عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

۱۴۰۳؛ سال فزونی تهدیدات

بررسی چالش‌ها و فرصت‌های فعالیت برای چهار گروه کسب‌وکاری در سال جدید

عصر تراکنش ۸۱؛ میثم رجبی، مدیرعامل رادین / احتمالاً فعالان صنایع مالی در دید و بازدیدهای نوروزی، از ۱۴۰۲ به‌عنوان یک سال کاری دشوار یاد کرده باشند، اما به نظر می‌رسد که ۱۴۰۳ سالی با چالش‌ها و مخاطرات بیشتر خواهد بود. برای فهم بهتر شرایط سال ۱۴۰۳ می‌توان چالش‌های مؤثر بر صنایع مالی را در یک دسته‌بندی انتزاعی این‌طور برشمرد:

  • چالش‌های دارای منشأ اقتصاد کلان: کمبود نقدینگی و فشار مالیاتی؛
  • چالش‌های دارای منشأ اجتماعی: مهاجرت نیروی متخصص؛
  • چالش‌های دارای منشأ سیاسی: کنترل تقاضای ارز؛
  • چالش‌های دارای منشأ سیاستی: مداخله و نظارت افراطی دولت؛
  • چالش‌های بازار: کاهش تقاضا و انتقال هزینه شهروندان به آینده؛
  • چالش‌های فنی: جدی شدن هوش مصنوعی.

با فرض وجود این چالش‌ها، برای کسب‌وکارهای مختلف مالی، مسائل متفاوتی ایجاد می‌شود. می‌توان بنگاه‌های مالی کشور را به چهار دسته زیر تقسیم کرد:

  1. کسب‌وکارهای متقدم و بالغ شامل بانک‌ها، بیمه‌ها، PSP‌ها و تأمین‌کنندگان زیرساخت.
  2. کسب‌وکارهای تازه‌وارد و بالغ مانند صرافی‌های رمزارز، پرداخت‌یارها، لندتک‌ها، توسعه‌دهندگان نرم‌افزار و تأمین‌کنندگان سخت‌افزار.
  3. کسب‌وکارهای نوپا با رشد سریع مانند تأمین مالی جمعی، تأمین‌کنندگان ابر، بازارگاه‌های بیمه و خدمات مدیریت ثروت.
  4. کسب‌وکارهای نوپا با رشد متوسط مانند خدمات احراز هویت، مدیریت مالی و حسابداری شخصی و خدمات رمیتنس.

حال براساس تقاطع چالش‌ها با نوع کسب‌وکارها می‌توان به یک نظم ذهنی البته تقلیل‌یافته (ساده‌سازی‌شده) رسید تا آینده‌ای برای این کسب‌وکارها و درمجموع برای صنایع مالی کشور متصور شد.

بنگاه‌های متقدم بالغ با تهدیدات مهاجرت نیروی متخصص، مداخله دولت، مشکلات ارزی و در مقابل فرصت سرمایه‌گذاری و استفاده از هوش مصنوعی مواجهند. این شرکت‌ها پیشران‌ توسعه صنایع مالی کشورند و کند شدن توسعه این بنگاه‌ها می‌تواند منجر به تعطیلی کسب‌وکارهای کوچک‌تر شود. کسب‌وکارهای متقدم، در سال آتی دست به گریبان نظارت افراطی دولت خواهند بود و باید با تقویت نگاه صنفی از کسب‌وکار خود دفاع کنند. برای مثال اصلاح کارمزدها برای PSP‌ها، اصلاح نرخ بهره برای بانک‌ها، اصلاح تعرفه‌ها و حد پاسخ‌گویی بیمه‌ها و اصلاح تعرفه‌های زیرساخت می‌تواند شرایط کل نظام صنایع مالی را بهبود بخشد. همچنین با همکاری و شراکت با شرکت‌های تازه‌وارد و نوپا می‌توانند در برخی موارد از شمول قواعد نظارتی خارج شده و منافع خود را بیشینه کنند. به دلیل مداخلات دولت، نگهداشت نیروی متخصص تهدیدی جدی برای این دسته از کسب‌وکارها خواهد بود که می‌توانند با سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی، حد وابستگی در برخی مشاغل را کاهش دهند. همچنین تأمین ارز برای تأمین زیرساخت، مسئله‌ای حیاتی است که با توجه به نزدیکی این نهادها به بانک مرکزی، لازم است با رایزنی، حد اعتباری مختص صنایع مالی را افزایش دهند.

تازه‌واردهای بالغ، با تهدیدات فشار مالیاتی، مسائل ناشی از کمبود ارز و مداخلات دولت و در مقابل فرصت انتقال هزینه برای مصرف‌کنندگان به آینده مواجهند. بنابراین، این دسته از کسب‌وکارها شکارهای درشت دولت‌اند! هم به دلیل سوددهی از منشأ مالیاتی و هم اینکه در شرایط کنترل افراطی، موی دماغ دولت خواهند بود. بنابراین این دسته از کسب‌‌وکارها باید برای نزدیک کردن دیدگاه دولت و بخش خصوصی به هم تلاش مضاعف کنند. حضور پررنگ‌تر در نظام صنفی، اتاق بازرگانی و امثالهم و برگزاری نشست‌های تخصصی با حضور عوامل دولتی و تعامل مؤثر با دولتمردان باید اولویت این بنگاه‌ها باشد. به دلیل مقیاس، این بخش هم تحت‌تأثیر کمبود ارز بوده و لازم است برنامه و تقاضای ارزی خود را با بانک مرکزی به اشتراک گذارد. مسئله انتقال هزینه شهروندان به آینده، وام خرد و فروش اقساطی، فرصت طلایی توسعه بازار برای این بخش است، البته به شرط مدیریت ریسک نکول.

شرکت‌های نوپا با رشد سریع با تهدید کمبود نقدینگی، فشار مالیاتی، کاهش تقاضای بازار و تمایل مشتریان به خرید غیرنقدی در مقابل فرصت مهاجرت نیروی متخصص مواجهند. این بنگاه‌ها می‌توانند با جذابیت ذاتی، تیم کوچک اما توانمندی تشکیل دهند و به‌عنوان ابزار همکاری و حتی شراکت با شرکت‌های بزرگ‌تر از آن استفاده کنند. با توجه به ریسک نقدینگی، مهم‌ترین اقدام این دسته، انتقال ریسک به شرکت‌‌های بزرگ‌تر است. این بخش باید مشتریان قبلی را روی چشم قرار دهد، زیرا هزینه‌های بازاریابی و جذب مشتری جدید به‌سختی توجیه‌پذیر خواهد بود و مشتریان فروشندگان غیرنقد را به نقد ترجیح خواهند داد. ضمناً باید در ثبت مالی دقت کنند که گرفتار خطای مالیاتی نشوند.

شرکت‌های نوپا با رشد متوسط با تهدید کمبود نقدینگی، مهاجرت نیروی متخصص، کاهش تقاضا، جدی شدن هوش مصنوعی در مقابل فرصت کمبود ارز مواجهند. این دسته از کسب‌وکارها باید بر داخلی‌سازی تجهیزات و نرم‌افزارها یا روش‌هایی برای تأمین خرد تجهیزات خاص متمرکز شوند تا نهایت بهره را از فرصت کنترل خروج ارز نصیب خود کنند. در این میان عملیات نقل‌وانتقال خرد ارزی هم موضوعیت بیشتری خواهد یافت. همچنین در عین توجه به مشتریان قدیمی باید دقت کنند که هوش مصنوعی ممکن است جایگزین خدمات آنها شود و لازم است نسبت به محصولات خود ارزش‌افزوده جدید را در دستور توسعه قرار دهند. راه بقای این بخش در دستیابی به وام کم‌بهره خواهد بود.

درنتیجه همان‌طور که مشخص است، تهدیدات بر فرصت‌ها پیشی گرفته است. برای تمامی فعالان صنعت مالی در سالِ فزونی تهدیدات، آرزوی موفقیت، بهروزی و عبور از چالش‌ها دارم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.