شرایط بحرانی و سختی که تجربه کردیم، چه درس‌هایی باید برای کسب‌وکارها داشته باشد؟

در دل بحران، برای فردا

عصر تراکنش ۹۵؛ مینا حاجی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش / این شماره‌ای که در دست دارید، قرار نبود با تأخیر منتشر شود. قرار بود طبق روال، درست سر موعدش روی میز شما باشد. اما زندگی همیشه طبق برنامه پیش نمی‌رود؛ مخصوصاً وقتی همه‌چیز در چند روز زیرورو می‌شود. وقتی هشدارها به واقعیت تبدیل می‌شوند و آنچه تا دیروز فقط سناریویی بعید به‌نظر می‌رسید، ناگهان به اتفاقی تلخ و واقعی بدل می‌شود. تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، فقط یک اتفاق نظامی نبود؛ ضربه‌ای بود به جریان عادی زندگی در این کشور. ضربه‌ای که لایه‌های مختلف اقتصاد، جامعه و البته کسب‌وکارها را تحت تأثیر قرار داد. ما هم، مثل خیلی‌های دیگر، درگیر همین فضا شدیم: ابهام، تعلیق، بازبینی برنامه‌ها و در نهایت، تأخیری که به انتشار این شماره منجر شد.

اما این تأخیر برای من، فقط یک وقفه در تولید محتوا نبود؛ فرصتی بود برای دقیق‌تر دیدن، شنیدن و درک کردن و ثبت تجربه‌ای که شاید سال‌ها بعد، به‌عنوان نقطه‌عطفی در تاریخ صنعت مالی و فناوری ایران به آن برگردیم. در این مدت، با مدیران بیش از ۲۰ شرکت در حوزه مالی و نوآوری گفت‌وگو کردیم؛ گفت‌وگوهایی که برای من فقط یک مجموعه روایت نبود، بلکه تصویری بود از اکوسیستمی زنده، پرتلاش، ولی آسیب‌پذیر.

دیدیم که چطور تیم‌های فنی، مدیریتی و پشتیبانی، شبانه‌روزی تلاش می‌کردند تا سرویس‌ها قطع نشود، خدمات متوقف نماند و کاربران با کمترین اختلال ممکن، خدمات‌شان را دریافت کنند. این رفتارها برای من معنای واقعی تاب‌آوری بودند. تاب‌آوری، نه به‌عنوان واژه‌ای کلیشه‌ای، بلکه به‌عنوان رفتاری صادقانه در دل بحران: اینکه کسب‌وکارها پشتیبانی‌شان را روشن نگه دارند، با کاربرانشان حرف بزنند، تصمیمات سخت بگیرند و حتی وقتی نمی‌دانند لحظه بعد چه پیش می‌آید، همچنان پاسخ‌گو باقی بمانند.

اما همه‌چیز هم ستودنی نبود. از آسیب‌پذیری‌ها هم زیاد دیدیم. حملات سایبری به زیرساخت‌های بانکی، زنگ خطری جدی بود؛ یادآور این واقعیت تلخ که امنیت سایبری در بسیاری از سازمان‌ها و کسب‌وکارهای کشور، هنوز در اولویت نیست. هک یکی از بزرگ‌ترین صرافی‌های رمزارز کشور، آن هم درست در میانه بحران، بر شدت این نگرانی افزود. اما در دل این حادثه، واکنش مسئولانه نوبیتکس یک نکته روشن و مثبت بود که می‌تواند برای کسب‌وکارهای دیگر هم الگو شود؛ الگویی برای شفافیت، صداقت و ترمیم اعتماد عمومی، حتی در بدترین شرایط ممکن.

در عین حال، نمی‌شود از کنار ریشه‌های این آسیب‌پذیری‌ها ساده گذشت. نداشتن آمادگی واقعی برای تداوم عملیات در شرایط اضطراری، تکیه به زیرساخت‌های فرسوده، بی‌توجهی به امنیت سایبری، نبود ارتباطات مؤثر درون‌سازمانی در زمان بحران و حتی انتخاب‌های غلط مدیریتی، بخشی از واقعیت‌هایی بودند که این بحران دوباره آنها را عیان کرد.


