکر میکردند این انگیزه را در کارمندان ایجاد میکند که ارزشگذاری شرکت را بیشینه کنند. به گفته فردی آگاه از برنامه حقوق و مزایای این شرکت مقدار سهامی که به کارمندان شرکت داده شد بسیار بیشتر از استانداردهای صنعت بود. برخی کارمندان نگران بودند که OpenAI در حال تبدیل شدن به شرکتی شبیه شرکتهای فناوری متعارف است. دایان یون، معاون OpenAI میگوید: «ما مدام ایدههایی با ظرفیت سود میلیارد دلاری را رد میکردیم.»
سرمایهگذاری مایکروسافت توانایی OpenAI در افزایش مقیاس سیستمهایش را بهشدت افزایش داد. نوآوری گوگل پیشرفت چشمگیر دیگری را رقم زد. این نوآوری که با عنوان «ترنسفورمر» شناخته میشود، شبکههای عصبی را در شناسایی الگوها در دادهها بسیار بهرهورتر کرد. پژوهشگران OpenAI شروع به آموزش اولین مدلها در مجموعه GPT (ترنسفورمر تولیدگر ازپیش آموزشدیده) کردند. مدلها با هر نسخهای بهبود چشمگیری یافتند. GPT-۱ که با متن حدود ۷۰۰۰ کتاب آموزش دید، کمابیش میتوانست جملهها را بهصورت منسجم به یکدیگر مرتبط و متصل کند. GPT-۲ که با ۸ میلیون صفحه وب آموزش دید، کمابیش میتوانست به پرسشها پاسخ دهد. GPT-۳ که با صدها میلیارد واژه از اینترنت، کتابها و ویکیپدیا آموزش دید، کمابیش میتوانست شعر بنویسد.
آلتمن پیشرفت شگرفی را در سال ۲۰۱۹ به یاد میآورد که فرصتهای گسترده پیشرو را آشکار ساخت. نتیجه آزمایشی درباره «قوانین مقیاسپذیری» پشتوانه رابطه بین قدرت رایانش اختصاصیافته برای آموزش یک هوش مصنوعی و توانمندیهای منتج از آن مجموعهای از «گرافهای تام یکدست» بود؛ از آن نوع منحنیهای نمایی که بیشتر شبیه قوانین بنیادین جهان بودند تا دادههای تجربی. شب خنکی در ماه ژوئن بود و در گرگومیش و گروهی از پژوهشگران بیرون دفتر OpenAI ایستاده بودند. آنها به کشفی جمعی رسیدند: هوش جامع مصنوعی نهتنها ممکن بود بلکه احتمالاً زودتر از آنچه آنها فکر میکردند، محقق میشد. آلتمن میگوید: «همه در این فکر بودیم که این اتفاق واقعاً میافتد، نه؟ احساس میکردیم در یکی از آن لحظات سرنوشتساز تاریخ علم قرار داریم. حالا چیز جدیدی را میدانستیم و قرار بود درباره آن به همه انسانها بگوییم.»
این کشف یکی از عواملی بود که باعث شد OpenAI نحوه عرضه فناوریاش را تغییر دهد. تا آن زمان شرکت از یکی از اصول بنیانگذاریاش یعنی منبع باز بودن تخطی کرده بود، زیرا متوجه شده بود منبع باز کردن هوشی مصنوعی با قدرتی فزاینده برای مجرمان بسیار خوب و برای کسبوکار بسیار بد است. وقتی این شرکت GPT-۲ را در سال ۲۰۱۹ ساخت، ابتدا از عرضه عمومی مدل اجتناب کرد، زیرا میترسید اثر بسیار مخربی روی گفتمان عمومی بگذارد، اما در سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفت آرامآرام ابزارهایش را بین تعداد بیشتری از افراد توزیع کند. این روش «پیادهسازی تکرارشونده» خوانده میشد و به OpenAI این توانایی را داد تا درباره نحوه استفاده عموم از هوشهای مصنوعی داده جمع کند و در پاسخ سازکارهای امنیتی بهتری بسازد. بهعلاوه مردم را بهتدریج در معرض فناوریای قرار میداد که هنوز نسبتاً خام بود و با این کار به افراد زمان میداد تا با تغییرات سرنوشتسازی سازگار شوند که آلتمن پیشبینی میکرد در پیش هستند.
