عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

پس کی می‌رسد باران؟

زمان مطالعه: 3 دقیقه

عصر تراکنش ۶۷؛ مینا حاجی، دبیر تحریریه عصر تراکنش / در آخرین ساعات انجام کارهای آخرین شماره ماهنامه عصر تراکنش در سال ۱۴۰۱، مروری بر ویژه‌نامه‌های پایان سال‌مان در شش سال گذشته داشتم و نتایج برایم حیرت‌انگیز بود؛ یک چیز تکرار شده بود که فقط هر سال بر درجه آن افزوده شده بود؛ سال سخت! چند سال اخیر، سال‌های سختی برای صنعت فناوری‌های مالی کشور بود؛ از غده سرطانی نظام کارمزد و دیگر مسائل رگولاتوری و تحریم‌ها گرفته تا کرونا و اتفاق‌های اجتماعی و تورم و مسائل پیرامون ارز هر کدام به‌نوعی نفس این صنعت را بریده‌اند. اما هر جور که فکر می‌کنم، امسال یک طور دیگری سخت بود. سخت‌تر از تمام سخت‌های قبلی! ما در این سال بیشتر از همیشه در وضعیت عدم آگاهی از آینده به سر بردیم.

در تمام طول سال و به‌خصوص در شش ماه دوم آن وقتی با مدیران شرکت‌های بزرگ و کوچک صنعت فین‌تک کشور گپ‌وگفت می‌کردیم، همه از تلاش‌هایشان برای بقا می‌گفتند و اینکه چگونه باید تاب بیاورند. اینکه با رویش قارچ‌گونه مسائل و مشکلات، چقدر روشن نگه‌داشتن چراغ کسب‌وکارها سخت‌تر از همیشه شده است. به نقطه‌ای رسیده‌ایم که نه نیروی کار و نه کارفرما، دیگر کار کردن را در کشور به‌صرفه نمی‌دانند؛ ولی با این حال بسیاری از حرکت نایستاده‌ و ادامه داده‌اند. مصداق بارز قورباغه‌ای شده‌ایم که در دیگِ آبِ روی آتش، آهسته و آهسته در حال پخته شدن هستیم و اگر همین روند را ادامه دهیم، احتمالاً سال آینده دوباره در همین نقطه می‌ایستیم و می‌گوییم: «یقیناً ۱۴۰۲ از هر سال دیگری سخت‌تر بود!»

«اینک سالِ سخت»، «عبور از روزهای سخت»، «سوگِ بانک»، «تا چه شود به عاقبت»، «حرکت در مه» و چندین و چند تیتر دیگر روی جلدهای این سال‌های ماهنامه عصر تراکنش نظرم را به خودشان جلب کرده است. ظاهراً این مه که در حال حرکت در آن هستیم، حالا حالا‌ها تمام‌شدنی نیست و نمی‌شود از آن عبور کرد. از آنجایی که کسب‌وکارها نمی‌توانند تن به سکون دهند، به‌ناچار باید با همین سرعت آهسته به حرکت ادامه دهند و تاب‌آوری در مه را بیاموزند. استمرار شرایط سخت و بحرانی برای کسب‌وکارها بسیاری از حق انتخاب‌هایشان را از آنها گرفته؛ تا جایی که فقط باید تمام تمرکزشان را روی تاب‌آوری بگذارند. با استمرار شرایط کشور برای سال ۱۴۰۲ به نظر می‌رسد کسب‌وکارها دیگر نمی‌توانند به‌دنبال رشد هیجانی باشند و باید به فکر رشدی متعادل باشند. از طرف دیگر باید با فرض استمرار شرایط فعلی، چشم‌اندازی بلندمدت برای خود تعیین کنند و برای کاهش ریسک، تنوع را در کسب‌وکار خود جدی بگیرند. در شرایطی که کسب‌وکارها با قطعی اینترنت یا رشد چند ده هزار تومانی دلار در یک ماه طرف هستند، دیگر نمی‌شود تمام تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد چید.

به خاطر جمیع چیزهایی که گفتیم و چیزهایی که توان گفتنش نبود، ویژه‌نامه پایان سال ۱۴۰۱ عصر تراکنش با ویژه‌نامه‌های دیگرمان فرق دارد. امسال در ویژه‌نامه‌ای که در دست دارید، سعی کردیم مروری بر موضوعات و کلیدواژه‌هایی داشته باشیم که عصر تراکنش در طول یک سال گذشته درباره آنها گفته بود و سعی کردیم به جای معرفی روندها و موضوعات جدید، نور را با شدت بیشتری روی همان مسائل و چالش‌های حل‌نشده در سال ۱۴۰۱ بتابانیم و تأکید کنیم که در سال ۱۴۰۲ نیز کسب‌وکارها باید به آنها بیشتر توجه کنند؛ چراکه عمدتاً در سال ۱۴۰۱ حل نشدند.

ما معتقدیم در سال ۱۴۰۲ صنعت فناوری‌های مالی کشور باید به موضوعاتی مانند نگهداشت منابع انسانی عمیق‌تر وارد شود و راهکاری برای رفع آن در سال جدید بیابد؛ نقطه‌ای بحرانی که می‌تواند نقطه شکستی برای کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ باشد، چراکه پیش از این کسب‌وکارها بیشترین دغدغه را برای حفظ نیروهای نخبه خود داشتند و حالا با انگشت‌شمار شدن نیروهای نخبه در هر کسب‌وکار، این اتفاق به نیروهای غیرنخبه ولی متخصص و کارشناس رسیده است.

در سال ۱۴۰۱ شاید کلمه مشترکی که به‌دفعات بسیاری از زبان مدیران کسب‌وکارها شنیدیم، کلمه «ناامیدی» بود. به نظر می‌رسد با مبهم‌بودن شرایط آینده و در صورت عدم تعیین تکلیف، این حس در سال ۱۴۰۲ چندین‌برابر شود. چالشی اساسی که در پی آن مهاجرت نیروهای متخصص را به‌دنبال دارد.

جمع‌آوری و انتشار این ويژه‌نامه پایان سال، مستقل از حجم بالای مطالب و تعداد زیاد صفحات و حجم فرسایشی هماهنگی‌هایی که با بیش از ۲۰۰ نفر برای انجام مصاحبه‌ها و میزگردها انجام می‌شد،‌ یک چالش بزرگ دیگر نیز در دل تیم تحریریه عصر تراکنش داشت و آن شنیدن و در معرض قرار گرفتن این حجم از ناامیدی‌ها و شنیدن کلمه «سخت» برای سال ۱۴۰۱ بود. اما همان‌قدر که از ناامیدی‌ها شنیدیم، از امید همین مدیران ناامید نیز شنیدیم و اینکه چاره‌ای جز ادامه‌دادن ندارند. باید به حرکت در مه ادامه داد، حتی اگر بدانیم سال‌ها مجبور هستیم به حرکت در این مه ادامه دهیم. زندگی همچنان جاری است و جریان دارد و با وجود تمام سختی‌هایش، باید زیست و ما باید بیش از هر زمان دیگری روی تاب‌آوری شخصی و کسب‌وکاری خودمان کار کنیم. با این حال و با وجود اینکه می‌دانم باید ادامه دهیم، ولی این روزها بیشتر از هر زمان دیگری به این شعر نیما یوشیج فکر می‌کنم که «قاصد روزان ابری، داروگ! کی می‌رسد باران؟» به‌راستی چه زمانی جواب این سؤال را پیدا خواهیم کرد؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

زمان مطالعه: 5 دقیقه

حامیان عصر تراکنش