سه درس کلیدی


این تجربه، برای ما باید چند درس کلیدی داشته باشد. اولین و شاید مهم‌ترینش، بازتعریف مفهوم تاب‌آوری است. تاب‌آوری امروز دیگر فقط به‌معنای بقا نیست؛ به‌معنای تعامل شفاف با کاربران، آمادگی برای شرایط بحرانی، پذیرش مسئولیت، و حفظ کیفیت خدمات حتی در دشوارترین لحظات است. یعنی امنیت را نه بعد از حادثه، بلکه پیش از وقوع آن جدی بگیریم. یعنی ارتباط با کاربر را فقط به زمان رونق محدود نکنیم. یعنی باور کنیم کاربر، شریک ماست نه صرفاً مصرف‌کننده خدمات ما.

دومین درس، ضرورت بازنگری در زیرساخت‌هاست. زیرساخت‌های ما قدیمی شده‌اند؛ این را دیگر همه می‌دانیم. وقتی از نوسازی صحبت می‌کنیم، فقط منظورمان خرید تجهیزات نیست. بلکه حرف از نوسازی ذهنیت، مدل عملیاتی، ساختارهای نرم‌افزاری و مدیریت ریسک می‌زنیم. سامانه‌هایی که بتوانند مقیاس‌پذیر، امن و انعطاف‌پذیر باشند. زیرساخت‌هایی که در بحرانی‌ترین لحظات، امکان سرویس‌دهی و حفظ داده‌ها را فراهم کنند.

درس سوم، توجه جدی‌تر به مقوله امنیت سایبری است. دیگر نمی‌توان امنیت را فقط «یک گزینه» دانست. همانطور که دیدیم زیرساخت‌های مالی و اطلاعاتی چند مجموعه و کسب‌وکار در این مدت مورد حمله گسترده قرار گرفتند. به نظر اصلی‌ترین اقدام روبه‌جلویی که سازمان‌ها و کسب‌وکارها می‌توانند در راستای ارتقای سطح امنیت سایبری خود انجام دهند، این باشد که فقط قبول کنند که یک بخش قابل توجه از بودجه و وقت خود را روی مقوله امنیت در سازمان‌هایشان بگذارند. متأسفانه منشاء بسیاری از آسیب‌های امنیتی که به سازمان‌ها وارد می‌شود، در رویکرد ساده‌انگارانه‌شان به موضوع امنیت است، چراکه بسیاری از سازمان‌ها و کسب‌وکارها ترجیح می‌دهند وقت، انرژی و بودجه خود را به جای ارتقای زیرساخت‌های امنیتی به مسائل دیگری که نمودهای بیرونی بیشتری دارند و می‌توانند به‌صورت موقتی برای آن کسب‌وکار موفقیتی به حساب آیند و عکس یادگاری بگیرند، صرف کنند.

اما امیدوارم اتفاق‌هایی که در این مدت پشت سر گذاشتیم، این‌بار ما را بیدار کرده باشد. امنیت سایبری امروز دیگر یک مزیت رقابتی نیست؛ پیش‌نیاز بقاست. کسب‌وکارها باید فراتر از استانداردهای صوری، به امنیت به‌عنوان یک فرایند دائمی، حیاتی و مداوم نگاه کنند.

حالا که این شماره عصر تراکنش منتشر شده، به آینده فکر می‌کنم. به روزهایی که ممکن است دوباره سخت باشند، اما شاید بتوانیم آماده‌تر، مسئولانه‌تر و حرفه‌ای‌تر با آنها روبه‌رو شویم. بحران‌ها، اگرچه دردناک‌اند، می‌توانند نقطه آغاز بازنگری و بازسازی هم باشند. شاید این فرصتی تاریخی باشد برای بازتعریف آینده‌ای که دیگر شبیه گذشته نخواهد بود؛ اما می‌تواند بهتر و پایدارتر باشد.

نمایش لینک کوتاه
کپی لینک کوتاه: https://asretarakonesh.ir/h86m کپی شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *