هشیاری ساتیا نادلا
ساتیا نادلا طی ۱۰ سال مدیرعاملی خود در مایکروسافت توانست آن را به یکی از نقشآفرینان برتر حوزه هوش مصنوعی تبدیل کند؛ با این حال بزرگترین نگرانی او این است که نتواند تحول بعدی بازار را از قبل پیشبینی کند
عصر تراکنش ۸۳ / مسئلهای توجه ساتیا نادلا را جلب کرده است. مسئله کوچکی است؛ کلمهای پنجحرفی در کادری در گوشه یک اسلاید پاورپوینت که برای کسری از ثانیه روی صفحهنمایشی در سالن همایشی در شهر کوالالامپور مالزی ظاهر میشود و نادلا را نگران میکند. او با کمی غافلگیری در لحن صدایش میپرسد: «از لاما (Llama) هم استفاده میکنید؟ از هر دو استفاده میکنید؟» منظور نه جانور لاما، بلکه مدل هوش مصنوعی لاما است؛ نرمافزار منبع باز محصول متا، غول رسانههای اجتماعی که تغییر جهت کاملی به سمت هوش مصنوعی داشته و با مایکروسافت و دیگران رقابت میکند تا بر زیربنای اقتصاد نوظهور هوش مصنوعی مولد غالب شود. آن «هر دو» اشارهای به این مسئله است که این شرکت فناوری کشاورزی مستقر در مالزی (که برای نمایش استفاده از فناوری مایکروسافت به مدیرعامل مایکروسافت انتخاب شده) از مدل هوش مصنوعی متا در کنار GPT-4 استفاده میکند که مدل زبانی بزرگ ساخت شریک استراتژیک مایکروسافت یعنی OpenAI است. نادلا میخواهد این غول نرمافزاری مستقر در شهر ردموند ایالت واشنگتن، توانمندترین مدلهای هوش مصنوعی پرطرفدار را در بازار داشته باشد.
آدریان لی، مدیر ارشد فناوری این استارتاپ مالزیایی، Agroz، با کمی خجالتزدگی پاسخ میدهد: «بله، بله ما از لاما هم استفاده میکنیم.» Agroz که مزرعههای آبکشت میسازد، چتباتی متکی به هوش مصنوعی ایجاد کرده است تا به پرسشهای کشاورزان درباره بهترین روشهای کشت و مراقبت از کاهوها و کلمبرگهای چینیشان پاسخ بدهد. نادلا که در غرفه نمایشگاه Agroz مقابل لی ایستاده با لحن طعنهآمیزی میپرسد: «برای چی از لاما استفاده میکنید؟»
لی توضیح میدهد که Agroz میخواهد درنهایت از رباتهای انساننما برای کشاورزی استفاده کند و شاید نیاز باشد رباتها آفلاین کار کنند. برخی نسخههای مدل لامای متا، برخلاف مدل بزرگتر GPT-4، بهقدری فشردهاند که میتوان آنها را در رباتها یا تلفنها تعبیه کرد.
نادلا با تغییر نقش از «مدیرعامل به پژوهشگر ارشد بازار» خطاب به «مدیرعامل بهعنوان فروشنده ارشد» میگوید: «نگاهی به فی (Phi) بینداز.» فی خانوادهای از مدلهای زبانی کوچکتر است که مایکروسافت در داخل شرکت خودش ساخته و مانند لاما بهصورت منبع باز عرضه کرده است. نادلا ظاهراً آنقدری حضور ذهن دارد که تعداد پارامترهای کوچکترین مدل فی را به یاد بیاورد و بهسرعت به آن اشاره کند؛ فقط ۳.۸ میلیارد پارامتر دارد و درنتیجه بهاندازهای کوچک است که بتوان بهصورت محلی اجرایش کرد.
لی میگوید که Agroz فی را آزمایش خواهد کرد. همزمان مدیرعامل Agroz، جرارد لیم، به نادلا مقداری کلمبرگ چینی محصول Agroz را تعارف میکند. نادلا تکه کوچکی برمیدارد. با جدیت میجود و بدون شک به این فکر میکند که رقابت در حوزه هوش مصنوعی چقدر شدید است.
گفتوگوی آموزندهای است. شرکتهای کمی به اندازه مایکروسافت از رونق هوش مصنوعی مولد سود بردهاند. علاقه شدید سرمایهگذاران به این فناوری به شرکت نادلا کمک کرده است که با ارزش بازار پیوسته بیشتر از سه تریلیوندلاری، یکی از مدعیان همیشگی عنوان ارزشمندترین شرکت جهان باشد.
نشست آسیای جنوب شرقی
در سال ۲۰۱۴ که نادلا سکان مدیریت مایکروسافت را در دست گرفت، این شرکت برای تداوم فعالیت دستوپا میزد. مایکروسافت در دوران مدیرعامل قبلی، استیو بالمر، از انقلاب تلفن هوشمند جا مانده بود، در حوزه تبلتها عقب افتاده بود و حتی در کسبوکار سیستمعامل کامپیوتر که این شرکت را به نامی مطرح تبدیل کرده بود نیز در حال از دست دادن سهم بازارش بود. در دوره بالمر قیمت سهام مایکروسافت بیش از ۴۰درصد کاهش یافته بود. نادلا در طول بیش از ۱۰ سال فعالیت بهعنوان مدیرعامل جان تازهای به این شرکت بخشیده و با موفقیت آن را در دو تحول فناورانه یعنی از کامپیوترهای شخصی به عصر رایانش ابری و اکنون به عصر هوش مصنوعی رهبری کرده است.
سرمایهگذاری آیندهنگرانه و زودهنگام نادلا در OpenAI و فناوریاش و رابطه پرثمر اما گاهی پرتنش ناشی از آن به مایکروسافت فرصت خوبی برای رسیدن به جایگاه برتر در این عصر جدید داده است. میتوان گفت این شرکت از عصر «وینتل» (شراکت ویندوز و اینتل) در دهه ۱۹۹۰ که نیروی غالب بازار کامپیوترهای شخصی بود، هیچوقت تا این اندازه قدرتمند نبوده است.
