سندباکس؛ راهی برای تعامل با رگولاتور یا سدی مقابل چابکی؟
فعالان حوزه فینتک و اینشورتک از ضرورت ایجاد سندباکس و استانداردهای لازم آن در صنعت بیمه میگویند
عصر تراکنش 58؛ لیدا هادی / عمر اینشورتک در دنیا کمتر از یک دهه است؛ دورانی نهچندان دور، اما سخت و پرچالش برای استارتاپهایی که صنعت بیمه سنتی و محافظهکار را باید تحت تأثیر روند نوآوری و خلاقیت خود قرار میدادند. بهحتم صنعتی که بهشدت در برابر هر تغییری مقاومت میورزد، بهراحتی پذیرای حرکتهای نوآورانه نخواهد بود و هر تغییری در فرایندهای زنجیره ارزش آن با اما و اگرهای بسیاری همراه است.
در این میان نداشتن سازوکاری مشخص برای رویارویی با رگولاتور و عدم وجود تصویری واضح و روشن از نیازهای صنعت و نداشتن بازخوردی مؤثر را نیز باید به مشکلات تازهواردان عرصه نوآوری صنعت بیمه اضافه کرد که البته بهنوعی مشکل همه نوآوران صنایع مالی دنیا بود و به این ترتیب ایده اجرای سندباکس در صنایع مالی دنیا و به تبع آنها در صنعت بیمه شکل گرفت. محیطی واقعی در مقیاسی کوچک با همه سازوکارهای واقعی برای کسانی که میخواهند نوآوری و خلاقیت در محیط بسته صنعتی مانند بیمه را تجربه کنند. فضایی تعریفشده از سوی رگولاتور بدون نیاز به اخذ مجوز که بستری واقعی برای آزمودن همه قابلیتهای کسبوکارهای نوپا فراهم میآورد.
اما آیا اجرای سندباکس در صنعت بیمه مؤثر خواهد بود؟ آیا سندباکس راهکاری است برای ایجاد درک و تعامل بیشتر با نهاد ناظر یا ابزاری برای اعمال حاکمیت بیشتر؟ آیا سندباکس مانعی برای انجام روند نوآورانه و چابکی مورد انتظار از اینشورتکها نیست؟ برای رسیدن به پاسخ این سؤالات پای صحبت تعدادی از فعالان حوزه اینشورتک نشستیم.
سندباکس یک امتیاز ویژه است، نه یک حق مسلم!
سعید احمدیپویا، مشاور ارشد حوزه فینتک هلدینگ فناپ، سندباکس را نهتنها دارای مزیتهای بسیاری برای کسبوکارهای صنعت بیمه که دارای مزایای زیادی برای رگولاتور جهت ایجاد تعامل با فضای نوآوری پیش رو تلقی میکند. به گفته او مهمترین مزیت سندباکس ایجاد فضایی برای بروز نوآوری و آزمایش آن و حل تعارضهای احتمالی با قوانین رگولاتوری است که از این طریق نهاد ناظر با خاطری آسوده با نوآوریها به تعامل میپردازد. او در اینباره میگوید: «با استقرار سندباکس نقطه تماسی بین صنعت و رگولاتور پدید میآید که میتواند بهراحتی توان کارشناسی صنعت را در خدمت خودش بگیرد و از آخرین تحولات و نظرات کارشناسی بهرهمند شود که همین مزیت دیگری برای رگولاتور پدید میآورد و آن امکان تعدیل و بهروزرسانی قوانین است. امکانی مهم که سبب پویایی و بهروز بودن رگولاتور میشود. امروز رسیدن به این شرایط آرمانی، برای رگولاتورها بسیار دور از دسترس است و با صرف هزینه بسیار هم آن نقطه مطلوب حاصل نخواهد شد، اما با زیرساخت سندباکس این مسئله بهسادگی، امکانپذیر است.»
به عقیده احمدیپویا ساختار سندباکس باید ارتباط میان رگولاتور و کسبوکارها را در قالب مشاوره و همکاری فعال طرفین ایجاد کند که از طریق این همکاری رگولاتور، قادر خواهد بود سیاستها و قوانین را در طول یک فرایند عملیاتی بهصورت چابک اجرا و نتایج را در فضایی شفاف مشاهده و ریسکهای کسبوکار جدید را بهطور دقیق شناسایی و مدیریت کند.