انتشار نسخه محدود چراغ خاموش
پیادهسازی تکرارشونده طبق معیارهای خودش موفق بود. به OpenAI مزیتی قطعی در مدلهای آموزشدیده با اولویت امنیت داد و درنهایت جهان را از قدرت هوش مصنوعی آگاه کرد. بهعلاوه برای کسبوکار هم بسیار مفید بود. این رویکرد شباهت قابل توجهی به استراتژی امتحانپسداده YC برای موفقیت استارتاپها داشت؛ این استراتژی همان بهاصطلاح ساخت کمینه محصول پذیرفتنی است. در این استراتژی دموی جذابی میسازید، گروه کوچکی از کاربران را جذب میکنید که عاشق آن هستند و با توجه به بازخورد آنها محصول را بهبود میبخشید. وقتی محصول را به جهان عرضه کنید، درنهایت (اگر خوشاقبال باشید و کارتان را درست انجام دهید) گروههای بزرگی از کاربران را جذب میکند، تب و هیجان رسانهای گستردهای به وجود میآورد و به شما امکان جذب سرمایههای زیادی را میدهد. بروکمن به تایم میگوید یکی از انگیزههای ما همین بود: «میدانستیم که باید بتوانیم سرمایههای بیشتری جذب کنیم. ساخت محصول درواقع راه بسیار روشنی برای انجام این کار است.»
برخی نگران بودند که پیادهسازی تکرارشونده به رقابت هوش مصنوعی شتاب ببخشد و دغدغههای تجاری اولویتهای امنیتی OpenAI را زیر سایه خود ببرد. برخی افراد فکر میکردند این شرکت در حال منحرف شدن از مأموریت اولیهاش است. آلتمن میگوید: «درباره این مسئله چندین بحث در هیئتمدیره و بحثهای زیادی در داخل شرکت داشتیم.» اما تصمیم گرفته شده بود. در سال ۲۰۲۱، ۷ کارمند مخالف استعفا کردند تا آزمایشگاه رقیبی به نام Anthropic را به رهبری داریو آمودی، پژوهشگر امنیتی ارشد OpenAI راهاندازی کنند.
OpenAI در اوت ۲۰۲۲ کار روی GPT-۴ را به پایان رساند و مدیران ارشد درباره عرضه آن همراه با یک رابط چت ساده کاربرپسند بحث کردند. آلتمن معتقد بود این کار «یکباره ساختارشکنی زیادی خواهد کرد». او پیشنهاد داد چتبات با GPT-3.5 (مدلی که از بهار در دسترس عموم بود) عرضه شود تا افراد به آن عادت کنند و بعد GPT-۴ را چند ماه بعد عرضه کنند. آلتمن میگوید تصمیمگیریها در این شرکت معمولاً شامل دوره طولانی مشورتی میشود که در آن رهبران ارشد به اتفاق نظر میرسند، اما درباره عرضه محصولی که درنهایت به پرشتابترین محصول جدید تاریخ فناوری تبدیل شد، اینطور نبود. به یاد میآورد که «در این مورد پیامی با این مضمون در Slack فرستادم که بیایید این کار را انجام دهیم». آلتمن در جلسه طوفان فکری پیش از عرضه ۳۰ نوامبر عنوان موقت «چت با GPT-۳.۵» را به عنوان کمی کوتاهتر چت جیپیتی تغییر داد. مدیرفروش OpenAI پیامی در Slack دریافت کرد که به او میگفت تیم محصول در سکوت در حال عرضه «نسخه محدود چراغ خاموشی» است که به احتمال زیاد روی تیم فروش تأثیری نمیگذارد.
هیچکس در OpenAI اتفاقهای بعدی را پیشبینی نکرده بود. تعداد کاربران چت جیپیتی بعد از ۵ روز از مرز یک میلیون نفر عبور کرد. اکنون ۱۰۰ میلیون کاربر دارد؛ چهار و نیم سال طول کشید تا فیسبوک به این تعداد کاربر برسد. OpenAI ناگهان به برجستهترین استارتاپ سیلیکونولی تبدیل شده بود. در سال ۲۰۲۲، این شرکت ۲۸ میلیون دلار درآمد کسب کرد؛ امسال ماهانه ۱۰۰ میلیون دلار به دست آورده است. با شروع فرایند استخدام گسترده، تعداد کارمندانش را بیش از دوبرابر کرد. در ماه مارس طبق برنامه آلتمن GPT-۴ را عرضه کرد. مدل جدید بسیار توانمندتر از چت جیپیتی بود و برخلاف نسخه پیشین، میتوانست محتوای تصاویر را توصیف کند، به همه زبانهای برنامهنویسی مطرح کدهای اغلب قابل اعتماد بنویسد و در آزمونهای استاندارد نمره عالی کسب کند. میلیاردها دلار روی تلاشهای رقیبها سرمایهگذاری شد تا موفقیتهای OpenAI را تکرار کنند. آلتمن میگوید: «میتوانم بگویم ما به این رقابت شتاب بخشیدیم.»
مدیرعامل OpenAI به یکباره ستارهای جهانی شده بود و به نظر میرسید بهطرز نامعمولی برای راهبری شاخههای مختلف جهان هوش مصنوعی آماده است. آلتمن در جلسه استماعی در ماه مه در سنای ایالات متحده به قانونگذاران گفت: «فکر میکنم اگر این فناوری به سرانجام نرسد، فرجام آن میتواند خیلی بد باشد و ما میخواهیم این حرف را با صدای بلند بزنیم.» آلتمن در آن ماه توری جهانی را شروع کرد که شامل توقفهایی در اسرائیل، هند، ژاپن، نیجریه، کره جنوبی و امارات متحده عربی میشد و از طریق ارتباط ویدئویی در همایشی در پکن نیز سخنرانی کرد. تعداد مقامهای دولتی و سیاستگذارانی که به دنبال دیدار و گفتوگو با افراد مهم شرکت بودند به قدری زیاد بود که آنا ماکانجو، رئیس امور جهانی OpenAI میگوید: «مجبور شدیم دوبرابر تعداد جلساتی که برای هر روز برنامهریزی شده بود، جلسه برگزار کنیم.» هوش مصنوعی در رأس دستور کار سیاستگذاری قرار گرفت؛ کاخ سفید فرمان اجرایی صادر کرد، نشست امنیت هوش مصنوعی جهانی در بریتانیا مقرر شد و تلاشهایی برای تدوین استانداردهای هوش مصنوعی در سازمان ملل، گروه هفت و اتحادیه آفریقا انجام شد.
اخراج آلتمن
در ماه نوامبر که آلتمن به روی صحنه همایش توسعهدهندگان OpenAI آمد، به نظر میرسید دیگر هیچ چیزی نمیتواند جایگاهش را تهدید کند. با تشویق حاضران، اعلام کرد OpenAI در حال حرکت به سمت آیندهای با «عاملهای» هوش مصنوعی خودکار است که این قدرت را دارند که در جهان به نیابت از کاربر عمل کنند. دو روز بعد، در مصاحبهای با تایم گفت معتقد است احتمال نابودی انسان توسط هوش مصنوعی نهتنها کم است، بلکه در یک سال گذشته کمتر هم شده است. او احساس میکرد افزایش آگاهی درباره ریسکها و میل مشهود دولتها به همکاری از تحولات مثبتی بودند که از استراتژی پیادهسازی تکرارشونده OpenAI ناشی میشدند. در حالی که جهان درباره احتمالات نابودی تمدن انسانی توسط هوش مصنوعی بحث میکند، آلتمن خوشبینتر است (البته میپذیرد که احتمال این اتفاق «صفر نیست» اما میگوید «اگر بتوانیم همه اقدامهای مناسب را انجام دهیم، احتمالش کم میشود»)، ولی مسئلهای که در حال حاضر خواب شب را از او میگیرد خیلی پیشپاافتادهتر است: گرگی شهری که در زمینهای خانه ۲۷میلیوندلاریاش در سانفرانسیسکو ساکن شده است. او میگوید: «این گرگ به محوطه خانهام میآید و روی در پنجه میکشد.» آیفونش را برمیدارد و بعد از چند لمس، روی صفحه ضربه میزند تا تصویر حیوانی را نشان دهد که روی کاناپه بیرون خانه لم داده است. «خیلی بامزه است، اما شبها صدایش خیلی آزاردهنده میشود.»
در حالی که اطمینان خاطر در آلتمن موج میزد، نارضایتی در هیئتمدیره در حال افزایش بود. در طول ماههای گذشته تعداد اعضای هیئتمدیره از ۹ به ۶ کاهش یافته بود. افراد باقیمانده ۳ کارمند OpenAI (آلتمن، ساتسکور و بروکمن) و ۳ عضو مستقل (آدام دیآنجلو، مدیرعامل سایت پرسش و پاسخ کورا؛ تاشا مکالی، کارآفرین حوزه فناوری و دانشمند اندیشکده Rand Corp. و هلن تونر، متخصص سیاستگذاری هوش مصنوعی در مرکز امنیت و فناوری نوظهور دانشگاه جرجتاون) بودند.
به گفته ۳ فرد نزدیک به بحثها، هیئتمدیره درباره نحوه جایگزینی ۳ عضو جداشده بحث کرده بود. مدتی بود که ۳ عضو مستقل و ساتسکور، بهتدریج و هرکس بهاندازه خودش، نگران رفتار آلتمن بود. به گفته ۲ شخصی که در جریان بحثهای هیئتمدیره بودند، آلتمن عادت داشت از روابط افراد مختلف سوءاستفاده کند تا به نتیجه مطلوب خودش برسد. این ۲ نفر همچنین میگویند آلتمن تلاش میکرد جریان اطلاعات تحت نظر او قرار داشته باشد. یکی از آنها میگوید که «آلتمن کاری میکند افراد تصویر کاملی از وضعیت نداشته باشند» که باعث میشود بهسختی بفهمید موضع دیگران چیست. این کار تا حدی برای مسیر کسبوکار عادی است، اما این فرد میگوید آلتمن از برخی خط قرمزها عبور کرد و این مسئله نظارت بر شرکت و پاسخگو کردن آلتمن درباره عملکردش را بیش از پیش دشوار کرد.
او یکی از این رفتارها را اواخر ماه اکتبر نشان داد؛ آن زمان مقاله پژوهشی که تونر در دانشگاه جرجتاون نوشته بود منتشر شد. آلتمن محتوای این مقاله را منتقد تلاشهای امنیتی OpenAI میدید و تلاش کرد تونر را از هیئتمدیره بیرون کند. او به یکی از اعضای هیئتمدیره گفت یکی دیگر از اعضا معتقد است تونر باید بلافاصله کنار گذاشته شود که به گفته ۲ فرد آگاه از بحثها حقیقت نداشت.
به گفته این افراد این اتفاق باعث تصمیمگیری هیئتمدیره درباره اخراج آلتمن نشد، اما نمونه بارزی از روشهای او برای تضعیف حکمرانی خوب و یکی از چند اتفاقی بود که این ۴ عضو هیئتمدیره را متقاعد کرد که اگر نتوانند به آلتمن اعتماد کنند، نمیتوانند به وظیفهشان در نظارت بر مأموریت OpenAI عمل کنند. وقتی اعضای هیئتمدیره به تصمیم رسیدند، احساس کردند باید سریع عمل کنند، زیرا نگران بودند آلتمن متوجه شود مشکلی وجود دارد و شروع به جلب حمایت یا تلاش برای آسیب زدن به اعتبار آنها کند. یکی دیگر از افرادی که در جریان بحثهای هیئتمدیره بوده میگوید: «آلتمن به محض اینکه بو میبرد که شاید چنین چیزی مطرح باشد، از تمام مهارتها و تواناییهایش برای جلوگیری از آن استفاده میکرد.»
ساتسکور عصر پنجشنبه، ۱۶ نوامبر، از آلتمن خواست که ظهر روز بعد گفتوگو کنند. در زمان تعیینشده آلتمن در Google Meet به جلسه ساتسکور پیوست که همه اعضای هیئتمدیره بهجز بروکمن در آن حاضر بودند. ساتسکور خبر اخراج آلتمن را به او داد و گفت این خبر بهزودی اعلام میشود. آلتمن به تایم میگوید: «واقعاً شبیه خوابی عجیب بود و البته بسیار پرتنشتر از آن چیزی بود که فکر میکردم.»
بیانیه هیئتمدیره کوتاه بود: آلتمن «در ارتباطاتش با هیئتمدیره همواره روراست نبود و این مسئله توانایی او را در ایفای مسئولیتهایش کاهش داده بود. هیئتمدیره دیگر از توانایی او در تداوم رهبری OpenAI اطمینان نداشت».
آلتمن نمیتوانست وارد کامپیوترش شود. شروع به تماس با شبکه سرمایهگذاران و منتورهایش کرد و به آنها گفت قصد دارد شرکت جدیدی راهاندازی کند (به تایم میگوید آنقدر پیامک دریافت کرد که آیمسیجش هنگ کرد). هیئتمدیره انتظار فشار سرمایهگذاران و رسانهها را داشت، اما درباره دامنه واکنشهای منفی داخل شرکت اشتباه کرده بود. به گفته ۲ فرد آگاه از افکار هیئتمدیره، یکی از دلایلشان این بود که با توجه به شواهدی معتقد بودند تیم مدیران ارشد واکنش متفاوتی نشان خواهند داد؛ این ۲ نفر میگویند تصمیم هیئتمدیره به اخراج آلتمن تحتتأثیر رهبران ارشد OpenAI بود که با طیفی از نگرانیها درباره رفتار آلتمن و تأثیر آن بر فرهنگ شرکت به اعضای هیئتمدیره مراجعه کرده بودند.
افراد آگاه از رویهها میگویند دلایل حقوقی و حفظ محرمانگی، کار هیئتمدیره را برای اطلاعرسانی درباره جزئیات این تصمیم دشوار کرده بود، اما فقدان مثالهایی از «روراست نبودن» که هیئتمدیره بهعنوان دلیل اخراج آلتمن مطرح کرده بود به این گمانهزنیهای فراگیر دامن زد که این تصمیم از انتقامجویی شخصی، اختلاف نظر ایدئولوژیک یا شاید بیلیاقتی محض ناشی شده است. ران کانوی، بنیانگذار SVAngel و منتوری که یکی از اولین افرادی بود که آلتمن بعد از اخراج با او تماس گرفت میگوید هیئتمدیره آلتمن را به دلیل «تخلفهای بسیار خردی اخراج کرده بود که به هیچ وجه نمیتوانند دلیل موجهی برای اخراج باشند. اخراج بنیانگذار به دلایل احساسی بیملاحظگی و مسئولیتناپذیری هیئتمدیره را نشان میدهد.»
تنها چند ساعت بعد، کارکنان شرکت تهدید کردند اگر هیئتمدیره استعفا نکند و به آلتمن اجازه بازگشت ندهد، استعفا خواهند کردند. هیئتمدیره تحت فشار شدید، صبح روز بعد از اخراج با آلتمن تماس گرفت تا درباره مسیر پیشرو صحبت کنند. آلتمن این تماس را درخواستی برای بازگشت توصیف میکند. میگوید: «طیفی از احساسات را پشت سر گذاشتم. ابتدا مخالف بودم، اما بعد خیلی سریع احساس وظیفه و تکلیف و میل به حفظ چیزی در من ایجاد شد که خیلی برایم مهم بود.» منابع نزدیک به هیئتمدیره این تماس را متفاوت توصیف میکنند و آن را تلاشی برای بحث درباره راههای پایدار کردن شرکت پیش از فروپاشی میدانند.
مذاکرات حدود ۴۸ ساعت طول کشید. میرا موراتی، مدیر ارشد فناوری OpenAI که مدیرعامل موقت شده بود به بقیه تیم رهبری شرکت در درخواست برای بازگشت آلتمن پیوست. بنابراین یکشنبه شب، ۱۹ نوامبر، هیئتمدیره امت شیر، مدیرعامل سابق توییچ را بهعنوان مدیرعامل موقت جدید منصوب کرد. رئیس مایکروسافت، ساتیا نادلا، اعلام کرد آلتمن و بروکمن به مایکروسافت میپیوندند تا واحد هوش مصنوعی پیشرفته جدیدی را راهاندازی کنند؛ مایکروسافت به اطلاع همه رساند که هرکدام از کارمندان OpenAI که بخواهند میتوانند به این واحد ملحق شوند. ساتسکور بعد از برخوردی اشکبار با همسر بروکمن، موضعش را تغییر داد. او در ساعات اول ۲۰ نوامبر در مطلبی نوشت: «عمیقاً از مشارکتم در کارهای هیئتمدیره پشیمانم.»