درآمد سال ۲۰۲۳: ۲۱۱.۹ میلیارد دلار
درآمد مایکروسافت در طول ۱۰ سال گذشته تقریباً سهبرابر شده است؛ محرک این رشد تغییر مسیرهای موفق این شرکت به خدمات ابری، بازیهای ویدئویی و بهتازگی هوش مصنوعی مولد بوده است. با این حال این شرکت نمیتواند به موفقیتهایش غره شود؛ آلفابت و متا نیز سرمایهگذاری سنگینی در هوش مصنوعی انجام دادهاند و مانند مایکروسافت میتوانند پژوهشها و محصولاتشان را با عواید کسبوکارهای بسیار سودآور موجودشان تأمین مالی کنند.
در حالی که نادلا دومین دهه سکانداری را شروع میکند، هیچ تضمینی وجود ندارد که مایکروسافت پیشگامیاش را حفظ کند. رگولاتورها، هکرها و رقیبها همه تهدیدهایی را متوجه این شرکت میکنند که برای تضعیف رهبری آن در صنعت، کافیاند. مهمتر از همه باید با مسئله بسیار بزرگ بودن خودش دستوپنجه نرم کند و با توجه به اینکه طبیعت هوش مصنوعی مستلزم سرعت، چابکی و ظرافت است، اجازه ندهد قربانی بروکراسی و تورم ساختاری شود.
رویکرد نادلا به رهبری نشاندهنده آگاهی عمیق او از این ریسکهاست. حتی وقتی در ظاهر در زمینه هوش مصنوعی جلوتر از رقیبها هستند نیز او و تیمش مدام حواسشان را جمع میکنند و آنتنشان به کوچکترین تغییرات در نیازها و ترجیحهای کاربران حساس است. مایکروسافت پیوسته در حال سرمایهگذاری در فناوریها و استعدادهایی است که شاید روزی جایگزین مدلهای OpenAI یا حتی هوش مصنوعی مولد شوند. در بخشهای دیگر شاید این حد از هشیاری، افراطی یا حتی شکاکی به نظر برسد، اما همانطور که نادلا مانند همه فعالان حوزه فناوری میداند، گذارهای پلتفرمی زیاد و سریع اتفاق میافتند. اگر چشم بر هم بگذارید، مجبور میشوید به جای ساختن آینده، در تعقیب آن باشید.
تور فشرده نادلا به آسیای جنوب شرقی در اواخر آوریل و اوایل مه (به اندونزی، تایلند و مالزی در سه روز) نشاندهنده پیشرفت سریع هوش مصنوعی است. او در هر مقصد با رهبران دولتی مشتاق برای درک نحوه استفاده از هوش مصنوعی برای تقویت اقتصادشان و توسعهدهندگان نرمافزار سازنده محصولات هوش مصنوعی دیدار کرد؛ محصولاتی از معلمهای خصوصی گرفته تا دستیارهایی برای پرورشدهندگان ماهی که به اندازه رقیبهایشان در ایالات متحده یا اروپا پیشرفته بودند.
در گفتوگویمان در جاکارتا، نادلا به من گفت: «نکته حیرتآور سرعت گسترش است. اگر در دومین سال ظهور ابر یا سرور به اندونزی آمده بودم، بدون شک پذیرش را مشاهده میکردم، اما تا این حد گسترده و سریع نبود.»
نادلا میگوید هوش مصنوعی به این دلیل میتواند با این سرعت گسترش یابد که از نوآوریهای گذشته بهویژه رایانش ابری بهره میبرد؛ حوزهای که نادلا پیش از مدیرعاملی، بیشتر دوران کارش را در آن گذرانده بود. او اشاره میکند که وقتی افراد در بخشهای زیادی از جهان نمیتوانند به فناوری دسترسی پیدا کنند، دمکراتیک کردن آن دشوار است، اما اکنون دیگر اینطور نیست. اینترنت، تلفنهای هوشمند و ابر همهجا حضور دارند.
از طرفی، مایکروسافت گذار پلتفرمی به ابر را آنقدر خوب هدایت کرد و در دور اول گذار پلتفرمی به هوش مصنوعی آنقدر ماهرانه بازی کرد که موفقیتش در آینده قطعی به نظر میرسد. اگر هوش مصنوعی بهرهوری اقتصادی را افزایش دهد، اتفاقی که بیشتر تحلیلگران فکر میکنند محتمل است، رشد تولید ناخالص داخلی نیز سرعت میگیرد و فناوری سهم بزرگتری از این کیک اقتصادی بزرگشده خواهد داشت. نادلا میگوید پس با این تفاسیر باید فکر کنیم مایکروسافت که با وجود رشد اقتصادی سالانه تقریباً ثابت ۳درصدی، درآمد سالانهاش رشدی دو رقمی داشت است، چیزی برای نگرانی ندارد. او کمک میکند که بفهمیم چرا سرمایهگذاران مایکروسافت را دوست دارند؛ به نظر میرسد قماری بدون باخت است (در دوران نادلا قیمت سهام این شرکت یازده برابر شده است). نادلا میگوید: «چشمانداز رشد مایکروسافت تقریباً سرراست است. فقط باید همین کار فعلیمان را خوب انجام دهیم.»
اما البته «انجام همین کاری که انجام میدهیم» ساده نیست. راههای زیادی برای منحرف شدن غولی مثل مایکروسافت از مسیر درست وجود دارد. پیشتر این اتفاق افتاده است؛ این شرکت تا حد زیادی از پدیده موبایل جا ماند. از میان سه نوآوری فناورانه بزرگی که نادلا در سال ۲۰۱۷ گفت آینده مایکروسافت را شکل خواهند داد (هوش مصنوعی، رایانش کوانتومی و واقعیت ترکیبی) این شرکت فقط درباره هوش مصنوعی بسیار موفق بوده است. میلیاردها دلار برای عینک واقعیت ترکیبی HoloLens با برند «واقعیت افزوده برای کسبوکار» هدر داد و بعد کار روی سختافزارش را متوقف و بیشتر تیمهای واقعیت ترکیبی و مجازی را در اوایل سال ۲۰۲۳ تعدیل کرد. یک میلیارد دلار در تلاشی جسورانه برای توسعه کامپیوتری کوانتومی مبتنی بر ذره زیراتمی نامتعارفی بهنام فرمیون مایورانا سرمایهگذاری کرد که هنوز به دستگاهی با امکان موفقیت تجاری منجر نشده است و فعلاً مایکروسافت به ارائه خدمات کوانتومی از طریق شراکت با Quantinuum روی آورده است که تا حدی محصول فناوری کوانتومی Honeywell محسوب میشود.