رئیس واحد کسبوکاری حوزه فینتک هلدینگ فناپ از مزیت سندباکس برای کسبوکارهای بیمهای نیز میگوید: «سندباکس برای کسبوکارها و نوآوران این فرصت را فراهم میکند که در کمترین زمان ممکن به بازار و محیط عملیاتی دسترسی داشته باشند. سندباکس کمکی به کسبوکارها برای آزمایش محصولات و خدمات در محیط کنترلشده است و ضمن مدیریت ریسک، مدتزمان رسیدن به یک محصول بالغ و معرفی آن به بازار رقابتی را بسیار کوتاه میکند.»
او در جواب این سؤال که چرا با وجود این مزیتها و فرصتهای هیجانانگیز، شکلگیری سندباکس در کشورهای مختلف با تأخیر روبهرو بوده، به پیچیدگیهای صنعت بیمه و قوانین قدیمی آن اشاره میکند و میگوید: «مهمترین دلیل تعلل در اجرای سندباکس وجود قوانین منسوخ و بسیار پیچیده، بهویژه در صنعت بیمه است که این امر مختص کشور ایران نیست. در کشور آمریکا نیز این موضوع صدای تمامی نوآوران و کسبوکارهای پیشرو را درآورده است. هر کدام از 50 ایالت آمریکا، رگولاتورهای خاص خود را دارند و یک کسبوکار نوآورانه برای عرضه محصول یا خدمت جدید در بازار آمریکا باید یک تیم را به اخذ مجوزهای متعدد از رگولاتورهای هر ایالت اختصاص دهد! این فقط در صنعت بیمه نیست و این معضل برای تمامی کسبوکارهای شاخههای مختلف فینتک وجود دارد. بهعنوان نمونه پیپال برای خدمت نوآورانه خود در حوزه انتقال پول، از 53 حوزه قضایی در آمریکا مجوز اخذ کرد!»
به گفته احمدیپویا امروز مهمترین نکته، بهروز کردن و شفافکردن قوانین در حوزه مالی، بهویژه صنعت بیمه است که البته به اهتمام ویژه مدیران و سیاستگذاران رگولاتورهای حوزه مالی، بهخصوص صنعت بیمه نیاز دارد؛ صنعتی که شاخههای مختلف آن، وضعیتی بسیار پیچیدهتر از حوزه بانکی و پرداخت دارد و برای هر وضعیت، قوانین و آییننامههای متعدد و مبهمی وضع شده است.
او در ادامه صحبتهایش به نکته مهمی اشاره کرد؛ اینکه دسترسی به سندباکس یک امتیاز ویژه است، نه یک حق مسلم؛ «تمام رگولاتورها در کشورهای مختلف، از کسبوکارها میخواهند که برای ورود به سندباکس، درخواست بدهند و همه درخواستها پذیرفته نمیشود! بهعنوان نمونه در انگلستان، مرجع راهبرد امور مالی انگلستان که رگولاتور حوزه بانکی و بیمه است، فقط 35 درصد از متقاضیان را در اولین گروه سندباکس خود پذیرفت. دلیل این موضوع هم آمادهنبودن کسبوکارهای درخواستدهنده برای ورود به محیط سندباکس بود.»
به گفته او در شرایط فعلی کسبوکارهای پلتفرمی نسبت به کسبوکارهای سنتی، آمادگی بیشتری برای ورود به محیط سندباکس دارند. او در اینباره عنوان میکند: «شاید این نکته مطرح شود که دغدغه کسبوکار سنتی ورود به سندباکس نیست. با پذیرش این فرض، کسبوکار سنتی جهت اخذ مجوز برای یک محصول یا خدمت جدید، باید مدتزمان بسیاری را سپری کند و بعد از فرایند طولانی اخذ مجوز، تازه به مرحله ورود به بازار رقابتی میرسد، در حالی که کسبوکاری که در سندباکس است، از همان ابتدا مواجهه با بازار واقعی و مشتریان واقعی و البته محدود و کنترلشده را تجربه میکند و خدمات و محصولات خود را به مشتری واقعی عرضه میکند و تمامی نقاط ضعف و قوت خود را در سریعترین زمان ممکن شناسایی کرده و بهبودهای مورد نیاز را اعمال میکند. با این تفاسیر، مدتزمان عرضه محصول یا خدمت بالغ و ایجاد تجربه هیجانانگیز برای مشتریان در بازار رقابتی برای کسبوکارهای حاضر در سندباکس بسیار کوتاهتر است و همین یعنی برد طلایی در بازار رقابتی.»
او در جواب این سؤال که آیا سندباکس ابزاری برای اعمال حاکمیت بیشتر به پیکره اکوسیستم نوآوری صنعت بیمه است یا راهکاری برای ایجاد درک و تعامل بیشتر با نهاد ناظر، به اهمیت نقش رگولاتور در این زمینه اشاره کرده و میگوید: «با این سؤال، نکته ظریفی را میتوان تشریح کرد. سندباکس ابزاری در خدمت رگولاتوری است که به رگولاتور، چابکی بررسی و نظارت بر نوآوری و فرصت مواجهه مستقیم و از نزدیک با کسبوکارهای نوآورانه را میدهد، اما صرفاً پیادهسازی سندباکس در هر رگولاتور، تضمینی بر چابکی رگولاتور نیست. در تجربیات جهانی هم، رگولاتورهای کشورهای مختلف، پیادهسازیهای متفاوتی داشتند. به همین دلیل چندوقت پیش، شرکت Baker Mckenzie، گزارشی منتشر کرد که سندباکسهای 18 کشور را با هم مقایسه کرده و نقاط ضعف و قوت هر سندباکس را در گزارش ترسیم کرد که این تفاوت نگرش، استراتژی و پیادهسازیهای متفاوت در رگولاتورهای کشورهای مختلف مشهود بود. حتی در مقالات مختلف، به نوآوران پیشنهاد شده قبل از انتخاب یک سندباکس، مواردی را در مورد آن سندباکس رگولاتوری بررسی و تحلیل کنند. مواردی مانند میزان تمایل رگولاتور متولی سندباکس به تشویق نوآوری در یک محصول و کسبوکار خاص، میزان درک رگولاتور متولی سندباکس، میزان انعطافپذیری رگولاتور متولی سندباکس، میزان تعامل کسبوکارهای حاضر در سندباکس و میزان حضور رقبا در سندباکس.»
به گفته احمدیپویا هر کدام از این موارد میتوانند سنجشی بر میزان کارایی یک سندباکس رگولاتوری در توسعه نوآوری باشند و حتی میتوانند بهعنوان شاخصهایی از سوی تحلیگران و رسانههای تخصصی مورد پایش قرار بگیرند.
او در رابطه با اینکه آیا سندباکس مانعی برای سرعت انجام حرکات نوآورانه و چابکی مورد انتظار از اینشورتکهاست، به بحث حفاظت از مشتری اشاره میکند. به گفته احمدیپویا از زمان بحران گسترده مالی که در سال 2008 در جهان رخ داد، همه رگولاتورها سعی میکنند با بررسی و بهروز کردن مقررات و استانداردهای گزارشدهی، پوششی گسترده برای محافظت از مشتریان شکل بدهند؛ بنابراین در کشوری مانند سوئیس، طراحی و پیادهسازی الزامات قانونی جهت معافیتهای لازم در سندباکس، نزدیک دو سال (از ابتدای سال 2016 تا پاییز 2017) طول میکشد تا در نهایت لایحه سندباکس را در ژانویه 2019 به اجرا میگذارد. در نتیجه مهمترین دغدغه رگولاتورهای پیشرو، ایجاد تعادل بین دو هدف مهم، توسعه فضای نوآوری و حفاظت از مشتری است.
او در اینباره میگوید: «در این فضا خود نوآوران و اینشورتکها هم باید به کمک رگولاتور بیایند و با بررسی کامل ریسکهای حوزه نوآوری، استراتژی، سیاستها و ابزارهای پوششی یا محدودکننده تأثیر ریسکها را به رگولاتور پیشنهاد بدهند تا تمامی زیستبوم در کنار هم بتوانند این تعادل بین دو هدف مهم را ایجاد کنند و از سوی دیگر، رگولاتور صنعت بیمه خیالش راحت شود که بررسی و تحلیل ریسکهای ناشی از نوآوری، دغدغه اینشورتکها هم هست و آنها در کنارشان هستند و در این راه دشوار تنها نیستند.»
