عصر تراکنش
رسانه مدیران فناوری‌های مالی ایران

بیم‌ها و امیدهای گذار به بانکداری هوشمند

فعالان صنعت بانکی کشور از عملکرد شش‌ماهه این صنعت می‌گویند

زمان مطالعه: 15 دقیقه

عصر تراکنش ۷۶ / صنعت بانکی کشور که در سال‏های گذشته در تلاش برای رفتن به سمت تحول دیجیتال و در ادامه آن، به‏دنبال تحقق بانکداری دیجیتالی بود، اخیرا مفهوم بانکداری هوشمند را به دال مرکزی گفتمان خود تبدیل کرده است؛ تا جایی که موضوع دهمین همایش بانکداری الکترونیک و نظام‏های پرداخت نیز به «گذار به بانکداری هوشمند» اختصاص داده شده بود و تقریباً‏ در همه سخنرانی‏‌ها و پنل‏‌ها به چیستی، چرایی و اهمیت هوشمندشدن صنعت بانکی کشور پرداخته شد. فعالان صنعت بانکی کشور، در حالی رؤیای هوشمند شدن بانک‏‌هایشان را در سر دارند که بنا بر گفته برخی از مدیران،‏ بانک‌‏ها هنوز آن‌طور که باید و شاید دیجیتال نیز نشده‌‏اند و چالش‌‏ها و مقاومت‏ها برای توسعه فرم‏‌های جدید بانکداری در ایران ادامه دارد.

اکنون که بیش از نیمی از سال جاری سپری شده، بر آن شدیم تا نگاهی به عملکرد صنعت بانکی کشور در شش ماه اول سال جاری داشته باشیم و به این موضوع بپردازیم که اولویت‌‏ها، چالش‏‌ها و دستاوردهای این صنعت در این بازه زمانی، چه مواردی بودند و آیا این صنعت آماده رفتن به سمت بانکداری هوشمند هست یا خیر. زهرا میرحسینی، معاون فناوری اطلاعات و ارتباطات بانک پاسارگاد؛ فرهاد اینالویی، عضو هیئت‌‏مدیره شرکت جهان ارقام پارس؛ نوش‌‏آفرین مؤمن‏‌واقفی، معاون فناوری اطلاعات بانک دی و علی چهارلنگی، مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات خوارزمی در این گزارش به بررسی عملکرد صنعت بانکی کشور در نیم‏‌سال اول ۱۴۰۲ پرداخته‌‏اند.


تمرکز بر توسعه بانکداری دیجیتال، احراز هویت بیومتریک و هوشمندسازی


همان‏طور که از مفهوم فراگیری مالی برمی‏‌آید، هدف از آن افزایش دسترسی همه جمعیت جهان به ابزارهای اولیه و ضروری مالی است. ابزارهای مالی ضروری شامل حساب یا هر موجودیت مالی دیگر مبتنی بر پول رایج (کیف پول دیجیتالی، کارت و…) است که به افراد این امکان را می‏‌دهد که از سرویس‏‌های پایه‌‏ای مالی یعنی سپرده بانکی، اعتبار و وام‌‏دهی، سرمایه‏‌گذاری و بیمه بهره‏‌مند شوند. زهرا میرحسینی، معاون فناوری اطلاعات و ارتباطات بانک پاسارگاد، با اشاره به این تعریف، درباره عملکرد بانک‏ پاسارگاد در نیم‌‏سال اول ۱۴۰۲ در حوزه فراگیری ابزارهای مالی می‌‏گوید:

«بانک پاسارگاد در چند سال گذشته با انجام طرح کلان سرزمین هوشمند پاد، زیرساختی یکپارچه برای پلتفرم بانکداری دیجیتال خود با هدف تسهیل‌گری سبک زندگی افراد و شبکه ارزش مشتریان پیاده‌سازی کرده و با توجه به راهبردهای توسعه‏‌ای خود برای خدمت‏‌رسانی سریع، امن و باکیفیت به مشتریان و به منظور افزایش فراگیری مالی و ارائه خدمات نوین دیجیتالی در هر نقطه‌‏ای از ایران و در صورت امکان جهان، نسبت به طراحی و توسعه محصول ترابانک پاسارگاد با نام تجاری ویپاد اقدام کرده که عملکرد خوبی داشته و تاکنون خدمت‌‏رسانی به مشتریان در بیش از ۱۲۰۰ شهر و ۹هزار روستای فاقد شعبه فیزیکی بانک پاسارگاد انجام شده که می‌‏تواند مصداقی از تلاش برای توسعه فراگیری مالی در کشور باشد.»

به گفته او، نوآوری در صنعت بانکی از یک انتخاب به یک الزام غیرقابل‌انکار تبدیل شده و به‌نوعی، شرط تعیین‏‌کننده برای بقا و موفقیت بانک‏‌ها محسوب می‌‏شود. به همین دلیل همواره رقابت برای تحقیق، توسعه و تجاری‏‌سازی محصولات نوین بانکی با استفاده از فناوری‏های روز دیجیتالی، در دستورکار بانک‏‌ها قرار داشته است. او در این خصوص توضیح می‏‌دهد: «در شش ماه نخست سال جاری،‏ اکثر بانک‌‏ها بر مفاهیمی نظیر توسعه بانکداری دیجیتال، احراز هویت بیومتریک، هوشمندسازی و بانکداری باز متمرکز بوده‌‏اند و بانک پاسارگاد نیز بر همین منوال جلو رفته است.

اقبال بانک‏‌های کشور برای ایجاد نئوبانک‏‌های تمام‌دیجیتالی نیز شاهدی بر این مدعاست، اما نباید فراموش کرد که آنچه می‏‌تواند تضمین‌‏کننده شرایط موفقیت یک بانک باشد، تحول همه‏‌جانبه در تمام ابعاد بانکداری آن اعم از فرهنگ سازمانی، سرمایه انسانی، داده و تحلیل هوشمند آن، فرایندها و به عبارتی مدل کسب‏‌وکار است. در نتیجه بدیهی است که اگر بانک‏‌ها صرفاً روی تولید محصول متمرکز شوند و از بقیه عناصر تحول دیجیتال در صنعت بانکداری غافل بمانند، با چالش‏‌های جدی مواجه خواهند شد. از جمله موضوع‏‌هایی که باید در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ به آنها توجه کرد، تبادل سرویس و داده، شفاف‏‌سازی موارد مرتبط با مقررات و مسائل حقوقی بانکداری دیجیتال و استفاده از ظرفیت‏‌های هم‌‏پذیرندگی دیجیتالی با رویکرد بانکداری پلتفرمی در شبکه بانکی است.»

بانک مرکزی در راستای کارآمدتر شدن شبکه پرداخت الکترونیکی و ایجاد فرصت‏‌های سرمایه‌‏گذاری جدید و ارتقای سطح خدمات، اصلاحاتی را در نظام کامزد تراکنش خرید این شبکه در نیمه اول سال ۱۴۰۲ اعمال و شیوه‏‌نامه جدیدی را ابلاغ کرده است؛‏ طرحی که فعالان بانکی و پرداختی کشور، مدت‏ها منتظرش بودند و ضرورت تدوین و عملیاتی‏ شدنش بارها در گفت‏وگو با رسانه‏‌های مختلف اعلام شده بود. میرحسینی درباره این طرح می‌‏گوید:

«اجرای فاز اول اصلاح نظام کارمزد توانسته بهبودهایی را در صنعت بانکی و پرداخت کشور ایجاد کند، اما برای ایجاد تغییر در این صنایع اقدامات بیشتری لازم است و تا رسیدن به آن نقطه فاصله زیادی داریم. این طرح نیازمند اصلاحاتی جدی در اصول و الگوها است. یکی از اصلاحاتی که باید به آن پرداخته شود، افزایش مبلغ کارمزدها است که به عبارتی می‌‏توان از آن به‌‏عنوان یکی از نیازهای اساسی و زیربنایی صنعت برای توسعه خود نام برد. عدم پرداخت کارمزد توسط بانک پذیرنده و مشارکت اصناف در پرداخت کارمزدها و هزینه‌‏ها نیز مسئله مهم دیگری است که باید به آن توجه کرد.»

طبق صحبت‌‏های میرحسینی، این‌طور به نظر می‏‌رسد که اولویت‌‏های صنعت بانکی کشور در شش ماه اول سال جاری، اجرای پروژه‌‏های مرتبط با سامانه‌‏های حاکمیتی بانک مرکزی با محوریت موضوعاتی نظیر امنیت، دیجیتالی کردن، تداوم کسب‏‌وکار، واسطه‏‌گری مالی، کاهش هزینه‏‌های ارائه خدمات و درآمدزایی بوده است: «با این وجود،‏ لازم است شرایطی فراهم شود که نظام بانکی کشور علاوه بر این موارد، رفته‏‌رفته به اهمیت کلان‌‏داده و تحلیل داده‏‌محور و هوشمندی کسب‌‏وکار واقف شود که لازمه این مهم افزایش ظرفیت‏ های هوش مصنوعی در بانک‌‏ها است.»

صنعت بانکی کشور در نیم‏‌سال اول ۱۴۰۲ با چالش‏‌هایی نیز مواجه بوده‏ است؛ چالش‏‌هایی نظیر تحریم، تورم، کاهش ارزش پول ملی، مسائل مربوط به نقدینگی و محدودیت ناشی از رشد دارایی‌‏ها در نظام بانکی، کمبود سرمایه انسانی متخصص و افزایش نرخ مهاجرت، تعدد و پیچیدگی پروژه‌‏های حاکمیتی و زمان‏بندی‌‏های ابلاغ آنها. او با بیان این موضوعات می‏‌گوید: «چالش‌‏های دیگری نیز وجود دارد که به مسائل درونی بانک‏‌ها مرتبط می‏‌شود؛ امنیت، نرخ پایین کارمزد خدمات بانکی، مسائل حقوقی و مقررات حاکم بر فناوری اطلاعات و در نهایت اعتبارسنجی و اعتباردهی از جمله مهم‌‏ترین این چالش‏‌ها بوده‌‏اند.»

موضوع اصلی دهمین همایش بانکداری الکترونیک و نظام‏‌های پرداخت، گذار به بانکداری هوشمند بوده و این مسئله خود بیانگر اهمیت تحقق ایده بانکداری هوشمند در ایران و باید‏ها و نبایدهای آن است. میرحسینی در خصوص عملکرد بانک‌‏ها در نیمه اول سال جاری به منظور نزدیک شدن به این ایده و تحقق آن عنوان می‌‏کند: «بانکداری هوشمند، مقوله‏‌ای چندوجهی است که طیف وسیعی از موضوعات از جمله داده و تحلیل آن، فرایندها، تجربه مشتری، سرمایه انسانی متخصص و مدل کسب‌‏وکار را در بر می‌‏گیرد.

اخیراً بانک‌‏ها با تغییر رویکرد از گزارش‏‌دهی صرف از طریق سامانه‌‏های هوش تجاری به اهمیت داده‌‏کاوی و یادگیری ماشین پی برده‌‏اند و از این رهگذر به دنبال کشف الگوهای پنهان در داده‌‏های ذخیره‌‏شده مشتریان و استخراج بصیرت تجاری از آنها هستند. بانکداری هوشمند، مفهومی عمیق است و نظام بانکی کشور در ابتدای گذار به آن قرار دارد. در واقع، ساختار بانک‌‏ها باید از منظر فرایندی، سرمایه انسانی، تصمیم‏‌گیری و مدیریت ریسک مورد بازنگری قرار بگیرد و از همه مهم‏تر این‌که ضروری است که نهادهای حاکمیتی و نظارتی نسبت به تدوین قوانین و مقررات مناسب، به‌‏ویژه در حوزه حکمرانی داده اهتمام بورزند.»


متمرکز بر انجام پروژه‌‏های حاکمیتی و ارائه تسهیلات تکلیفی


فرهاد اینالویی، عضو هیئت‌‏مدیره شرکت جهان ارقام پارس، معتقد است که در سال ۱۴۰۲ با توجه به فشاری که دولت‌‏ها به بانک‏‌ها آوردند و با توجه به افزایش هزینه تمام‌‏شده پول، ابزارهای زیادی از سمت بانک‌‏ها ارائه نشده و این فین‌‏تک‌‏ها بوده‌‏اند که تمام تلاش خود را در راستای پوشش این ضعف کرده‏‌اند: «در این راستا می‌‏توان از BNPLها به‏‌عنوان یکی از نمونه‏‌های موفق توسعه ابزارهای فراگیری مالی در کشور نام برد.»

او درباره نحوه مواجهه صنعت بانکی کشور با مفهوم نوآوری بیان می‌‏کند که نوآوری یکی از عناصر کمتر مورد توجه قرار گرفته صنعت است و دلایل آن هم مشخص است؛ بسته بودن سیستم‏‌های بانکی و عدم‌توجه آنها به فین‏‌تک‌‏ها از جمله اصلی‏‌ترین عواملی است که نوآوری در صنعت بانکی را به مقوله‏ای حاشیه‌‏ای تبدیل کرده است: «هزینه‌‏های تولید محصولات جدید در بانک‌‏ها به‌شدت بالا رفته و استفاده از فناوری و نوآوری می‏‌تواند به کاهش هزینه‏‌ها کمک کند. نوآوری از بیرون بانک‏‌ها وارد می‏‌شود و نیاز به سرمایه‏‌گذاری واقعی و توجه به پتانسیل‏‌های بیرونی دارد. توجه بیش از اندازه به پروژه‌‏های تمام‌‏نشدنی حاکمیت، رمقی برای بانک‌‏ها نگذاشته تا به استارتاپ‏‌ها و فین‏‌تک‌‏ها بپردازند و از آنها برای توسعه بانک‏‌های خود کمک بگیرند.»

یکی از اتفاق‏‌های مهمی که در نیمه اول سال ۱۴۰۲ افتاده، اصلاح نظام کارمزد بوده که بنا بر صحبت‌‏های اینالویی باید قوت بگیرد و ادامه پیدا کند. او در این باره اظهار می‏‌کند: «گزارش عملکرد فاز اول طرح اصلاح نظام کارمزد هنوز منتشر نشده است. با این وجود، این‌طور به نظر می‏‌رسد که فاز اول نتایج خوبی داشته است. توقع ما از رگولاتور این است که فازهای بعدی این طرح را به‌سرعت اجرایی کند و پیشنهاد من این است که بخشی از کارمزد را از دارنده کارت بگیرند.»

به گفته او، تمرکز اصلی بانک‏ها در شش ماه اول سال جاری روی انجام پروژه‌‏های حاکمیتی، ارائه تسهیلات تکلیفی و پروژه‌‏های بانک مرکزی بوده است. او در این باره عنوان می‏‌کند: «بعضی از بانک‌‏های ما دچار ناترازی هستند و نیاز دارند که منابع مالی خودشان را افزایش دهند و تمرکز بیش از حد روی پروژه‌‏های دستوری باعث ناتوانی آنها در خلق منابع مالی جدید می‏‌شود. این موضوع باعث افزایش نرخ سود بین‌بانکی و رقابت بانک‌‏ها برای تجهیز منابع‌‏شان شده و همه این موارد در حالی است که تورم موجب افزایش تقاضای پول شده است. همچنین،‏ با توجه به نرخ بالای ارز، تجهیز و انجام پروژه‏‌های متکی بر فناوری و نوآوری با مشکل مالی همراه است و این به معنای به تعویق افتادن توسعه است. یکی دیگر از مواردی که چالش‌‏برانگیز شده، این است که طی یک سال گذشته تبلیغات منفی زیادی علیه صنعت بانکی ایران شده که آحاد جامعه را نسبت به خدمات بانکی بدبین کرده است. با این وجود، بانک‏‌ها تمام سعی خود را کرده‌‏اند تا بتوانند با معرفی و تبلیغ محصولات‏‌شان، سپرده‏‌های بیشتری را به سمت بانک‌‏ها جذب کنند.»

او تحقق ایده بانکداری هوشمند را در گرو ایجاد اکوسیستم مربوط به آن می‏‌داند و می‏ گوید که بانکداری هوشمند به معنای استفاده از داده‌‏ها در ارائه سرویس به مشتریان است و برای اینکه تحقق پیدا کند،‏ در قدم اول باید یک اکوسیستم شکل بگیرد. شکل‌‏گیری اکوسیستم بانکداری هوشمند و اقتصاد دیجیتال به بانک‌‏ها کمک می‏‌کند تا از داده‌‏های موجود نهایت استفاده را کنند: «این در حالی است که بانک‏‌های ما هنوز آن‌طور که باید دیجیتال نشده‌‏اند و مبادله داده بین پلتفرم‌‏ها با مشکلات فراوانی روبه‌‏روست.

تحقق ایده بانکداری هوشمند در ایران با چالش‏‌هایی نظیر رگولاتوری نیز مواجه است. نباید این‌طور فکر کرد که اگر چند نرم‌‏افزار مبتنی بر هوش مصنوعی داشته باشیم، به این معناست که هوشمند شده‌‏ایم. در واقع، این‌طور می‌‏توان گفت که تحقق ایده بانکداری هوشمند چیزی بیشتر از تولید چند محصول و نرم‏‌افزار است و به عبارتی این هوشمند شدن باید تبدیل به روح حاکم بر صنعت شود. در حال حاضر، برخی از بانک‏ها حتی در برابر دیجیتالی شدن نیز مقاومت می‏‌کنند و برنامه مدونی در این خصوص ندارند. هوشمندسازی باید در تصمیم‏‌گیری‌‏ها،‏ توسعه محصولات و فروش‏ آنها متبلور شود و ما تا رسیدن به آن نقطه جای کار زیادی داریم.»

او BNPLها را نمونه‌‏های موفقی معرفی می‌‏کند که توانسته‌‏اند در نیم‌‏سال اول ۱۴۰۲ با کاربست فناوری و نوآوری به جامعه هدف خود خدمت کنند و بانک‌‏ها نیز می‏‌توانند از روش‌‏های آنها برای توسعه خود بهره ببرند. او در این خصوص می‏‌گوید: «نرخ مؤثر BNPLها در مقایسه با بانک‌‏ها بالاتر است و می‌‏توانند عملکرد کارآمدی داشته باشند و اگر بانک مرکزی و رگولاتورها مانع توثیق رمزارزها نشوند، می‏‌توان از آنها هم در لندتک‏‌ها و هم در سیستم بانکی استفاده کرد. همچنین شاهد آغاز به کار چک دیجیتال نیز هستیم که به نظرم اقدام مهم و مثمرثمری بوده و امیدوارم که در آینده شاهد سرعت گرفتن روند هوشمندسازی بانک‌‏ها و بالا رفتن قدرت پذیرش آنها در برابر نوآوری و فناوری باشیم تا از توسعه صنعت بانکداری‏مان جا نمانیم.»


ابزارهای فراگیری مالی در حوزه تسهیلات خرد؛ در مسیر ریل‏‌گذاری اولیه


به دلیل ترویج فرهنگ بانکداری الکترونیک در یک دهه گذشته و ملاحظاتی نظیر پرداخت یارانه به افراد، در دسترسی افراد به حساب بانکی و زیرساخت فناوری و چارچوب سیاست ‏گذاری مورد نیاز در این حوزه نمره قابل‌قبولی داریم. نوش‌‏آفرین مؤمن‌‏واقفی، معاون فناوری اطلاعات بانک دی با بیان این موضوع می‏‌گوید: «اما زیرساخت‏‌های فعلی بانک‌‏ها در ارائه سایر خدمات مالی نظیر خدمات اعتباری و تسهیلات به عموم افراد با ضعف در اعتبارسنجی و مدیریت ریسک مشتریان خرد بانکی مواجه است و اگر سرمایه‌‏گذاری و سیاست‌‏گذاری لازم در حوزه زیرساخت‏‌های اعتبار‏سنجی و مدیریت ریسک مشتریان در بانکداری خرد مورد توجه بانک مرکزی قرار بگیرد، گامی مثبت در راستای توسعه ابزارهای فراگیری مالی انجام می‏ شود. تاکنون در ابزارهایی نظیر ارائه خدمات مبتنی بر اعتبار و ارائه تسهیلات چندان موفق نبوده‌‏ایم و دسترسی به آنها محدود است. با این وجود، در سال جاری نگرش صنعت به این مقولات تغییر کرده که اتفاقی مثبت تلقی می‌‏شود.»