نادلا میگوید فکر جا ماندن از جهش فناورانه بزرگ بعدی خواب شب را از او میگیرد. او میپرسد: «وقتی تغییر پارادایمی اتفاق بیفتد، آیا چیزی برای عرضه دارید؟ زیرا اگر چیز مربوطی برای عرضه نداشته باشید، هیچ حق خدادادی برای وجود داشتن ندارید.» و بعد میگوید درنتیجه باید «فرهنگی داشته باشید که به شما این امکان را بدهد که بسیار پیش از اینکه همه بفهمند باید توانمندی خاصی را داشته باشید، آن توانمندی را ساخته باشید تا بتوانید مفاهیم جدید عرضه کنید».
نادلا حرف از ساختن میزند، اما شاید «پیدا کردن» عبارت دقیقتری باشد. او بهعنوان مدیری که بیشتر دوران حرفهایاش را در مایکروسافت گذرانده، تمایل عجیبی به نگاه به بیرون از سازمان برای به دست آوردن نوآوری لازم برای آینده شرکت از طریق اکتساب، مشارکت یا استخدام دارد. به من گفت خیلی با دقت پیگیری میکند که مایکروسافت چند فرد ردهبالا و ردهپایین از سایر شرکتهای فناوری استخدام میکند و این جریان ورودی را در اطمینان از انعطافناپذیر نشدن این شرکت حیاتی میداند. او میگوید: «تنها راه حفظ صداقت و روراستی در خودتان آوردن استعدادهای ارشدی از بیرون است که شما را از لحاظ ذهنی و فکری واقعبین نگه میدارند.»
افرادی که از نزدیک با نادلا کار کردهاند میگویند وقتی احساس میکند فرصت استراتژیک مهمی را پیش روی خود میبیند قاطعانه عمل میکند. در سال ۲۰۱۶ برای تثبیت جایگاه مایکروسافت بهعنوان مرکز همه فعالیتهای کسبوکاری دیجیتال و گسترش حوزه فعالیت شرکت به شبکههای اجتماعی ۲۶ میلیارد دلار هزینه کرد تا لینکدین را تصاحب کند. دو سال بعد، مخزن کد نرمافزارهای منبع باز، گیتهاب را با قیمت ۷.۵ میلیارد دلار در ازای سهام خرید. این معامله مایکروسافت را بهتر در جریان فعالیتهای بخش زیادی از توسعهدهندگان نرمافزار قرار داد و در شناسایی روندها به این شرکت کمک کرد. همچنین کار این شرکت را برای فروش سایر محصولات مایکروسافت به این توسعهدهندگان آسانتر کرد. نادلا بهتازگی ۷۵ میلیارد دلار برای خرید غول بازیهای ویدئویی، Activision Blizzard، هزینه کرده است. این قرارداد در ظاهر بهعنوان تلاش «متاورسی» مایکروسافت یا بهدستآوردن محتوا برای فرنچایز سختافزاری ایکسباکس این شرکت مطرح شد، اما همانطور که چند تحلیلگر اشاره کردند، منطق استراتژیک متقاعدکنندهتر برای این قرارداد این بود که مایکروسافت میخواهد مطمئن شود که ابر این شرکت جایی است که ارزشمندترین مدیوم سرگرمی جهان در آن ساخته و اجرا میشود.
مأموران کشف استعدادهای هوش مصنوعی
وابستگی مایکروسافت به جریان نوآوری (و نوآوران) خارج از ۲۲۱.۰۰۰ کارمند خودش، در زمینه هوش مصنوعی بیش از هر حوزه دیگری آشکار است. کوین اسکات، مهندسی باتجربه که وقتی مایکروسافت لینکدین را خرید به این شرکت آمد و نادلا در ادامه او را به جایگاه مدیر ارشد فناوری ارتقا داد، در سال ۲۰۱۹ نگران شد که شرکت در زمینه هوش مصنوعی پیشرفت کافی ندارد و تلاشهایش بلندپروازانه نیستند. اسکات مانند نادلا فکر میکرد هوش مصنوعی، نه فقط برای مایکروسافت بلکه برای جامعه، تحولآفرین خواهد بود، اما با وجود صرف صدها میلیون دلار در طول یک دهه و با داشتن بازویی تحقیقاتی با دانشمندان مطرح علوم کامپیوتر، به آن نوع پیشرفتهای شگرف و پرسروصدایی دست نیافته بود که آلفابت مدام از دو آزمایشگاه هوش مصنوعیاش، DeepMind و Google Brain بیرون میداد.
نادلا به برنامه اسکات چراغ سبز نشان داد تا به دنبال استارتاپهایی بگردد که مایکروسافت میتوانست در آنها سرمایهگذاری کند و با آنها شریک شود و شاید به این شرکت کمک میکردند در رقابت هوش مصنوعی پیشگام شود. نادلا میگوید مایکروسافت «با رقیبهای برتری مواجه است که تسلط بیشتری بر زنجیره تأمینشان دارند و احساس کردیم اگر بخواهیم با این نقشآفرینان رقابت کنیم، مشارکت رویکرد مناسبی است.»