ریشههای بیمه با سندباکس سازگار نیست
سندباکس در صنعت بیمه همچون قوانین و دستاوردهای نیوتنی در بستر زمان است؛ سخت و نیازمند تحول ریشهای، با همان شرایط دافعه اکوسیستم بیمهگری. به عقیده آرش فروزان، فعال حوزه اینشورتک، سندباکس بر اساس پیشفرضهایی که در مدل فکری اقتصاد نوآور و نه صرفاً پیشرو تعریف شده – از دید اجرایی مبتنی بر خرد جمعی و بر پایه دانش فردی و تعاملات فرمولهنشده- حاصل تجربه است. به این معنا که بهمنظور ایجاد اکوسیستمی که ارکانی همچون نظارت، رصد، خوداحیایی، تعریف قوانین و البته توسعه به کمک ابزاری چون هوش مصنوعی را در خود خواهد داشت، صرفاً نمیتوان به دانش بسنده کرد و باید برآیند دانش و تجربه را مورد استفاده قرار داد.
به عقیده این مشاور حوزه اینشورتک، سندباکس در مدل فکری مرسوم، ویژگیهایی همچون یکپارچگی، شفافیت، قابلیت اجتماعپذیری در تصمیمگیری و در نهایت نظارت بر پایه قوانین قابل بلوغ و خوداحیایی را خواهد داشت.
او با اشاره به ساختارهای سنتی صنعت بیمه، اجرای سندباکس در این صنعت را نیازمند یک تحول اساسی و از ریشه میداند. فروزان در اینباره میگوید: «ریشههای صنعت بیمه در حوزه قوانین بیمهگری و دستورالعملها چندان با سندباکس سازگاری ندارد. حداقل تعریف سندباکس در دنیای کنونی که در آن بلاکچین و هوش مصنوعی بهسرعت در حال نوردیدن مسیرها هستند، با قوانین کهنه سازگاری ندارد، آن هم برای سندباکسی که تعاریف مشخص و استانداردی در لایه جهانی برای آن وجود دارد. آنچه سالهاست منتظر آن هستیم، بیشتر شبیه به یک محیط قابل استناد است که هم نهاد حاکمیت و نظارت و هم بازیگران صنعت بیمه و اینشورتک از آن میتوانند بهرهمند شوند و در نهایت کاربر نهایی یا همان بیمهگزار میتواند به برخی دادههای آن استناد کند.»
آرش فروزان در ادامه صحبتهایش از ویژگیهایی مفهومی صحبت میکند که باید در محیط سندباکس بیمه به آن توجه داشت:
- احراز هویت و سامانههای مبتنی بر امضای دیجیتال.
- ارزیابی ریسک، دادهکاوی و دادهپژوهی در الگوریتمها و تصمیمهایی که آن را میتوان چهارچوب نامید که از جمله دستاوردهای آن میتوان به دادهکاوی و هوش ریسکپذیری توسط ابزارهای جدید با کلانداده شکلگرفته در سندباکس اشاره کرد.
- ابزار کنترل، نظارت و تدوین قوانین راهبردی در نرخ و پوشش به معنای ایجاد یک پلتفرم جامع و کامل که میتواند در بررسی ریسک، توزیع ریسک و نحوه برخورد با ریسکهای در حال جهش و توسعه دستاورد داشته باشد. مانند ریسکهای جدید سایبری در صنایع سنگین.
- ابزار کنترل، نظارت و تدوین قوانین راهبردی در برخورد با تقلب و ریسک که از جمله دستاوردهای آن میتوان به سامانههای خودکار اشاره کرد که میتواند در زمان شناسایی ریسک از صدور تا پردخت خسارت، نهاد ناظر و بیمهگر را همراهی کند.
- ابزارهای کنترل، نظارت و تدوین قوانین راهبردی در حوزه پرداختهایهای کارمزد، حوزه نرخ و دریافت حق بیمه بهصورت یکپارچه و شفاف و حوزه پرداخت خسارت.
فروزان معتقد است تنها راه موفقیت اجرای سندباکس رها ساختن آن از چهارچوبهای کهنه بیمهگری است. او در اینباره ادامه میدهد: «سندباکس را نباید ماشین یا اتوماسیون رگولاتوری دیجیتال بیمهگری در لایههای مختلف ریسک، پوشش و حق بیمه و پرداخت خسارت دانست که فرمان آن به دست حاکمیت و نهاد ناظر است و البته بهترین گزینه برای سکانداری آن همان بیمه مرکزی است. حداقلترین پیشفرض برای این ابزار این است که نهتنها آن را از چهارچوبهای کهنه بیمهگری رها سازیم، بلکه به آن خوراک دادهای درست بدهیم و از آن خروجی آیندهپژوهانه در ابزار BI طلب کنیم که ابتدا و انتهای آن همان ریسک تا خسارت است و منافع ملی و فردی در آن مشهود است.»
به گفته فروزان کارکرد رگولاتوری بیمهگری دیجیتال در تعریف ساده همین چند فرایند و سامانه است که به همسویی بازیگران اصلی اکوسیستم بیمه نیاز دارد. او در اینباره میگوید: «در صورتی که شرکتهای اینشورتکی را از قالب فروش جدا کنیم و این امکان را بدهیم تا ابزار این سامانه و سندباکس را توسعه دهند، با یک فرایند توسعهای فراملی میتوانیم همراه شویم. مفهومی که سالهاست از آن عقب ماندهایم، اما بهشدت روی GDP تأثیرگذار است. ما از لحاظ بیمهگری به بلوغ رسیدهایم، اما از لحاظ تعاریف رگولاتوری با ابزار سندباکس نیازمند بهرهگیری از مفاهیم نوآوری و تحول هستیم. تجربه همواره تیغ دولبه بوده که امروز گریبان بیمهگری را حداقل در فضای دیجیتال گرفته، مانند همان لوپ دیجیتالایز کردن فرایند کهنه بیمهگری!»
آرش فروزان معتقد است اگر سندباکس درچهارچوبهای آن درست و موجه و البته آیندهپژوهانه ترسیم و اجرایی شود، توسعه فضای اینشورتک و البته توسعه فرهنگ بیمه را شاهد خواهیم بود؛ شاهد اکوسیستمی با همان مدل فکری شهر آتلانتیسی که نفع نهایی آن را فرد و البته اقتصاد ملی خواهد برد.
این فعال حوزه اینشورتک معتقد است اگر سندباکس با در نظر گرفتن همه پیشفرضهای لازم اجرا شود، نهتنها سد راه کسبوکارهای نوپا نخواهد بود، بلکه میتواند کسبوکارهای اینشورتکی را به بازیگران مطلوب بیمه مرکزی و حاکمیت تبدیل کند، ولی با توجه به معماری اقتصادی ایران نمیتوان به آینده آن امیدوار بود.
او در این رابطه توضیح میدهد: «طبق پیشفرضها اکوسیستم میتواند متناسب با دادهکاوی و ابزارهای هوش مصنوعی، قوانین را غربال و بالغ و خود و ارکان را قانونمند کند، اما در کشوری با معماری اقتصادی ایران، نمیتوان انتظار داشت که سندباکس ابزاری حاکمیتی نشود. هرچند در اقتصاد نوآور، خود رگولاتوری تعاریفی مشخص دارد.»
به گفته او شاید فرایندهای کهنه و ساختارگرا در قالب سندباکسی که فقط قوانین کهنه را اتوماسیون کرده باشد، یک دستانداز بزرگ باشد اما تجربه نشان داده که نوآوری مسیر خود را پیدا میکند و جریان خود را خواهد داشت.
سندباکس رابط بین قوانین سخت با روند خلاقیت است
سندباکس محیطی امن و بسته است که میتوان پروژههای مختلف را در معرض آزمون قرار داد؛ محیطی واقعی که کاربرانی واقعی دارد و شرکتهای کوچک و استارتاپها میتوانند بهراحتی وارد این محیط واقعی شوند و کسبوکار یا ایده خودشان را مورد آزمون و ارزیابی قرار دهند.
علیرضا عقیلی، بنیانگذار استارتاپ هشتگ بیمه، مهمترین مزیت اجرای سندباکس را صرفهجویی در زمان و هزینه میداند. به عقیده او با حضور در سندباکس زمان و هزینهای که کسبوکارهای کوچک صرف آزمون و خطا میکنند، بسیار کاهش مییابد. در واقع میتوان در سریعترین زمان ممکن و با کمترین صرف انرژی به این نتیجه رسید که آیا ایده یا محصول مورد نظر، راهکاری مفید برای چالشی هست یا نه.
