عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

در باب چیستی «اکوسیستم»

اکوسیستم محدود به بازیگران و روابط بین آنها نیست

عصر تراکنش ۸۲؛ حمید حسن‌آبادی، مشاور ارشد نوآوری و فناوری‌های مالی / سیزدهمین نمایشگاه اینوتکس ۲۰۲۴ در اردیبهشت‌ماه امسال، بهانه‌ای شد تا مروری بر مفهوم رایج و پرتکرار این روزها داشته باشم. واژه‌ای که این نمایشگاه داعیه معرفی آخرین دستاوردها و بزرگ‌ترین گردهمایی فعالان آن است؛ بله، منظورم «اکوسیستم نوآوری» است و اینکه اکوسیستم نوآوری چیست، سؤالی است که در این یادداشت سعی دارم به آن پاسخ دهم.

برای پاسخ به این پرسش اساسی بهتر است ابتدا تعریف «اکوسیستم»، «زیست‌بوم» یا «بوم‌سازگان» را با هم مرور کنیم. برای درک این پدیده شاید باید ابتدا به مواردی اشاره کنیم که اغلب آنها را به جای اکوسیستم یا هم‌معنای آن به کار می‌بریم. بسیار پیش می‌آید که اکوسیستم را با اصطلاحاتی همچون خوشه (Cluster)، شبکه (Network) یا زنجیره تأمین (Value Chain) اشتباه بگیریم. خوشه به تعدادی سازمان می‌گویند که با یکدیگر اشتراکاتی دارند؛ مثلاً در اهداف یا منافع. شبکه هم به تعدادی سازمان اطلاق می‌شود که به هر نحوی با هم در تعامل و ارتباطند و زنجیره تأمین به سلسله‌ انتقال خدمات یا کالا از حلقه اول به حلقه انتهایی که کاربر نهایی نام دارد گفته می‌شود.

معمولاً وقتی افراد واژه اکوسیستم را در صحبت خود به کار می‌برند، منظورشان بازیگران و تعامل آنها با یکدیگر است و درواقع، هربار واژه اکوسیستم به ذهنمان خطور می‌کند، فوری چندین بازیگر مربوط به یک صنعت را که با یکدیگر بده‌و‌بستان دارند تصور می‌کنیم و همان را پایه و اساس صحبت‌های خود قرار می‌دهیم. این تصور بیراه نیست، اما مسئله این است که این تمام قضیه نیست و اکوسیستم صرفاً محدود به بازیگران و روابط بین آنها نمی‌شود.

نخستین‌بار جیمز مور (James Moore)، در سال 1993 واژه اکوسیستم را از ادبیات زیست‌شناختی به مفاهیم کسب‌و‌کاری وارد کرد و این واژه را به دلیل شباهت بسیار زیاد محیط کسب‌و‌کار با اکوسیستم‌های طبیعی، از لحاظ تعامل عناصر تشکیل‌دهنده آن، به کار برد و سپس این اصطلاح به‌وفور در ادبیات آکادمیک و بازار مورد استفاده قرار گرفت.

امروزه اکوسیستم‌های بسیاری را می‌توان نام برد، اما چهار اکوسیستمی که اکثر فعالان حوزه نوآوری با آن سروکار دارند عبارت‌اند از: اکوسیستم دانش (Knowledge Ecosystem)، اکوسیستم کارآفرینی (Entrepreneurship Ecosystem)، اکوسیستم کسب‌وکار (Business Ecosystem) و اکوسیستم نوآوری (Innovation Ecosystem). واقعیت این است که مرز مشخص و معینی برای هریک از این اکوسیستم‌ها نمی‌توان ترسیم کرد و همه آنها با یکدیگر همپوشانی دارند، ولی می‌توان اشاره کرد که هر کدام بر چه چیزی تمرکز دارند.

در اکوسیستم دانش، هدف خلق و اشتراک‌گذاری دانش است، اکوسیستم کارآفرینی بر تولید شغل تکیه دارد، اکوسیستم کسب‌و‌کار بر «کسب» ارزش (Value Capture) متمرکز است و اکوسیستم نوآوری بر «خلق» ارزش (Value Create) متکی است. کسب و خلق ارزش دو اصطلاحی است که در اکوسیستم‌های نوآوری و کسب‌و‌کار بسیار شنیده می‌شوند. کسب ارزش به معنای این است که بازیگران در اکوسیستم کسب‌و‌کار به دنبال کسب حداکثری ارزش و به تبع آن سود بیشینه از تعامل با سایر بازیگران هستند. در اکوسیستم نوآوری نیز کسب ارزش وجود دارد، ولی تمرکز بیشتر بر خلق ارزش است؛ به این معنی که بازیگران اکوسیستم نوآوری در تعامل خود با دیگران بیشتر به دنبال ایجاد ارزش برای خود و سایر بازیگران هستند، آن هم از نوع خلق مشترک که آن را با نام هم‌آفرینی ارزش (Value Co-Creation) می‌شناسیم.