توجه اسکات به شرکتی غیرعادی در سانفرانسیسکو بهنام OpenAI جلب شد. این استارتاپ اهداف بسیار بلندپروازانهای داشت. OpenAI به دستیابی به هوش جامع مصنوعی یا AGI متعهد شده بود؛ منظور نرمافزاری است که در کارهای شناختی بهاندازه یک شخص توانمند است و به نوعی رؤیای دستنیافتنی حوزه هوش مصنوعی محسوب میشود. معلوم شد که نادلا، سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI را در همایش Allen & Co (معروف به «کمپ تابستانی میلیاردرها») دیده و حس کنجکاویاش برانگیخته شده. همزمان آلتمن میفهمد که مایکروسافت میتواند همان حامی ثروتمندی باشد که OpenAI برای دستیابی به اهدافش به آن نیاز دارد.
مایکروسافت از آن زمان دستکم سیزده میلیارد دلار در این شرکت هوش مصنوعی سرمایهگذاری کرده و فناوری این استارتاپ پایه و اساس محصولات هوش مصنوعی مایکروسافت شده است. مدلهای OpenAI زیربنای محصولات هوش مصنوعی این شرکت با برند «کوپایلوت» مثل GitHub Copilot، دستیار کدنویسی نرمافزاری مبتنی بر هوش مصنوعی این شرکت و قابلیتهای هوش مصنوعی مولد تعبیهشده در نرمافزار بهرهوری اداری مایکروسافت ۳۶۵ هستند. «کوپایلوت برای بینگ»، چتبات و موتور جستوجوی رایگان مبتنی بر هوش مصنوعی مولد ویژه مصرفکنندگان این شرکت نیز از مدلهای OpenAI قدرت میگیرد. تلفیق قابلیتهای هوش مصنوعی کوپایلوت با محصولات فراگیر مایکروسافت ۳۶۵ به این شرکت راههای زیادی برای حفظ مشتریان میدهد. با این حال برخی از این مشتریان حاضر به پرداخت مبلغ هنگفت سی دلار در ماه بهازای هر کاربر برای کوپایلوت نیستند. جیسون وانگ، معاون و تحلیلگر برجسته شرکت پژوهش فناوری گارتنر، میگوید: «هیچکس برای افزایش ۵۰درصدی حق اشتراک مایکروسافت ۳۶۵ برنامهریزی نکرده بود.»
تاکنون کسبوکار رایانش ابری Azure مایکروسافت بیشترین بهره را از مدلهای OpenAI برده که حاکی از همزیستی دو تحول استراتژیک بزرگ نادلاست. تمایل شرکتها به استفاده از مدلهای GPT از طریق Azure تأثیر چشمگیری روی درآمدهای مایکروسافت گذاشته است. مایکروسافت در فصل منتهی به مارس ۲۰۲۴، از مجموع ۳۱درصد رشد فروش Azure 7درصد را ناشی از هوش مصنوعی دانست. مورگان استنلی پیشبینی میکند خدمات هوش مصنوعی Azure در مسیر ایجاد چهار میلیارد دلار فروش سالانه قرار دارند. درمجموع درآمدهای ابری مایکروسافت در آن فصل ۳۵.۱ میلیارد دلار بود که نسبت به سال قبل ۲۳درصد افزایش یافته بود. این رشد همچنین به مایکروسافت که در سهم بازار ابری در جایگاه دوم قرار دارد کمک کرد فاصلهاش با رهبر این صنعت، یعنی خدمات وب آمازون را کاهش دهد.
لی ساستر، تحلیلگر ارشد شرکت پژوهش فناوری Forrester میگوید بعد از سالها تعقیب خدمات وب آمازون، مشارکت با OpenAI «ابتکار عمل در رایانش ابری را برای اولینبار» به مایکروسافت داده است. بهای اضافهای که مایکروسافت میتواند در ازای محصولات هوش مصنوعی دریافت کند به این شرکت فرصتی برای جبران هزینههای ساخت فضای ابری میدهد. او میگوید سؤال این است: با توجه به اینکه بسیاری از مشتریان بدون اینکه بدانند چطور میتوانند بهترین بازده را از سرمایهگذاریشان کسب کنند به هوش مصنوعی روی آوردهاند، آیا Azure میتواند این شتاب اولیه را حفظ کند؟ او با کنایه میگوید: «ما بهتازگی مرحله «خرید پیش از آزمایش» توسعه هوش مصنوعی را پشت سر گذاشتیم.»
البته مایکروسافت همچنان برای خرید واحدهای پردازش گرافیکی، تراشههای تخصصی مورد استفاده برای اجرای اپلیکیشنهای هوش مصنوعی و ساخت مراکز داده بیشتر هزینه میکند. مخارج سرمایهای این شرکت در سه ماه اول ۲۰۲۴ در مقایسه با یک سال پیش ۷۹درصد بیشتر شده و به چهارده میلیارد دلار رسیده و این شرکت به سرمایهگذاران گفته است این هزینهها دستکم تا انتهای سال ۲۰۲۵ افزایش خواهند یافت. مایکروسافت شروع به طراحی تراشههای هوش مصنوعی خودش کرده تا وابستگیاش به واحدهای پردازش گرافیکی انویدیا را کاهش دهد، اما در حالی که ورود این تراشهها به مراکز داده این شرکت شروع شده است، بهرهبرداری کامل از آنها زمان میبرد.
همزمان وابستگی مایکروسافت به OpenAI ریسکهای خودش را دارد. این مسئله زمانی کاملاً مشهود شد که چند روز پیش از جشن شکرگزاری ۲۰۲۳، هیئت مدیره OpenAI ناگهان مدیرعامل و همبنیانگذار پرجذبهاش، سم آلتمن را با این توجیه برکنار کرد که «همیشه روراست» نبوده است و با این کار آینده این استارتاپ را با تردید روبهرو کرد.
نادلا تلاش زیادی کرد تا به مشتریان و سرمایهگذاران اطمینان خاطر بدهد که دسترسی مایکروسافت به فناوری OpenAI به خطر نیفتاده است. همچنین با پیشنهاد استخدام آلتمن، گرگ بروکمن، همبنیانگذار OpenAI و هر کارمند دیگری از OpenAI که میخواست به آنها بپیوندد، به بازگشت سریعتر آلتمن به جایگاه قبلی کمک کرد. تهدید استعفای دستهجمعی، هیئتمدیره OpenAI را مجبور به استخدام دوباره آلتمن کرد. بیشتر اعضای هیئتمدیره دخیل در این اخراج جایگزین شدند و به مایکروسافت نیز کرسی ناظر در هیئتمدیره داده شد. نادلا در مصاحبهای تلویزیونی در ماه ژانویه مدعی شد کرسی مایکروسافت در هیئتمدیره اهمیتی نداشته و فقط میخواسته شاهد «حکمرانی خوب و پایداری واقعی» باشد.
جذب کدنویسها
در OpenAI بهغیر از آن اتفاق، گزارشهایی دورهای از تنش میان شریکها وجود داشته است: OpenAI در ارائه مدلهای هوش مصنوعی جدید و قدرتمندتر خیلی کند بوده است و تلاش کرده فناوریاش را مستقیم به مشتریان بزرگ مایکروسافت بفروشد. اسکات به اصطکاک گاه و بیگاه بین دو طرف اذعان میکند و میگوید: «همه نوعی اضطرار را احساس میکنند. درنتیجه همه منابع و انرژیشان را برای آن خرج میکنند و گهگاهی از یکدیگر ناراحت و دلسرد میشوند چون میخواهند خیلی سریع پیش برویم.»
مدیران ارشد اصلی مایکروسافت میگویند درمجموع از مشارکت با OpenAI خوشحالاند. وقتی چند روز بعد از بازگشت نادلا از سفر به آسیای جنوب شرقی با او گفتوگو کردم، تأکید کرد که OpenAI، GPT-4 را به مایکروسافت ارائه داد که براساس بیشتر بنچمارکها همچنان بهترین عملکرد را در میان مدلهای هوش مصنوعی بازار دارد و مدل مورد استفاده بیشتر شرکتها برای کاربردهای هوش مصنوعی مولد است. کار روی مدل قدرتمندتر GPT-5 نیز از خیلی وقت پیش شروع شده است. نادلا میگوید: «از جایی که هستیم و کارهایی که توانستهایم با GPT-4 انجام دهیم احساس بسیار خوبی داریم.»
آلتمن رابطهاش با مایکروسافت و بهویژه اسکات را نزدیک توصیف میکند و میگوید: «اسکات، در کل دوران حرفهای او یکی از مهمترین شریکها، همکاران یا هر عنوان دیگری است که میخواهید روی این رابطه بگذارید.» او و اسکات چندبار در هفته با هم صحبت میکنند و آلتمن میگوید به افکار و نظرهای مدیر ارشد فناوری مایکروسافت درباره استراتژی و حتی پیامدهای اجتماعی هوش مصنوعی اتکا میکند.
بلندپروازیهای گسترده OpenAI و تمرکز عملگرایانه مایکروسافت بر اجرا همیشه با هم جور درنمیآیند. در مالزی مشاهده کردم که نادلا از پاسخ به پرسش مدیرعاملی محلی درباره پیامدهای احتمالی هوش جامع مصنوعی (هدف نهایی OpenAI) برای انسان طفره رفت. وقتی از آلتمن درباره این معذب شدن ظاهری نادلا پرسیدم، گفت: «من و مدیرعامل مایکروسافت شغلها و نقشهای متفاوتی داریم و بهنوعی روی افقهای زمانی متفاوتی متمرکزیم، اما این افقها روی بردار یکسانی قرار دارند، پس فکر میکنم مشکلی وجود ندارد.» ورای این تفاوتها، آلتمن همکاری مایکروسافت و OpenAI را در همه سطوح نزدیک و تنگاتنگ توصیف میکند. او میگوید: «رابطه غیرکاری دوستانه و صمیمی نداریم»، اما مدیران ارشد و مهندسان هر دو شرکت ارتباط مستمری دارند و مدام به دفاتر یکدیگر سر میزنند و در مهمانیهای شام بعد از کار، رابطه دوستانه برقرار میکنند.
با این حال رقیبها نیز در حال نوآوری در قلمروی هوش مصنوعیاند و مشتریان همچنان تحقیق و بررسی میکنند که چطور میتوانند به بهترین شکل از هوش مصنوعی ارزش استخراج کنند؛ درنتیجه نادلا خواستار گزینههایی بهجز OpenAI است. ارون چاندراسکاران (Arun Chandrasekaran)، معاون برجسته، تحلیلگر نوآوری فناوری، ابر و هوش مصنوعی در گارتنر میگوید: «مایکروسافت در حال پوشش ریسک سرمایهگذاریهایش است.» با توجه به وجود هشتاد میلیارد دلار پول نقد و سرمایهگذاری کوتاهمدت در ترازنامه مایکروسافت تا انتهای مارس ۲۰۲۴، نادلا میتواند روی پروژههای مختلف شرطبندی کند. مایکروسافت علاوهبر کمک به مشتریان در پیادهسازی مدلهای گاهی گران OpenAI، به آنها مدلهای هوش مصنوعی منبع باز رایگان ازجمله مدلهایی از رقیبها مثل لامای متا را ارائه میدهد. این مدلها اغلب توانایی کمتری از GPT-4 دارند، اما در برخی کاربردها کار را با هزینه بالقوه کمتری به سرانجام میرسانند.
مایکروسافت در ماه آوریل در شرکت G42 مستقر در ابوظبی ۱.۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرد. G42 یک شرکت خوشهای فناوری با روابط نزدیک با خانواده پادشاهی ابوظبی است که مدلهای هوش مصنوعی عربی منبع بازی را آموزش داده است. مایکروسافت همچنین در Mistral، استارتاپ هوش مصنوعی فرانسوی سرمایهگذاری کرده است که مدلهای زبانی منبع باز بسیار توانمندی ساخته است. همچنین خانواده مدلهای زبانی کوچک منبع باز خودش، فی، را ساخته است که با توجه به اندازهاش عملکرد و توانایی بسیار خوبی دارد.
چاندراسکاران میگوید: «مشتریان حق انتخاب و گزینههای مختلف میخواهند.» هدف مایکروسافت این است که مطمئن شود «مشتری هر انتخابی دارد، اما همچنان برای Azure پول خرج میکند.» او توضیح میدهد که اگر مشتریان این کار را انجام دهند، مایکروسافت میتواند روابط بلندمدت پرسودی با آنها داشته باشد. بیشتر شرکتها باید اپلیکیشنهای هوش مصنوعی را در همان ابری اجرا کنند که از دادههایشان میزبانی میکند. وقتی آن دادهها دست مایکروسافت باشد، رها کردن این شرکت برای مشتریان دشوار میشود (چاندراسکاران میگوید «داده جاذبه دارد») و مایکروسافت میتواند خدمات دیگری حول مدیریت و امنیت داده به آنها بفروشد.
مهمترین حرکت مایکروسافت در حوزه هوش مصنوعی بهجز OpenAI در ماه مارس اتفاق افتاد که این شرکت همبنیانگذار DeepMind، مصطفی سلیمان و بیشتر کارمندان استارتاپ هوش مصنوعیاش، Inflection، را استخدام کرد تا هسته واحد جدید هوش مصنوعی ویژه مصرفکننده را تشکیل دهند. مایکروسافت همچنین با پرداخت ۶۲۰ میلیون دلار برای خرید حق امتیاز فناوری Inflection موافقت کرد (این استارتاپ یکی از بهترین مدلهای زبانی بزرگ را ساخته است)؛ مدیران ارشد مایکروسافت به من گفتند هدف این اقدام جلوگیری از شکایت Inflection و سرمایهگذارانش درباره سرقت اسرار تجاری بوده است (مدیران ارشد مایکروسافت این گمانهزنی را رد میکنند که هدف از استخدام و خرید حق امتیاز اجتناب از سختگیریهای ضدانحصار بوده است.)
آنچه مایکروسافت واقعاً از Inflection میخواست افراد بااستعداد بود. انتشارات فناوری The Information گزارش داده است که تیم سابق Inflection با جدیت روی مدل زبانی بزرگ جدیدی کار میکند که ممکن است رقیب سیستمهای OpenAI باشد. وقتی از نادلا درباره این موضوع پرسیدم، فقط گفت مایکروسافت همچنان به نوآوری درباره مدلهای هوش مصنوعی در داخل شرکت ادامه خواهد داد. چاندراسکاران، تحلیلگر گارتنر میگوید مایکروسافت برای آموزش مدلهای پیشروی بزرگ و توانمند به تخصص داخلی خودش نیاز دارد. یکی از بندهای کلیدی مشارکت مایکروسافت با OpenAI این است که اگر این شرکت سانفرانسیسکویی به هدف اعلامی هوش جامع مصنوعی دست یابد، مایکروسافت حق خودکارش برای ارائه حق امتیازهای قدرتمندترین مدلهای هوش مصنوعی را از دست میدهد؛ تصمیمگیری در این مورد فقط در اختیار هیئتمدیره غیرانتفاعی OpenAI است. نادلا دوست داشت برنامه جایگزینی داشته باشد و آن برنامه را سلیمان و متخصصان هوش مصنوعی استخدامشده از Inflection در اختیارش گذاشتند.
تلاش برای آگاه ماندن از مسیر پیش روی هوش مصنوعی فقط به مدلهای زبانی بزرگ خلاصه نمیشود. در بعدازظهری گرم و ابری در ماه آوریل، با جگوار I-Pace خودران متکی به نرمافزاری از استارتاپی با پشتوانه مایکروسافت به نام Wayve در خیابانهای شلوغ لندن حرکت میکردم. تماشای توقف و حرکت خودکار فرمان ماشین، مطابق انتظار بسیار جالب بود، اما فناوری پشتوانه آن همانجایی است که میتوان منافع عمیقتر مایکروسافت را در آن دید.
کریس یانگ، معاون ارشد توسعه کسبوکار، استراتژی و سرمایهگذاریهای خطرپذیر مایکروسافت به من میگوید هدف سرمایهگذاریهایی مثل Wayve آگاهی از «سیگنال بازار» است که در این مورد خاص، هدف انداختن نگاهی به دنیای نوظهور «هوش تعبیهشده» است؛ عبارتی که درباره آن دسته از سیستمهای هوش مصنوعی در دنیای فیزیکی بهکار میرود که خودروها، پهپادها یا رباتها را کنترل میکنند. مایکروسافت هم بهصورت مستقیم از ذخایر نقدیاش و هم از طریق بازوی سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتیاش، M12 در استارتاپها سرمایهگذاری میکند. یانگ از زمان ورود به مایکروسافت در سال ۲۰۲۰، با تأیید نادلا، استراتژی M12 را از ایجاد بازده مالی به تمرکز بر استارتاپهایی معطوف کرد که میتوانند به مایکروسافت کمک کنند کسبوکارش را گسترش دهد، بازار را به دست آورد یا با نوآوریهای کلیدی همگام باشد. در حالی که خودروسازان مدام از فناوریهای دستیار رانندگی پیشرفتهتر بهره میبرند، کمک به آموزش هوش مصنوعی Wayve به مایکروسافت درک بهتری از نیازهای رایانش ابری آینده بخش خودروسازی را میدهد.
یانگ میگوید Wayve تنها سرمایهگذاری مایکروسافت در هوش تعبیهشده نیست و آنها از شرکت رباتیک انساننمای Figure نیز پشتیبانی کردهاند. مایکروسافت روی زمینههای خلق داده مصنوعی، امنیت سایبری و حتی زیست فناوری و کشف دارو هم سرمایهگذاری میکند که بازارهای احتمالی کلیدی آینده برای اپلیکیشنها یا خدمات ابری مایکروسافت شناخته میشوند.
موجسوار ماهر در موجسواری همانقدر که از نگاهش استفاده میکند، احساسش را هم به کار میگیرد. مایکروسافت نادلا با حفظ کمترین فاصله با توسعهدهندگان (مهندسان و کدنویسهایی که در شرکتها نرمافزار میسازند) و تلاش برای پاسخگو ماندن به خواستههای آنها بر موجهای فناوری سوار میشود. سفر نادلا به آسیای جنوب شرقی تلاشی در سطح مدیریت ارشد در زمینه گفتوگو با توسعهدهندگان بود.
یکی از تغییرات فرهنگی که نادلا کمی بعد از مدیرعامل شدن در مایکروسافت ایجاد کرد، ایده «ذهنیت رشد» بود؛ اینکه کارمندان باید از «همهچیزدان» بودن دست بکشند و تلاش کنند «همهچیزیادگیر» شوند. اکنون این فلسفه سرلوحه تعاملهای این شرکت با توسعهدهندگان است. اسکات هنسلمن، معاون مایکروسافت که بر جامعه جهانی توسعهدهندگان این شرکت نظارت میکند، میگوید مایکروسافت در عصر پیش از نادلا به تحمیل به توسعهدهندگان و مجبور کردن آنها به استفاده از کل فناوریهای این شرکت مشهور بود. حال به توسعهدهندگان اجازه میدهد اجزا را انتخاب کنند و پیوسته درباره قابلیتهایی که میخواهند مایکروسافت بسازد از آنها بازخورد میگیرد. او میگوید: «Azure مرهون آنهاست و اگر ببینند مفید و دوستداشتنی است، همچنان از آن استفاده خواهند کرد.»
تازهترین تلاش مایکروسافت برای جلب رضایت توسعهدهندگان حول GitHub Copilot، ابزار کدنویسی مبتنی بر هوش مصنوعی این شرکت میچرخد. آماندا سیلور، معاون شرکتی طراحی محصول، پژوهش کاربر و سیستمهای مهندسی فهرستی بلند از مطالعاتی را برمیشمارد که نشان میدهند برنامهنویسان با Copilot چقدر سریعتر و دقیقتر کدنویسی میکنند. کدنویسها مشتاقانه از این ابزار استقبال کردهاند. مایکروسافت در ماه آوریل گام دیگری برداشت و GitHub Copilot Workspace را عرضه کرد. این نرمافزار به توسعهدهنده این امکان را میدهد که آیندهای را توصیف کند که میخواهد بسازد و بعد تمام کدهای لازم را بهصورت خودکار تولید میکند. Copilot پیوند مایکروسافت و توسعهدهندگان را تنگاتنگتر میکند و با دمکراتیک شدن ساخت نرمافزار به کمک Copilot، این پیوند میتواند مدام افراد بیشتری را جذب کند.
با این حال موفقیت Copilot ساده نیست. این سیستم با کدهایی آموزش دیده که توسعهدهندگان پیشتر در گیتهاب بارگذاری کرده بودند. برخی از این توسعهدهندگان مدعیاند استفاده مایکروسافت از کدهای آنها شرایطی را نقض میکند که طبق آن کدها را بارگذاری کردهاند. بنابراین از مایکروسافت و OpenAI به دلیل تخلف از قرارداد شکایت کردهاند. این مورد (و همچنین شکایتهای نقض کپیرایت نیویورکتایمز و دیگران از مایکروسافت و OpenAI) حاکی از مسئله دیگری است که نادلا میگوید خواب شب را از او میگیرد: این احتمال که این شرکت چیزی را از دست بدهد که او «مجوز فعالیت» میخواند.
او میگوید این مجوز «متکی به قرارداد اجتماعی آنهاست» که در آن چند تکلیف برعهده مایکروسافت است و «یکی از آنها اعتماد است». دیگری این است که آیا محصولات و خدمات مایکروسافت در همه مکانهای فعالیتش ارزش افزوده اقتصادی ایجاد میکنند یا خیر. نادلا بعد از سفرش به آسیا به من گفت: «چرا کسی در آسیا باید به ما مجوز فعالیت در آنجا را بدهد؟ آیا ما کسبوکارهای کوچک آنجا را پربازدهتر، شرکتهای چندملیتی را رقابتیتر، بخش عمومی این کشورها را بهرهورتر میکنیم یا باعث بهبود وضعیت سلامت و آموزش آنها میشویم؟»
مایکروسافت برای اطمینان از اینکه میتواند این مزیتها را ارائه دهد (و برای خودش دارایی نامشهود جمع کند) از مجموعهای از سرمایهگذاریهای چندمیلیارددلاری در جاهای مختلف جهان خبر داده است. نادلا در سفر به آسیا اعلام کرد مایکروسافت به آموزش مهارتهای هوش مصنوعی به ۲.۵ میلیون نفر در آسیای جنوب شرقی کمک خواهد کرد. اعلام کرد در طول چهار سال آینده ۱.۷ میلیارد دلار برای مراکز داده و آموزش در اندونزی و ۲.۲ میلیارد دلار در مالزی هزینه خواهد کرد و همچنین خبر از اولین مرکز داده مایکروسافت در تایلند با هزینهای اعلامنشده داد. این شرکت سرمایهگذاریهای مشابهی را در زیرساخت و آموزش در اروپا و ژاپن انجام میدهد.
در مقوله اعتماد، هشدارهای نگرانکنندهای را در صفحه رادار میبینیم. اتهام غارت دادهها برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی میتواند به اعتبار این شرکت آسیب بزند. مایکروسافت در طول دو سال گذشته متحمل مجموعهای از حملات سایبری خسارتبار شده که باعث شدهاند به نظر برسد در حیطه امنیت سایبری که پیشتر بهترین در نظر گرفته میشد، ناگهان آسیبپذیر شده است. گسترش جعلهای عمیق، کلاهبرداری با کمک هوش مصنوعی و پر شدن اینترنت از محتوای نامرغوب تولید هوش مصنوعی از آسیبپذیریهای بالقوه دیگری هستند که برخی از آنها محصول فناوریهای مایکروسافت هستند. نادلا معمولاً با استدلالی در راستای منافع این شرکت میگوید بر جعلهای عمیق و اخبار ساختگی باید در نقطه توزیع (یعنی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی) نظارت کرد، نه در نقطه تولید (اپهای هوش مصنوعی مایکروسافت). معلوم نیست مردم و دولتها با این حرف موافق باشند.