به گفته این فعال حوزه اینشورتک، مهمترین وظیفه سندباکس ایجاد انطباق بین قوانین زمخت و سخت و روند خلاقیت و نوآوری است که اگر این اتفاق بیفتد، بسیاری از معضلات حل میشوند. او در اینباره توضیح میدهد: «مسئله این است که آیا واقعاً این اتفاق دست میدهد؟ بله. کشوری مانند انگلستان توانست در حوزه مالی سندباکس را ایجاد کند و به شرکتهای کوچک اجازه داد تا ازAPI های بانکها استفاده کنند و سرویسهای آنها را آزمایش کنند. انگلستان نمونه موفقی از اجرای سندباکس است که زمینهساز حرکتهای نوآورانه زیادی شد. اما آیا این موضوع در همه جای دنیا بهخصوص در ایران امکانپذیر است؟»
عقیلی با اشاره به دورماندگی صنایع مالی ایران از قابلیتهای سندباکس معتقد است که صنایع باید چابکی و چالاکی مورد نظر را از محیط سندباکس به دست بیاورند که در این میان صنعت بیمه به سبب ساختارهای سنتی خود، نسبت به دیگر صنایع نیازمند حرکات بزرگتری است.
او معتقد است صنعت بیمه در پاسخگویی به نوآوریها و خلاقیتها بسیار کندتر از سایر صنایع عمل میکند و لازم است با اجرای استاندارد سندباکس، چابکی لازم را به آن وارد کرد؛ «استارتاپهای بیمهای سالها بود که مشغول کار بودند و در این مسیر با نمایندگان سنتی چالش داشتند. چالش آنها هیچوقت حل نشد تا اینکه یکدفعه کارگزاران آنلاین از راه رسیدند. آیا واقعاً کارگزاری آنلاین فضای درستی برای استارتاپها بود؟ سوای بحث فروش، اینشورتکهای دیگری که مشغول ارائه خدمات هستند، باید چه مجوزی را دریافت کنند؟ شاید اگر سندباکس چهار سال پیش اتفاق افتاده بود و گروههایی که در حوزه فروش آنلاین بیمه فعال هستند، در بستر سندباکس دست به آزمون و خطا زده بودند، آن وقت میتوانستند سرویسهای بهتری ارائه بدهند و چهبسا اگر از همان ابتدا قوانین درستی برای همه تدوین میشد امروز همه در سردرگمی قرار نداشتند؛ همان چیزی که امروز در برخورد نهاد ناظر با استارتاپهای بیمهای شاهد هستیم.»
علیرضا عقیلی میگوید در صورت عدم پیادهسازی سندباکس در صنعت بیمه، نهاد ناظر بهعنوان تنها مرجع قانونگذار در این عرصه، به سبب سیاستهای خاص مدیران خود ممکن است در دورههای زمانی خاص دچار تصمیمگیریهای سلیقهای شود؛ مسئلهای که ناگزیر در زمان عدم وجود یک سازوکار مشخص دست میدهد؛ «باید قبول کنیم که فناوری و نوآوری به زنجیره ارزش بیمه وارد شده و باید به آن تن بدهیم. حالا ممکن است فناوری قسمتی از زنجیره ارزش را تقویت و قسمتی را حتی مختل کرده باشد. مثل فروش آنلاین بیمه که فروش سنتی را مختل کرد. خب در این شرایط تکلیف چیست؟ مسیر فناوری را که نباید قلعوقمع کرد، بلکه بهترین راه آزمودن آن در مسیری استاندارد با سازوکاهای مشخص است.»
از نگاه علیرضا عقیلی کنترل شکست، افزایش ضریب نفوذ و کاهش عوامل محدودکننده فعالیت استارتاپها از مهمترین دستاوردهای سندباکس در صنعت بیمه است. او مزیت پیادهسازی سندباکس را نهفقط برای استارتاپهای بیمهای که حتی برای نهاد ناظر هم میداند؛ چراکه رگولاتور میتواند در محیط آزمون سندباکس نظارت فناوریمحور را نیز ایجاد کند. نظارت هوشمند و به دور از سلیقهزدگی نیز از دیگر مزیتهای سندباکس خواهد بود.
به گفته عقیلی اگر ساختار سندباکس در صنعت بیمه پیاده شود، بحث عدالت و عدالتمحوری نیز در میان شرکتها معنا خواهد داشت و شاهد رقابت سالمتری بین استارتاپهای مختلف خواهیم بود؛ چراکه در این زمان دیگر صرفاً مقبولیت ایده و محصول مهم است، نه فاکتورهایی مانند سرمایه یا دامنه روابط.