نکته حائز اهمیت دیگر، تکامل اکوسیستم است؛ اکوسیستم‌ها مانند موجودات زنده یا سازمان‌ها دارای چرخه حیات هستند. این چرخه را در اکوسیستم نوآوری به‌طور معمول به چهار مرحله تقسیم می‌کنند؛ مرحله نخست «تولد» نام دارد و دورانی است که اکوسیستم ایجاد می‌شود. مرحله بعدی «توسعه» است که در آن اکوسیستم رشد می‌یابد، در مرحله سوم اکوسیستم به بلوغ می‌رسد و آن را مرحله «مدیریت» می‌نامند و بعد از این مرحله دو اتفاق می‌تواند برای اکوسیستم رخ دهد؛ یعنی مرحله چهارم یا می‌تواند منجر به افول اکوسیستم و نهایتاً مرگ آن شود یا با ورود نوآوری‌های جدید به تولدی دیگر و بازآفرینی اکوسیستم منجر شود، از این رو مرحله چهارم را «تجدید/مرگ» می‌نامند.

در مرحله تولد، نرخ خلق ارزش بالا و نرخ کسب ارزش پایین است؛ در مرحله توسعه، هر دو نرخ خلق و کسب ارزش بالاست؛ در مرحله مدیریت یا بلوغ، خلق ارزش کاهش می‌یابد و درعوض کسب ارزش اولویت می‌یابد و در مرحله آخر اگر هر دو نرخ خلق و کسب ارزش پایین باشد، منجر به مرگ اکوسیستم می‌شود، ولی اگر دوباره خلق ارزش اولویت یابد و بر کسب ارزش غلبه کند، اکوسیستم بازآفرینی خواهد شد.

همان‌طور که در ادبیات کسب‌و‌کار مفهومی به نام «کمینه محصول پذیرفتنی» یا MVP (Minimum Viable Product) وجود دارد، در ادبیات اکوسیستم‌ها نیز مفهومی به نام «کمینه زیست‌بوم پذیرفتنی» یا MVE (Minimum Viable Ecosystem) وجود دارد. اگر در طراحی یک اکوسیستم فقط به بازیگران، نقش‌ها و روابط بین آنها بپردازیم و ابعاد دیگر اکوسیستم را در نظر نگیریم، عملاً به طراحی یک MVE پرداخته‌ایم. به بیان دیگر MVE = Actors + Roles + Relations ؛ حال آنکه اکوسیستم ابعاد دیگری را نیز دربرمی‌گیرد که در طراحی یک اکوسیستم می‌بایست همه آنها را در نظر گرفت. در ادامه این یادداشت به مهم‌ترین این ابعاد اشاره می‌کنیم:

  • زمینه: این بعد مواردی همچون راهبردها، توانمندسازها، پیشران‌ها، موانع و مخاطرات اکوسیستم را دربرمی‌گیرد.
  • ساختار: این بعد از اکوسیستم نوآوری بیشتر برای ما شناخته شده است، زیرا شامل انواع بازیگران، نقش‌ها و فعالیت‌های آنها در اکوسیستم می‌شود. درواقع هر اکوسیستمی شامل تعدادی بازیگر است که مطابق توانمندی‌ها و تمایلات خود در طی چرخه حیات اکوسیستم نقش‌هایی را برعهده می‌گیرند. برخی از این نقش‌ها در اکوسیستم نوآوری عبارت‌اند از: رهبر اکوسیستم، سلطه‌گر، تأمین‌کننده، مکمل، خبره، قهرمان، حامی، هم‌گذار و کاربر. به ازای هریک از این نقش‌ها فعالیت‌های خاصی برای بازیگران تعریف می‌شود.
  • زیرساخت: این بعد شامل زیرساخت‌های فناوری، مالی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی، قانونی و غیره می‌شود. مادامی که این زیرساخت‌ها فراهم نشود شکل‌گیری و توسعه اکوسیستم امکان‌پذیر نخواهد شد.
  • ارتباطات: شامل تمامی روابط بین بازیگران مختلف می‌شود. این روابط می‌تواند از نوع همکاری، رقابت یا رقابت و همکاری توأمان باشد که به این آخری، هم‌رقابتی (Coopetition) اطلاق می‌شود. در هریک از این روابط مصنوعاتی از نوع کالا یا خدمات، اطلاعات یا دانش، یا پول و اعتبار بین بازیگران ردوبدل می‌شود.

موضوعاتی دیگری همچون سلامت، پایداری، تکامل، محیط و سطوح اکوسیستم نیز وجود دارند که می‌توان آنها را در بعد دیگری که به پیکربندی مربوط می‌شود جا داد. برای مثال سطح اکوسیستم به گستره جغرافیایی آن اشاره دارد که می‌تواند منطقه‌ای، ملی یا سراسری باشد. مخلص کلام اینکه، اکوسیستم یا زیست‌‌بوم اصطلاحی پرمعنا و پیچیده است که ما آن را به‌سادگی در مکالمات روزمره خود به کار می‌گیریم و آن را تقلیل می‌دهیم. اکوسیستم انواع و ابعاد گوناگونی دارد که در این یادداشت فقط به بخش مختصری از آن پرداختیم. امید آنکه هربار از این واژه استفاده می‌کنیم، تأملی کوتاه بر مفهوم و بار معنایی آن نیز داشته باشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.