او با بیان اینکه در شش ماه اول سال جاری، شاید در عمل اتفاق‏‌های بزرگی را شاهد نبودیم، می‏‌گوید: «اما یک روند بارز در خصوص خرید اقساطی مبتنی بر اعتبار، BNPL، اعتباردهی و اعطای تسهیلات یا اعتبار بر مبنای توثیق دارایی‏‌هایی غیر از ملک (سهام، توکن،….) داشته‌‏ایم. اکوسیستم اخیراً به ضرورت طراحی مدل‏‌های کسب‌‏وکار در بانک‌‏ها بر اساس زنجیره‌‏ای از خدمات بانکی و پرداخت، خدمات بیمه، خدمات لیزینگ، خدمات صرافی یا سرمایه‏‌گذاری و مدیریت ثروت در تفکر مدیریت کلان بانک‌‏های پیشرو قرار گرفته و بانک‏‌ها عموماً در کنار هلدینگ‌‏های فناوری و مالی در طراحی اکوسیستمی از زنجیره ذی‌‏نفعان در این حوزه‌‏ها شامل کارگزاری، بیمه و… به مفهوم اعتباردهی، تسهیلات و خرید اعتباری توجه کرده‏ و به طور خلاصه، در شش ماه اول سال ابزارهای فراگیری مالی در حوزه اعتبار و تسهیلات خرد در مسیر ریل‏‌گذاری اولیه قرار گرفته است. هرچند به دلیل کندی تصمیم‌‏گیری‏‌ها، چارچوب پیچیده نظارت بر بانک‌‏ها و عدم ریسک‌‏پذیری‏‌شان، بسیاری از لندتک‌‏ها در مقایسه با بانک‌‏ها عملکرد بهتری داشته‌اند.»

نوآوری در صنعت بانکی در برخی زمینه‏‌ها نظیر بهبود فرآیند‏ها و کارپذیری برنامه‏‌های موبایلی وارد شده است. در اکثر قراردادهای فین‌‏تک‌‏ها در صنعت، هنوز مدل‌های کسب‏‌و‏کاری مبتنی بر مدل کارمزد تراکنش‏‌های کارت مورد توجه است. ناگفته نماند که مدل کارمزدی فعلی و چهارچوب‌‏های سخت‏‌گیرانه سیاست‏‌گذار که بر اصول مدیریت ریسک مشتری نیست، نوآوری و ریسک‌‏پذیری سرمایه‌‏گذارها را به‌شدت محدود کرده است. مؤمن‏‌واقفی با بیان این موارد می‏‌گوید که یک علت مهم دیگر در کندی ایجادشده در حوزه نوآوری می‏‌تواند استمرار تحریم‏‌ها باشد و مهم‌‏ترین عاملی که تأثیرگذار بوده، مهاجرت یا داشتن برنامه مهاجرت سرمایه انسانی جوان کشور و ناامیدی و بی‌‏انگیزگی در حوزه‌‏های مختلف است.

او اظهار می‏‌کند: «تنها تجربه موفقی که در صنعت دیده می‌‏شود، ورود لندتک‏‌ها هستند و استفاده از خلأ موجود در عدم‌توسعه‌‏پذیری کافی کارت‌های اعتباری در مقایسه با کارت دبیت بود. شرایط اقتصادی و تورم در کشور این نیاز را برای مشتریان به وجود آورده و مدل کسب‌‏وکاری در این حوزه در حال شکل‏‌گیری است که چون از نیاز مشتری برآمده، موفق خواهد بود. طرح‌‏های مبتنی بر کارت اعتباری، خرید اقساطی و یک مدل کسب‏ و اعتباردهی بر مبنای توثیق انواع دارایی به‌شدت در حال توسعه است. فرایندی ثابت شامل وثیقه دارایی (سهام، طلا، توکن، ملک،…)، دریافت اعتبار خرید و استفاده از اعتبار در زنجیره پذیرندگان در اکوسیستم تعریف شده که اتفاق مثبتی است.»

معاون فناوری اطلاعات بانک دی سپس درباره رویکردهای نظارتی موجود در صنعت بانکی کشور صحبت می‌‏کند و می‏گوید که رویکرد نظارتی، بر اساس ایده کنترل ایستا عمل می‌‏کند و با مدیریت ریسک پویا فاصله دارد. این نوع نگاه بر صنعت بانکی کشور حاکم شده و بخشنامه‏‌هایی با متن‌‏های مشخص و ثابت به تمام اجزای اکوسیستم ابلاغ می‏‌شود که برای همه مناسب نیست: «در واقع، همه بانکدارها مجبور می‏‌شوند به صورت یکسان و متحدالشکل، یکسری خدمات را به سبد خود اضافه کنند و بدون در نظر گرفتن مشتری و ریسک‌‏ها جلو بروند. انتظار ما از رگولاتورها و نهادهای بالادستی دیگر برای شش ماه دوم سال این است که شفافیت چهارچوب‌‏های بانکداری باز خود را افزایش دهند و بسترسازی کنند. در واقع، باید توجه بیشتری به مباحثی نظیر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در راستای توسعه سیستم‌‏های مدیریت تقلب و ریسک شود. بحث بهره‌‏برداری از قابلیت‏‌های زیرساخت بلاکچین نیز مهم است و پتانسیلی است که هنوز بهره‏‌برداری لازم در خصوص آن انجام نشده است.»

نظام کارمزدی در یک دهه گذشته به‌‌‏روزرسانی و اصلاح نشده بود و مؤمن‌‏واقفی بر این باور است که طرح اخیر بانک مرکزی به منظور اصلاح آن لازم و ضروری بود. با‌این‌حال او می‌‏گوید که این طرح به صورت شتاب‏‌زده و بدون نظرخواهی از ذی‌‏نفعان و اکوسیستم بانکی و پرداخت کشور نوشته و اجرا شد و عجیب نیست اگر امروز نیاز به اصلاح داشته باشد: «یکی از دستاوردهای مدل جدید، آغاز سهیم شدن پذیرنده در پرداخت کارمزد متناسب با منفعت از اکوسیستم بود،‏ اما کارمزدهای تعیین‏‌شده متناسب با هزینه انجام‌‏شده برای ارائه خدمت بازتوزیع نمی‌‏شود و این شکاف که در اصلاح نظام کارمزد مغفول مانده، روز‏به‏‌روز چالش ‏برانگیزتر می‏ شود. سهم درآمد بانک ‏ها از کارمزدهای بانکداری الکترونیک از متوسط جهانی کمتر است و این توزیع ناعادلانه درآمد کارمزدی ارائه خدمات در تراکنش‏‌های کارت‏‌به‌‏کارت و تراکنش‌‏های خرید، منجر به تولید سود هنگفت در برخی ارکان این زنجیره خدمت می‌‏شود که تناسبی با ارکان دیگر ندارد. با این وجود، مدل جدید برای PSPها که در آستانه یک بحران بودند، بسیار مفید بود و افزایش درآمد قابل‌قبولی ایجاد کرد.»

یکی از اولویت‌‏های صنعت بانکی در شش ماه اول سال جاری، تأکید بر تحول دیجیتال بوده و یک سری بانک‌‏های بزرگ روی این مقوله سرمایه‏‌گذاری کرده‌‏اند. تعامل با فین‏‌تک‌‏ها و استفاده از آخرین استانداردهای دنیا از سمت نهادهای ناظر نیز پیگیری شده و بحث سیستم‏‌های مدیریت تقلب و امنیت سایبری نیز برای اکوسیستم پررنگ شده است. مؤمن‌‏واقفی در خصوص اولویت بانک‌‏ها در نیمه اول سال جاری با بیان این موارد، می‏‌گوید: «چک دیجیتال،‏ تفکیک حساب‌‏های تجاری و ورود سازمان‌‏های مالیاتی نیز از جمله رخدادهای این بازه زمانی بوده است.بحث وام‌‏دهی فردبه‏‌فرد نیز از جمله مواردی است که پیش‌‏بینی می‌‏شود به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی مورد توجه قرار بگیرد، هرچند انتخاب نهاد اعتماد در آن با چالش مواجه است. به‌نظر باید فکری هم به حال نئوبانک‌‏هایمان کنیم و حداقل چند نئوبانک واقعی داشته باشیم. رویکرد بانک‌‏ها در بحث امنیت سایبری تاکنون عملکرد خوبی نداشته و یکی از ضروریات نیمه دوم سال این است که برای آن فکری کنند. نیاز به پلتفرم‏‌ها و زیرساخت‏‌های اعتبارسنجی خرد و مدیریت ریسک مشتریان خرد نیز مسئله مهمی است که نباید از آن غافل ماند.»

تحریم‏‌ها،‏ پیچیدگی‏‌های روزافزون نظام بانکی،‏ رگولاتورها و قوانین متعدد، فرایندهای کند و سنتی، کمبود زیرساخت‌‏های مورد نیاز، مهاجرت نیروی انسانی متخصص و ناامیدی گسترش‌‏یافته در جامعه از جمله مهم‌‏ترین چالش‌‏های صنعت بانکی در نیم‏‌سال اول ۱۴۰۲ بوده است. او درباره این چالش‏‌ها می‏‌گوید: «سیاست‏‌ها و رویکرد نهایی بانک مرکزی در حوزه بانکداری باز نامشخص است و این به معنای افزایش ریسک سرمایه‏‌گذاری‏‌ها است. همچنین، چشم‏‌اندازهای واقع‌‏بینانه‌‏ای وجود ندارد و ساختارها، فرایندها، روال‌‏های تصمیم‏‌گیری و معماری سازمانی بانک‏‌ها نیاز به بازنگری دارد. یکی دیگر از چالش‌‏های صنعت بانکی در این بازه زمانی، به میزان تعرفه و سهمیه‌‏بندی درآمدهای پیامکی اپراتورها برمی‏‌گردد که مبهم است.»