مدیرعامل هشتگ بیمه، شناسایی فرایندهای نوآور از طریق بیمه مرکزی، کمک به نهاد ناظر برای تدوین و ارتقای قانونهایی مطابق با شرایط خاص کسبوکارهای نوپا، نزدیکی صنعت با نوآوری مانند آنچه در زمان شیوع کرونا اتفاق افتاد و ایجاد فضای مشارکتی بین تمامی اعضای اکوسیستم بیمه را از دیگر مزایای استقرار سندباکس در صنعت بیمه میداند که باید هرچه سریعتر طبق چهارچوب و سند مقرراتی تدوین و اجرا شود.
رگولاتور باید عضو بیطرف سندباکس باشد
عطیه قنبری، مدیرعامل تحلیلگران هوشمند ژرفا یکی از بزرگترین مزایای سندباکس را شفافکردن رویه ورود فناوران و نوآوران به صنعت بیمه میداند؛ چراکه در حال حاضر هیچ چهارچوب خاصی برای ورود نوآوری به صنعت بیمه و محک امکانسنجی آن وجود ندارد و در این راستا سندباکس میتواند زیرساختی در اختیار نوآوران قرار بدهد تا محصول خود را در مسیری مناسب و با اتلاف انرژی و وقت کمتری محک بزنند.
به عقیده قنبری با تدوین سندباکس در صنعت بیمه رویه و چهارچوبی وجود خواهد داشت که طی آن کسبوکارهای نوپا میتوانند مسیر درست ارائه یک محصول یا خدمت را به صنعت بیمه بهتر نشان بدهند. او در اینباره میگوید: «گاهی مسیر سعی و خطا برای محکزدن یک محصول یا خدمت جدید در صنعت بیمه آنقدر طولانی میشود که ممکن است تازهواردان تابآوری لازم را نداشته باشند و در میانه راه منصرف شوند. اما با تدوین سندباکس این عده میتوانند در فضایی کاملاً واقعی اما محدود محصولشان را ارائه بدهند. سندباکس شانس بزرگی برای کسب وکارهای نوپاست تا میزان اشتباهاتشان کمتر شود و سعی و خطاها را روی مسیر نوآوری خودشان متمرکز کنند؛ چراکه امروز بیشترین میزان سعی و خطا برای استارتاپهایی که قصد ورود به صنعت بیمه را دارند، بر شرایط و وضعیت صنعت بیمه و ساز و کارهای ورود به آن و سیاستهای فعالیت در آن متمرکز است.»
مدیرعامل اینشورتک ژرفا افزایش نرخ ورود فناوری و نوآوری به صنعت بیمه را از دیگر مزایای سندباکس میداند: «این روزها خیلیها میگویند ما آنقدر حرکت نوآورانه در صنعت بیمه نداریم که بخواهیم هزینه سنگین پیادهسازی سندباکس را هم برایش داشته باشیم؛ چراکه پیادهسازی سندباکس منابع مالی و نیروی انسانی متخصص زیادی نیاز دارد. به نظرم این نگرش اصلاً درست نیست. شاید نبودن نوآوری و فناوری به سبب نبود همین رویه شفاف باشد. شاید اگر مسیر روشن شود، افراد بیشتری به این سمت گرایش پیدا کنند. به نظرم این استدلال درست نیست. سندباکس خودش میتواند راهی برای ورود بیشتر نوآوری به عرصه بیمه باشد. »
او دو کاربرد مهم برای سندباکس در صنعت بیمه متصور است؛ اول فراهمآمدن شرایطی برای آزمودن محصول و دیگری آزمودن سیاستها و قوانین. در واقع سندباکس نهفقط مزیتهایی برای کسبوکارهای نوپا دارد که حتی رگولاتور را نیز منتفع میکند.
قنبری معتقد است با تدوین سندباکس نهاد ناظر میتواند به فقدانها و کاستیها پی ببرد. او در اینباره توضیح میدهد: «ما در ایران سی و چند شرکت بیمه داریم. فرض کنید تعداد محدودی از این شرکتها محیط کوچک آزمون میشوند و به این ترتیب قانونگذارمیتواند برای تأیید قانون جدید یا لغو سیاستی از گذشته، به جای اعمال نظر روی تمامی شرکتهای بیمه، روی شمار اندکی از جامعه آزمون وارد عمل شود و بر اساس بازخوردهایی که از این جامعه آزمون میگیرد، درباره پیادهسازی رویهای که در پیش دارد، تصمیم بگیرد. در واقع قانونگذار بر اساس بازخوردهایی که میگیرد، قوانین کلی را تنظیم میکند.»