استعفا ۷۷۰ کارمند
تا انتهای آن روز تقریباً همه ۷۷۰ کارمند OpenAI نامهای سرگشاده را امضا کردند که در آن از قصدشان برای استعفا در صورت عدم بازگشت آلتمن خبر داده بودند. همان زیرکی و تدبیری که آلتمن را کارآفرینی بسیار بااستعداد کرده است، او را حریفی ترسناک در نبرد و تقابل کرده که میتواند وفاداری طیف گستردهای را در شرکت و فراتر از آن برانگیزد.
هرچند مأموریت انگیزه قدرتمندی برای کارمندان OpenAI است، پول هم اهمیت دارد. موفقیت OpenAI تقریباً برای همه کارمندان تماموقت آن ازجمله ۲ عضو سابق هیئتمدیره، بروکمن و ساتسکور، منافع مالی به همراه دارد (آلتمن که ۶۵.۰۰۰ دلار حقوق دریافت میکند، بهجز سرمایهگذاری غیرمستقیم از طریق سهامش در YC، سهامی در OpenAI ندارد. مزایدهای برای یک هفته بعد از اخراج آلتمن برنامهریزی شده بود که به کارمندان OpenAI اجازه میداد سهامشان را با ارزشگذاری ۸۶ میلیارددلاری به سرمایهگذاران خارجی بفروشند؛ کارمندانی که میتوانستند تا دسامبر میلیونها دلار به دست آورند، میترسیدند این گزینه از کفشان برود. یکی از افراد آگاه از بحثهای هیئتمدیره میگوید: «در تاریخ بیسابقه است که شرکتی با خروج همه کارمندانش بالقوه به صفر برسد. عجیب نیست که کارمندان در برخورد با این تهدید با یکدیگر متحد شدند.»
برخلاف کارمندان، ۳ عضو دیگر هیئتمدیره که به دنبال اخراج آلتمن بودند جای دیگری کار میکردند، منافع مالی در شرکت نداشتند و در فعالیتهای روزمره آن مشارکت نمیکردند. برخلاف هیئتمدیرههای شرکتهای انتفاعی معمول که با توجه به گزارشهای درآمد فصلی، قیمت سهام و نگرانیها درباره ارزش خلقشده برای سهامدار تصمیمگیری میکنند، وظیفه آنها این بود که از قدرت تشخیصشان استفاده کنند تا مطمئن شوند شرکت در راستای منافع انسانها عمل میکند؛ مأموریتی که در بهترین حالت مبهم به نظر میرسد و وقتی پای پول بسیار زیادی وسط باشد، پاسداشت آن دشوار است، اما مهم نبود هیئتمدیره تصمیم درستی گرفته بود یا خیر، بیمیلی یا ناتوانیاش در ارائه مثالهایی از آنچه رفتار مسئلهساز آلتمن میدانست، باعث شد نبرد روابط عمومی را با اختلاف ببازد. حال اینطور به نظر میرسید که هیئتی که برای کنترل قدرت مدیرعامل تشکیل شده بود خودش قدرتی غیرپاسخگو در اختیار دارد.
بازگشت مدیرعامل
درنهایت اعضای باقیمانده هیئتمدیره چند امتیاز در توافق دادند تا آلتمن را در جایگاه مدیرعامل برگردانند. قرار شد هیئتمدیره مستقل جدیدی روی تحقیقاتی درباره رفتار آلتمن و تصمیم هیئتمدیره مبنی بر اخراج او نظارت کند. آلتمن و بروکمن کرسیهایشان را در هیئتمدیره از دست دادند و همه اعضای مستقل نیز بهجز دیآنجلو از هیئتمدیره استعفا کردند. با این حال برای رهبری OpenAI پیروزی محسوب میشد. آلتمن در ایکس نوشت: «منافع شرکت و مأموریت همیشه در اولویت است. روشن است که سوءتفاهمهایی بین من و اعضای هیئتمدیره وجود داشت. از ارزیابی مستقل هیئتمدیره درباره همه اتفاقهای اخیر استقبال میکنم.»