شرکت فناوری بزرگ، بازده سرمایهگذاری بزرگ
قیمت سهام مایکروسافت در بیشتر قرن حاضر در رکود بود. در سالهای اخیر کسبوکارهای جدیدترش محرک رشد چشمگیری در درآمد و سود و باعث خشنودی سرمایهگذاران شدهاند. ارزش بازار ۳.۱ تریلیون دلاری مایکروسافت در اواسط ماه مه، آن را ارزشمندترین شرکت جهان کرد.
از بین رفتن اعتماد تهدید بزرگ دیگر پیش روی مایکروسافت، یعنی تنظیمگری را تشدید میکند. شرکتهای بزرگ فناوری و ازجمله مایکروسافت تحت توجه و سختگیری بیسابقه دولتها در سراسر جهان فعالیت میکنند و ظهور هوش مصنوعی این توجه را افزایش داده است. برد اسمیت، معاون هیئتمدیره و رئیس مایکروسافت و فردی که رابطه مایکروسافت با دولتهای سراسر جهان را مدیریت میکند میگوید: «دوران فناوری بدون تنظیمگری سر آمده است.»
مایکروسافت سال پیش برای جلوگیری از جریمه ضدانحصار اتحادیه اروپا، موافقت کرد ابزارهای همکاری در فضای کار Teams را از بسته آفیس جدا کند. البته این حرکت باعث بهبود نگاه رگولاتورها نشد. هرچند مراجع رقابتی اتحادیه اروپا از پیگیری اقدام در زمینه رابطه مایکروسافت و OpenAI صرفنظر کردند، مجریان قوانین ضدانحصار در ایالات متحده همچنان در حال تحقیق درباره این رابطه هستند. اسمیت اذعان میکند که اکتساب دشوارتر از پنج سال پیش است؛ این شرکت همچنان با دعوی کمیسیون تجارت فدرال در رابطه با خرید Activision Blizzard روبهروست. همزمان باید با قوانین زیاد ویژه شرکتهای بزرگ فناوری در اروپا، ازجمله قانون جدید هوش مصنوعی تطبیق داشته باشد.
دولت ایالات متحده ۲۵ سال پیش با موفقیت از مایکروسافت در زمینه ارائه اینترنت اکسپلورر و ویندوز در قالب بسته ترکیبی شکایت کرد که این شرکت را تا آستانه تجزیه برد. اسمیت میگوید مایکروسافت (با «چشیدن طعم شکست») از آن تجربه سود برده و عاقلتر شده است. مایکروسافت در دوران نادلا نسبت به دوران مدیریت بنیانگذار شرکت، بیل گیتس، رویکرد مسالمتآمیزتری با رگولاتورها داشته است. اسمیت میگوید: «هرکسی که در بخش فناوری فعالیت میکند باید با شرایط سازگار شود تا در این ترکیب مهندسی و تنظیمگری موفق شود. فکر میکنم ما احتمالاً بیش از دیگران مایل به پاسخگویی به نیاز به سازگاری هستیم.»
درواقع با بلندتر شدن سقف بلندپروازیهای مایکروسافت (و تعهدش به دستیابی به آنها) به همکاری بیشتری با دولتها نیاز خواهد داشت.
برای مثال هوش مصنوعی و خدمات ابری نیازمند مراکز داده هستند و مراکز داده به انرژی نیاز دارند. نادلا در کوالالامپور به گروهی از مدیران عامل گفت نبود منابع انرژی تجدیدپذیر مکانهای مناسب برای ساخت مراکز داده توسط مایکروسافت را محدود میکند. او گفت اگر دولتها میخواهند مایکروسافت در کشورهایشان سرمایهگذاری کند، باید در تولید انرژی سبز سرمایهگذاری کنند و شبکههای انرژیشان را ارتقا دهند. مایکروسافت در ایالات متحده هم با محدودیتهای مشابهی روبهروست. حتی روشهایی را برای استفاده از هوش مصنوعی در زمینه سادهسازی تأییدیههای رگولاتوری برای نیروگاههای انرژی هستهای جدید بررسی کرده است. مایکروسافت همچنین باید ضریب نشر کربن تولید تراشههای هوش مصنوعی و ساخت مراکز داده را کاهش دهد. این شرکت در ماه مه اعلام کرد که میزان نشر دیاکسید کربنش ۳۰درصد بیشتر از سال ۲۰۲۰ شده است؛ دلیل اصلی این افزایش همین فعالیتهاست که عمل به تعهدش برای کربن منفی شدن تا سال ۲۰۳۰ را به خطر میاندازد.
همچنین براساس مقالهای از The Information، مایکروسافت و OpenAI در حال بررسی ساخت مرکز داده وسیعی برای مدلهای آینده OpenAI هستند که ممکن است تجهیز آن تا صد میلیارد دلار هزینه داشته باشد. اسکات میگوید آن گزارش «به طرز خندهداری اشتباه است»، اما توضیح نمیدهد که منظورش چیست. البته میگوید: «بدون شک کمتر از رقیبها خرج نخواهیم کرد.»
این نگرش «به هر قیمتی شده»، مایکروسافت را به رقیبی وحشتناک تبدیل میکند، اما شاید برای اینکه ارزشمندترین شرکت جهان بماند کافی نباشد. نادلا در جاکارتا به من گفت مایکروسافت برای در صدر ماندن باید همچنان به «نیازهای برطرفنشده و نامعلوم مشتریان» پاسخ بدهد و برای انجام این کار هم باید «فروتن و مشتاق بماند و ذهنیت رشد داشته باشد». این شرکت نمیتواند هیچوقت دست از تلاش بردارد و به وضعیت موجود رضایت دهد. او میگوید: «این در صدر بودن را حقی همیشگی و مسلم نمیدانم.»