بانکداری هوشمند از توسعه کلان‏‌داده‏‌ها و یکپارچه‌‏سازی جمع‌‏آوری و استخراج داده‏‌های غیرساخت‌‏یافته و ساخت‌‏یافته مشتریان شروع می ‏شود و تحلیل‏ های پیشرفته و هوش مصنوعی مبتنی بر داده را در بر می‏‌گیرد و به عقیده مؤمن‏‌واقفی ما هنوز در برخی از بانک‏‌هایمان در زمینه اصول اولیه داده‌‏ها و دسترسی به آنها با چالش مواجه‌‏ایم: «حاکمیت داده، مفهومی است که هنوز نهادینه نشده و با این وضعیت صحبت از بانکداری هوشمند ممکن نیست و با این وجود، شاهد شعارهای رؤیایی و غیرواقع‌‏بینانه اعضای اکوسیستم در رویدادها و همایش‌‏های مختلف هستیم.»


طرح ریال دیجیتال؛ از مهم‌‏ترین دگرگونی‏‌های صنعت بانکی


بنا بر صحبت‏‌های علی چهارلنگی، مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات خوارزمی، در نیمه اول سال جاری نوآوری‌‏های زیادی را شاهد بوده ‏ایم. به نظر او، مهم‏ترین این نوآوری‌‏ها نه در زمینه محصولات فناورانه، بلکه در زمینه مدل‌‏های کسب‏‌وکار بوده که البته فقط در اکوسیستم اقتصاد دیجیتال قابل‌ظهور است: «تحریم‌‏ها، عدم‌تعامل ارگانیک بانک‌‏ها و کسب‏‌وکارها با جهان خارج و شرایط اقتصادی داخلی از جمله علل اصلی هستند که باعث ایجاد چالش در صنعت بانکی کشور شده است.

از دیدگاه تغییر در مدل‌‏های کسب‌‏وکار، مشارکت بانک‌‏های ایرانی با فین‌‏تک‌‏ها که بازیگران نوظهور فناوری‌‏های مالی هستند، نشان از این دارد که بانک‌‏های ایرانی دیگر خود را به‌‏عنوان حکم‌‏فرمای تمام‌‏عیار این صنعت در نظر نمی‏‌گیرند و این مسئله را فهمیده‌‏اند که اگر با کسب‏‌وکارهای جدید فناوری‏‌های مالی مشارکت نکنند، آینده روشنی نخواهند داشت. از مصداق‌‏های این روند مشارکت‏‌جویی می‌‏توان به همکاری بانک تجارت با دیجی‌‏پی و همکاری بانک سامان با ازکی‏‌وام اشاره کرد. یکی دیگر از روندهای حاکم بر صنعت بانکی کشور در نیم‌سال اول سال جاری، انتقال منبع درآمد اصلی از ساختار تسهیلاتی به ساختار خدماتی و کارمزدی و به دست آوردن سود از محل ارائه خدمات به مشتریان بانک‌‏ها است. بانک‌‏های صادرات، ملی و تجارت سال‏ها است که در پی تحقق این مسئله هستند و در نیمه اول سال ۱۴۰۲ در مسیر تحقق این موارد قدم برداشته‌‏اند.»

چهارلنگی این‌طور توضیح می‏‌دهد که به دلیل رقابتی که بین بانک‌‏ها وجود دارد،‏ هیچ بانکی برنامه‌‏های نوآوری‏‌اش را به صورت عمومی منتشر نمی‌‏کند و تنها به محصولاتی که پس از طی کردن فرآیندی طولانی و مراحلی نظیر طراحی مفهومی، معماری، کدنویسی، آزمون‏‌های پایدار و موفق بودن نسخه‌‏های بتا به بازار ارائه می‏‌شوند، صحبت می‏‌کنند. از این رو، با نام بردن چند نرم‌‏افزار یا سرویس جدید در یک بازه شش‌‏ماهه نمی‌توان میزان نوآوری بانک‏ ها را سنجید: «با این وجود، می‏‌توان درباره عوامل توانمندساز نوآوری صحبت کرد.