این فعال حوزه اینشورتک معتقد است با تجمیع دادههایی که ناخودآگاه در زمان حضور و فعالیت اینشورتکها در فضای سندباکس اتفاق میافتد، میتوان به تعاملی سازنده میان اینشورتکها و نهاد ناظر امید داشت؛ «رگولاتور کاملاً به محیط سندباکس نظارت دارد و طی فرایند استانداردی که اینشورتکها در زمان ورود و فعالیت در سندباکس انجام میدهند، اطلاعات و دادههای زیادی بهصورت مستند به دست میآورد.
اصلاً هدف سندباکس این است که بر اساس فعالیت اینشورتکها در محیط آزمون، یکسری داده جمعآوری شود و بعد بر اساس دادههای بهدستآمده تصمیم گرفته شود که آن نوآوری خاص چه از نظر رگولاتور، چه فناور مجاز است وارد صنعت بیمه شود یا نه. با این اوصاف نهاد ناظر با تجمیع دادهها به شناختی از نوع و نحوه فعالیت اینشورتکها میرسد که این اتفاق بسیار خوبی است؛ زیرا تاکنون سابقه نداشته که نهاد ناظر اطلاعات اینشورتکها را جمعآوری کند.
بعضاً نمایشگاهها محل تقاطع اینشورتکها و نهاد ناظر هستند، اما فرصت شناخت کافی و عمیق به دست نمیآید و نهاد ناظر فقط در این فرصتها با کلیت کار آنها آشنا میشود و وقتی نوآوران و فناوران وارد سندباکس شوند، اطلاعات بسیار جامع و مبسوطی از آنها به دست میآید. به این ترتیب هم اینشورتکها با قواعد و قوانین نهاد ناظر ملموستر مواجه میشوند و هم رگولاتور بهطور عمیقتر به قابلیتهای آنها پی میبرد و همین باعث میشود تا درک و تعامل بیشتری بین دو طرف به وجود بیاید.»
قنبری با همه مزایایی که برای سندباکس فهرست میکند، معتقد است چنانچه پیادهسازی آن با استانداردهای خاص خود صورت نگیرد، نهفقط چابکی و چالاکی لازم را به اینشورتکها نمیدهد که حتی سدی میشود بر روند نوآوری آنها. او در اینباره میگوید: «در حالت معمول اینشورتکها یا باید خودشان بهصورت مستقیم با شرکتهای بیمه وارد صحبت شوند یا از طریق عناصر کلیدی صنعت، راهکار خودشان را ارائه دهند که فرایندی بسیار طولانی و زمانبر است، ولی در چهارچوب یک سندباکس استاندارد که در آن اینشورتکها نباید بیشتر از یک زمان خاصی در صف انتظار باشند، میتوان گفت که سندباکس نه تنها جلوی چابکی را نمیگیرد که برعکس به فرایندها چابکی هم میبخشد.
ولی در یک سناریوی خاص است که سندباکس مانع چالاکی اینشورتکها میشود. آن هم در زمانی که یک اینشورتک تجربه و بلوغ کافی از تعامل با صنعت بیمه را داشته و بازار خودش را دارد و حالا میخواهد محصول نوآورانه خاصی را وارد بازار کند. اگر این شرکت مجبور باشد از سندباکس عبور کند، به احتمال زیاد مقداری از بازار خودش را از دست میدهد که البته اگر چهارچوب سندباکس بهدرستی پیاده شود و اینشورتکها فقط در بازه زمانی خاصی در صف سندباکس باشند یا زمان آزمون فرایندها خیلی طولانی نباشد، این اتفاق نمیافتد.»
به عقیده قنبری اگر همه استانداردهای پیادهسازی سندباکس رعایت شود، آن وقت باعث چابکی و سرعت بیشتر فعالیت اینشورتکها خواهد شد و لازم است در این میان سندباکس حتماً از سوی نهاد ناظر بهعنوان عضو بیطرف اکوسیستم بیمه پیادهسازی و اجرا شود؛ رویکردی که خودش از معضلات و چالشهای تدوین و پیادهسازی سندباکس در صنعت بیمه کشور بهشمار میرود.