۲ شب پیش از تعطیلات شکرگزاری، کارکنان در ساختمان مرکزی شرکت جمع شدند و جشن گرفتند. بروکمن عکسی سلفی از خودش به همراه دهها کارمند شرکت منتشر کرد که زیر آن نوشته بود: «ما برگشتیم.»
رهبران این شرکت ۱۰ روز بعد از توافق برای بازگشت مصمم بودند. بروکمن میگوید: «فکر میکنم همه احساس میکنند فرصتی دوباره داریم تا واقعاً ماموریتمان را محقق کنیم. همه همسو هستند.» اما شرکت تحولات بزرگی را در پیش دارد. آینده ساتسکور در شرکت مبهم است. هیئتمدیره جدید (شامل رئیس سابق هیئتمدیره توییتر، برت تیلور؛ وزیر سابق خزانهداری، لری سامرز و دیانجلو) دوباره ۹ عضوی خواهد شد و بررسی دقیقی درباره حکمرانی شرکت انجام خواهد داد. آلتمن میگوید: «روشن است که ساختار موجود خوب نبود.»
OpenAI ساختاری را امتحان کرده بود که نظارت مستقل ایجاد میکرد، اما نتوانست انتظارات را برآورده کند. دیویا سیدارت (Divya Siddarth)، همبنیانگذار Collective Intelligence Project، سازمانی غیرانتفاعی که روی مسئله حکمرانی هوش مصنوعی کار میکند میگوید: «یکی از نتایج بسیار واضح این ماجرا این بود که ما عملکرد موفقی در حل مسئله حکمرانی هوش مصنوعی نداشتهایم. کاملاً روشن شده است که افراد انگشتشمار تصمیمهای بسیار سرنوشتسازی را بهشکلی کاملاً غیرشفاف میگیرند که در ظاهر قابل قبول به نظر میرسد تا اینکه بحرانی به وجود میآید.»
آلتمن که حالا به صندلی مدیرعاملی برگشته میگوید اولویتهایش پایدار کردن وضعیت شرکت و روابطش با شریکهای خارجی بعد از این ماجرا، سرمایهگذاری بیشتر روی برخی حوزههای پژوهشی بعد از گسترش عظیم یک سال اخیر و پشتیبانی از هیئتمدیره جدید برای رسیدن به ساختار حکمرانی بهتر است. اینکه این ساختار چه شکلی خواهد بود هنوز روشن نیست. آلتمن میگوید: «اگر پیر دانایی بود که میگفت بفرما! این روش درست برای ایجاد ساختاری است که برای بشریت بهترین گزینه است، عالی میشد.»
هر نقشی که آلتمن در ادامه ایفا کند با دقت و موشکافی بیشتری تحت نظر خواهد بود. کولسون، مدیر ارشد AIPI میگوید: «فکر میکنم این رویدادها او را در نگاه توده مردم به نقشآفرینی سیاسی تبدیل کرده است. پیشتر چنین نگاهی وجود نداشت.» کولسون معتقد است این ماجرا خطر تصمیمگیری متخصصان فناوری ریسکپذیر دربار مسائل تأثیرگذار روی همه ما را نشان داد: «متأسفانه شرایط و مناسبات بازار وضعیتی را ایجاد کرده که چنین قدرتی را به این متخصصان فناوری داده است.»
اما فعلا به نظر میرسد آلتمن همچنان یکی از معماران اصلی فناوری بالقوه تحولآفرین و ساختارشکن هوش مصنوعی باقی خواهد ماند. او میگوید: «ساخت ابرهوش پروژهای در سطح تمام جامعه خواهد بود. میخواهیم یکی از عوامل تأثیرگذار در این زمینه باشیم، اما این چیزی نیست که فقط یک شرکت انجام دهد. خیلی بزرگتر از هر شرکت واحدی خواهد بود. بهعلاوه فکر میکنم اکنون در موقعیتی هستیم که به هر حال تأثیرگذار خواهیم بود مگر اینکه واقعاً گند بزنیم.»