در پژوهش بین‌‏المللی که یافته‌‏های آن چند ماه پیش توسط کنسرسیوم Capgemini EFMA منتشر شد، مدیران‏‌عامل 60 بانک بزرگ جهان اولویت ‏های راهبردی خود برای پیشبرد تحول دیجیتال و نوآوری را برشمرده‌‏اند. از میان همه عوامل، چهار اولویت اصلی این مدیران به‌ترتیب چابک‌‏سازی و شتاب‏‌دهی به نوآوری، داشتن شتاب‌‏دهنده و پارک فناوری‏‌های نوین، سرمایه‌‏گذاری در فناوری‏‌های نوین از جمله هوش مصنوعی و بلاکچین، بازمهندسی جامع و بنیادین معماری سنتی و تدوین فرآیندهای دیجیتال کسب‌‏و‏کار بوده است. این عوامل در میان بانک‏‌های ایرانی نیز مصداق دارد، اما توانمندسازهای زیربنایی نوآوری بانک‌‏ها، در خود بانک نیست. نمونه‌‏اش مرکز نوآوری یکی از بانک‌‏های نسبتاً جوان ایرانی بود که به‌رغم هزینه‌‏های هنگفت در نهایت تعطیل شد و حتی یک خروجی قابل‌اشاره نیز نداشت. از جمله توانمندسازهای اصلی در ایران می‌‏توان به مقررات‌‏زدایی‏‌های هدفمند بانک مرکزی،‏ سندباکس‏ فرابانکی، ایجاد دسترسی به بازارها و مشتریان آن سوی مرزها، معکوس کردن مهاجرت نیروی کار متخصص و جذب نیروی کار از کشورهای دیگر اشاره کرد.»

به نظر او، طرح اصلاح نظام کارمزد، آن توجهی را که باید به ریشه‌‏های اصلی بحران در نظام بانکی داشته باشد نداشته، بلکه این طرح حکم مسکن را دارد. چهارلنگی در توضیح این موضوع به مطلب ماهنامه «عصر تراکنش» با عنوان «بحران کارمزد در صنعت بانکداری ایران» اشاره می‏‌کند و می‏‌گوید: «من می‏‌خواهم به این گزارش ارجاع دهم و برای کسانی که آن را نخوانده‌‏اند، توضیح دهم که سهم کارمزدهای بانک‌‏های ایرانی از کل درآمدهای بانک‏‌ها چیزی حدود ۵‏درصد است ولی در بانک‌‏های پیشرفته جهان چیزی حدود ۳۵ تا ۴۵‏درصد است. کوچکی اقتصاد بازار هدف آنها، محدود کردن سرویس‏‌دهی‌‏ها فقط به داخل کشور و بی ‏نصیبی بانک‌‏ها از تراکنش‌‏های ارزی باعث عقیم شدن این طرح شده است.»

مهم ‏ترین اولویت‏‌های بانک‏‌ها در شش ماه اول سال جاری از نظر مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات خوارزمی، جذب مشتریان جدید، به‏‌ویژه مشتریان حقوقی و شرکت‏‌های بزرگ بوده است؛‏ مشتریانی که سرویس‏‌های محدودی نیاز دارند و در عین حال تراکنش‌‏های بزرگی دارند که به توسعه بانک‌‏ها کمک می‏‌کند: «همچنین،‏ ارائه تسهیلات به آنها نیز سود بیشتری برای بانک‌‏ها خواهد داشت.»

چهارلنگی در خصوص چالش‌‏های بانک‌‏ها در این بازه زمانی نیز صحبت می‏‌کند و می‏‌گوید که کاهش ارزش ريال تنها یک پیام برای سپرده‌‏گذاران دارد و آن این است که قدرت خرید آنها کمتر و کمتر می‌‏شود: «این روند پس‌‏انداز را به یک ضدارزش تبدیل می‏‌کند و به خروج سپرده از بانک و ورود به بازارهای دیگری نظیر بورس، خرید ارز، رمزارز، طلا و ملک می‌‏انجامد. بورس گزینه‏ مشروعی است، اما با از دست رفتن اعتماد عمومی به بورس، گزینه‏‌های باقی‌مانده همگی از دیدگاه تولید ناخالص ملی ضدارزش و مخرب هستند. به نظر من، این تبدیل ناخجسته سپرده‌‏ها به ارز، رمزارز و طلا مهم‌‏ترین چالش بانک‌‏ها در نیم‌سال اول ۱۴۰۲ بوده است. در شرایطی که بانک مرکزی ترکیه در پایان آبان‏‌ماه، بهره بانکی را به ۴۰‏درصد افزایش داد، پافشاری بر سقف غیرواقع‏‌بینانه 5/22درصدی (آن هم به صورت مشروط) عملاً سپرده‌‏گذاری را برای اکثر مردم و کسب‏‌وکارها بدون توجیه اقتصادی می‌‏کند.»

مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات خوارزمی ارائه طرح ریال دیجیتال را یکی از مهم‏‌ترین دگرگونی‏‌ها در فناوری بانکی ایران در شش ماه اول سال جاری می‌‏داند و در این خصوص می‏‌گوید: «این طرحی است که پتانسیل‏‌های زیادی برای صنعت بانکداری کشور به وجود می‌‏آورد. البته باید یادآور شوم که عدم‌ساده‌‏سازی این مفهوم برای مردم و شکل‏ نگرفتن نظرسنجی و میزگرد پیرامون بحث‏‌های کارشناسی آن، نقصی بزرگ و تهدیدی جدی برای موفقیت این ابزار بسیار راهبردی به حساب می‌‏آيد و بهتر بود که به این قبیل مسائل توجه می‌‏شد.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

زمان مطالعه: 13 دقیقه

حامیان عصر تراکنش